محسن آرمين: بخشهای معتدل جريان اصولگرا به گفتمان خاتمی اعتقاد دارند، ايلنا
تهران- خبرگزاری کار ايران
سخنگوی سازمان مجاهدين انقلاب گفت: تمسک بخشهای معتدل جريان محافظهکار به گفتمان خاتمی را يک ترفند سياسی يا تظاهر نمیبينم، بلکه فکر میکنم مقايسه اين دوران با دوران خاتمی موجب افزايش عقلانيت و به وجود آمدن ظرفيتهای بيشتری برای درک و فهم و پذيرش اين گفتمان شده است.
محسن آرمين در گفتوگو با خبرنگار"ايلنا"، هر گفتمانی را متعلق به يک شرايط ويژه و همچنين محصول مهمترين نيازها و ضرورتهای اجتماعی دانست و اظهار داشت: دوران انقلاب و جنگ، گفتمان خاص خود يعنی گفتمانی متناسب با فضای شور انقلابی دارد،گفتمانی که به تناسب ضرورت و نيازها، بخشی از وجوه معطوف به عقلانيت و حقوق آزادیها در آن مغفول واقع میشود.
وی توسعه و امنيت اجتماعی را در گفتمان انقلاب، جنگ و مقاومت، کمرنگ خواند و ادامه داد: در اينگونه گفتمانها، تنها به بخشی از ظرفيتهای موجود در جامعه مدنی توجه میشود. مقصود من ارزشگذاری ميان گفتمانها يا حکم کردن به خوب يا بد بودن يک گفتمان نيست، بلکه صرفاً توصيف ويژگیهای گفتمانها است.
اين نماينده مجلس ششم اضافه کرد: وقتی صحبت از گفتمان انقلاب میشود، منظور من اهداف انقلاب نيست بلکه منظور از گفتمان انقلاب، غير از اهداف آن است. چنان که گفتمان جنگ و مقاومت غير از اهداف جنگ يا مقاومت که حفظ تماميت ارضی و استقلال است، محسوب میشود.
وی خاطرنشان کرد: اين اهداف در هر شرايطی چه در شرايط انقلاب و مقاومت و چه در شرايط غير از آن، بايد مورد توجه قرار گيرد، از سوی ديگر برای تحقق اين اهداف، نياز به اين که هميشه در حالت جنگ يا در شرايط نامستقر ناشی از انقلاب به سر ببريم، نيست. آرمين حفظ کاربرد گفتمان دوران جنگ و انقلاب در غير دوران جنگ را به مفهوم ماجراجويی و ستيزهجويی عنوان و تاکيد کرد: اصرار بر تداوم استفاده از گفتمان مخصوص دوران جنگ و انقلاب در دوره تثبيت، هدف و انگيزهای جز سوءاستفاده از انقلاب و جنگ برای دستيابی به اهداف و اغراضی سياسی معطوف به قدرت ندارد.
وی با اشاره به نوع گفتمان خاتمی، تصريح کرد: جامعه به گفتمان خاتمی پس از پايان جنگ و دفاع مقدس به شدت نيازمند بود، يعنی گفتمانی مبتنی بر سازگاری و جمع دموکراسی و آزادی با دينداری که از اصول تفکر و مبنای انقلاب است. بايد گفت پس از جنگ به رغم اينکه سازندگی در دستور کار قرار گرفت و سازندگی آغاز شد، اما گفتمانی که بتواند نيازها و ضرورتهای دوران سازندگی را کاملًا بازتاب دهد شکل نگرفت و بر اساس يک تفکر جامع و منسجم، گفتمانی متناسب با دوران سازندگی سامان پيدا نکرد.
آرمين گفت: در دوران آخر سازندگی و تحت فشار جريانهای افراطی، اين گفتمان ناقص و ابتر ماند و وضعيت متناقضی پديد آمد و به گفتمانی تبديل شد که در درون خود، اجزای ناهمگون داشت يعنی تلفيقی از دو گفتمان جنگ و انقلاب و گفتمان توسعه.
وی با بيان اينکه گفتمان خاتمی، تلاش برای بازگرداندن اعتقاد به سازگاری و جمع دموکراسی و دين است، تصريح کرد: اين امر وجهی از انديشه و مبنای انقلاب بود، اين گفتمان تحت تاثير اصول ۸ سال جنگ، کمفروغ مانده بود و پس از جنگ هم منافع عدهای مانع از بروز و ظهور آن میشد.
