چهارشنبه 2 بهمن 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آزادی بيان در اروپا قربانی جنگ غزه می‌شود؟ بهرام نيک سعادت

بهرام نيک سعادت
بحث ميان اروپاييان "طرفدار حق دفاع اسراييل از شهروندانش" با معترضان به "خشونت بی‌تناسب عليه فلسطينيان" ادامه دارد. در اين ميان به نظر می‌رسد طرفداران اروپايی اسراييل بيش از ديگران بهای همدردی با رنج فلسطينيان را می‌پردازند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


در ايتاليا يک شوی تلويزيونی سياسی-اجتماعی سروصدای زيادی در محافل سياسی به پا کرده است: برنامه پربيننده «سال صفر»(Annozero) که از کانال دوی تلويزيون دولتی پخش می‌شود به نگاه يکسويه و اکتفا به نمايش‌دادن برداشت فلسطينی‌ها از جنگ متهم شده است.

در برنامه پنج‌شنبه گذشته با عنوان «جنگ کودکان» از زمان پخش تيتراژ آغازين، قطار بی‌پايانی از تصاوير کشتگان و زخمی‌های فلسطينی به بيننده عرضه می‌شد. شيون و زاری زنان و مردان داغدار به سبک سينمايی و با همان لحن و احساس، يک به يک به ايتاليايی دوبله شده بودند. تصاوير دلخراشی که اجساد کودکان و حتا تارهای مو و ديگر بازمانده‌های پيکر قربانيان بر ديوار را نشان می‌دادند، در طول برنامه بينندگان را همراهی می‌کردند. صحنه‌هايی نيز از يک کارتون اسراييلی به نام «والتزر با بشير» پخش شد که در آن‌ کارگردانش، آری فولمن (Ari Folman)، پريشانی روحی خود را پس از سربازی در ارتش به نمايش می‌گذارد. در يکی از صحنه‌ها او و همرزمانش از ترس‌، خانواده‌ای را که با اتومبيل به آنها نزديک می‌شود به جای دشمن به رگبار می‌بندند.

ترک استوديو: يک سنت ايتاليايی!

در اين برنامه که بيش از دو ساعت به درازا می‌کشد و بر روی وبسايت سال صفر نيز قابل ديدن است تنها اسراييلی که در ۵۵ دقيقه آغازين برنامه لب به سخن می‌گشايد مادری است که در پی مرگ پسرش در جنگ تابستان ۲۰۰۶ با لبنان نامه‌ اعتراضی به نخست‌وزيروقت اسراييل نوشته است. پس از نزديک يک ساعت از آغاز برنامه شاهد بحث و مبادله اتهامات ميان يک دانشجوی فلسطينی و يک دانشجوی اسراييلی در استوديو می‌شويم. حدود ۳۰ دقيقه بعد تنش به اوج می‌رسد: يکی از مهمانان، لوچيا آنونتسياتا(Lucia Annunziata) ، که خود روزنامه‌نگاری سرشناس و رييس پيشين راديو تلويزيون دولتی ايتاليا (Rai) است، مجری معروف برنامه را به ناديده گرفتن دلايل اسراييل متهم وپس از يک بگومگوی پرسروصدا استوديو را به اعتراض ترک می‌کند!

ميکله سانتورو(Michele Santoro)، مجری خبرساز و با‌سابقه «سال صفر»، که نماينده ائتلاف چپهای ايتاليا در پارلمان اروپا نيز بوده‌‌، طرفدارانی پر و پا قرص و دشمنانی سرسخت دارد. مدتهاست که راستگرايان ايتاليا آقای سانتورو را متهم می‌کنند که از برنامه‌های تلويزيونی‌اش برای محاکمه يک‌جانبه مخالفان سياسی‌اش استفاده می‌کند. جای شگفتی نيست که دولت راستگرای ايتاليا با خانم آنونتسياتا همصدا شده و نخست‌وزير سيلويو برلوسکونی از حرکتش دفاع کرده است.

البته ناخشنودی آقای برلوسکونی از سانتورو بر کسی پوشيده نيست: او در سال ۲۰۰۱ در يک تماس تلفنی زنده با برنامه سانتورو‌، وی را متهم به استفاده ابزاری از تلويزيون دولتی و همگانی به سود جناح چپ کرد. مخالفان برلوسکونی نيز او را عامل پشت‌پرده اخراج ’’مجری ياغی‘‘ محبوبشان در سال ۲۰۰۲ از تلويزيون دولتی می‌دانند که حدود ۳ سال او را از جعبه جادويی بيرون نگاه داشت.
شوخی روزگار اما در اينجاست که خود برلوسکونی در سال ۲۰۰۶ مهمان برنامه آنونتسياتا بود و در اعتراض به شيوه مصاحبه شدنش استوديو را ترک کرد!