سخنگوی سازمان مجاهدين انقلاب درباره برخی از مشخصههای گفتمان خاتمی توضيح داد: از مشخصههای اين گفتمان تاکيد بر افزايش نقش مردم، دفاع از نهادهای مدنی و حقوق و آزادیهای قانونی و در يک کلام دموکراتيزه کردن ساخت قدرت است. از ديگر مشخصههای اين گفتمان نيز تقويت امنيت با روشهای نرمافزاری در سطوح داخلی و خارجی محسوب میشود.
وی ادامه داد: اين گفتمان در سطح خارجی شامل خروج از انزوا و ورود به نقشآفرينی در عرصههای جهانی با شعار دموکراسی در داخل و صلح در جهان است و در سطح داخلی نيز نفی خشونت و افزايش انسجام ملی و پيوندهای نظام و جامعه و در نتيجه افزايش مشروعيت مورد اهميت است.
آرمين توجه و تقويت قانونمداری را از ديگر مشخصههای اين گفتمان خواند و گفت: هرچه بيشتر در مسير قانون قرار بگيريم، اعتماد و امنيت در جامعه گستردهتر میشود و وضعيت سامان يافتهتری تحقق پيدا میکند.
وی با اشاره به استفاده از گفتمان خاتمی از سوی تمامی گروهها و فعالين، يادآور شد: اين گفتمان در ۱۲ سال پيش در سطح ملی گوش شنوا يافت و تبديل به يک خواست ملی و به عبارت ديگر نماد يک خواست ملی شد و حماسه دوم خرداد را شکل داد. چهار سال بعد هم يعنی در انتخابات دور دوم رياست جمهوری خاتمی رای بالای ايشان بيانگر آن بود که اين گفتمان همچنان يک خواست ملی و عمومی است اما اين گفتمان در بخشهايی از نيروهای سياسی، گوش شنوايی پيدا نکرد و متاسفانه اين بخشها از ظرفيت و آمادگی لازم برای فهم و پذيرش اين گفتمان برخوردار نبودند.
وی در ادامه ياد آور شد: امروز پس از گذشت دوره چهار ساله و تجربه تحميل گفتمان اقتدارگرايی و معطوف به ستيزه و ماجراجويی به نام انقلاب و دفاع از نظام، شاهد آثار و نتايج زيانبار اين تجربه برای کشور هستيم و به نظر میرسد علاوه بر جامعه، بخشهايی که قبلاً از آمادگی لازم برای پذيرش و فهم اين گفتمان برخواردار نبودند، اکنون به ضرورت چنين گفتمانی پی بردهاند و خواهان فراگير شدن اين گفتمان هستند.
آرمين اضافه کرد: من تمسک به اين گفتمان را در بخشهای معتدل جريان محافظهکار، يک ترفند سياسی يا تظاهر نمیبينم بلکه واقعيت موجود و بخصوص تجربه چهارسال اخير و مقايسه آن با تجربه دوران خاتمی موجب افزايش عقلانيت و به وجود آمدن ظرفيتهای بيشتری برای درک و فهم و پذيرش اين گفتمان شده است. البته در بخشها و لايههای افراطیتر جريان اصولگرا وضع متفاوت است زيرا لايههای افراطی به شدت با رويگردانی اجتماعی رو به رو هستند. با توجه به مقبوليت گفتمان خاتمی در جامعه، هرچه به انتخابات نزديکتر میشويم، سعی میکند تظاهر به اين گفتمان داشته باشد تا آرايی را جذب کند.
سخنگوی سازمان مجاهدين انقلاب در پايان سخنانش با بيان اين که نمیتوان حکم واحدی برای بخشهای مختلف اصولگرايی صادر کرد، گفت: نمیتوان برای بخشهای مختلف اصولگرا که از اين گفتمان استفاده میکنند، يک حکم صادر کرد. به نظر من بخشهای معتدل جريان اصولگرا، صادقانه به اين نتيجه رسيدهاند يا تجارب گذشته آنها را به اين نتيجه رسانده که راهی برای نجات کشور جز حاکميت گفتمانی که خاتمی نماد آن بود، وجود ندارد.