همزمان رييس مجلس نمايندگان ايتاليا نيز از اين برنامه سال صفر به رييس راديو تلويزيون دولتی گلايه کرده است: به نوشته روزنامه ايل کوريره دلا سرا‌‌، چاپ ميلان، جانفرانکو فينی از حزب راستگرای اتحاد ملی گفته است: ’’سانتورو پا را از حد فراتر گذاشته است.‘‘ سفير اسراييل در رم‌ نيز اين برنامه را ’’نمايشی شرم‌آور و نگران‌کننده‘‘ خوانده است.

اما ميکله سانتورو در دفاع از کارش بر روی وبسايت سال صفر می‌نويسد: ’’آن‌که پا را از حد فراتر گذاشته رييس مجلس است است که خواهان سانسور روزنامه‌نگاری می‌شود که وظيفه‌اش را در آگاه کردن افکار عمومی انجام می‌دهد.‘‘ احزاب چپ نيز با سانتورو ابراز همبستگی کرده‌اند: هفته‌نامه ريناشيتا وابسته به حزب کمونيست ايتاليا (Pdci)می‌نويسد: ’’او برای نخستين بار به بينندگان ايتاليايی واقعيت دردبار غزه را نمايانده است.‘‘

مصادره پرچمهای اسراييل در آلمان

در همين هنگام در آلمان نيز بحث داغی ديگری درباره آزادی بيان درگرفته است: جنجال با تظاهرات شنبه گذشته گروه اسلامگرای ميلی گوروس (Milli Görüs) درشهر دويسبورگ در حمايت از مردم غزه آغاز شد. هزاران نفر ويديوکليپ‌هايی را بر روی سايت يوتوب (Youtube) ديده‌اند که در آنها پليس دويسبورگ دو پرچم اسراييل را از پنجره و بالکن آپارتمانی که راهپيمايان خشمگين در زير آن جمع شده‌اند برمی‌چيند.

ساکن اين آپارتمان دانشجويی است که با نام مستعار پيتر با اشپيگل آنلاين مصاحبه کرده است. او می‌گويد که به همراه دوست‌دخترش اين دو پرچم را در حمايت از ’’تنها دمکراسی منطقه‘‘ برافراشته بودند. وی همچنين از بی‌تفاوتی آلمانی‌ها به شليک موشکهای حماس بر روی اسراييل ناخرسند بوده است. به گفته اشپيگل آنلاين، اين دو از خيابان مجاور تظاهرکنندگان را زير نظر داشتند چون پيتر کنجکاو بود که آيا شعارهای ضد يهودی می‌دهند يا نه. هنگامی‌که راه‌پيمايان متوجه پرچمها می‌شوند، به گفته پيتر، خشمشان فوران می‌کند، فرياد مرگ بر اسراييل سرمی‌دهند و سنگ و تکه‌های يخ به سوی پنجره پرتاب می‌کنند. پليس که در آرام کردن جمعيت ناتوان به نظرمی‌رسيده، در غياب ساکنان در آپارتمان را شکسته‌‌، در برابر سوت و فرياد شادی و تکبير تظاهرکنندگان دو پرچم را برمی‌چيند.

"ناگهان ديدم که پليس در اتاقم است!"

پيتر می‌گويد که از آنچه که می‌ديد شوکه شده و به خانه يکی از دوستانش می‌رود. دو ساعت بعد هنگامی‌که به همراه دوست دخترش و يک دوست ديگر بازمی‌گردند جوانانی هنوز مشغول سنگ‌اندازی به خانه‌اش هستند و پليس به او و دوستانش هشدار می‌دهد که به پنجره نزديک نشوند. هنگامی‌که دوستش برای کشيدن سيگار به روی بالکن می‌رود از سوی حاضران در خيابان ’’يهودی کثيف‘‘ خوانده می‌شود. پليس دوباره اقدامی غيرمنتظره انجام می‌دهد: از پيتر و دوستانش می‌خواهد که خانه‌شان را ترک کنند!

اين ماجرا خشم بسياری از شهروندان و به ويژه شورای مرکزی يهوديان آلمان را برانگيخته است. راينر وندت (Rainer Wendt)، رييس اتحاديی پليس ايالت نوردراين وستفالن می‌گويد: ’’پذيرفتنی نيست که اسلامگرايان در آلمان تصميمات پليس را تعيين کنند.‘‘ فرانک ريشتر (Frank Richter) از ديگراتحاديه پليس می‌گويد که تعداد مأمورانی که برای کنترل اين راهپيمايی گمارده شده‌بودند ناکافی بوده است. پليس دويسبورگ در آغاز و به نقل از روزنامه وستدويچه آلگماينه تسايتونگ از عملکرد خويش دفاع کرده، آن را در جهت مهار يک وضعيت بالقوه خطرناک دانسته بود.

اما سه‌شنبه گذشته رييس پليس شهر، رولف سبين (Rolf Cebin) در اظهاراتی که از کانال تلويزيونی WDR نيز پخش شد گفت: ’’از اينکه احساسات شهروندان به ويژه يهوديان جريحه دار شدند عميقاًً متاسفم. امروز که به قضيه می‌نگريم می‌بينيم که تصميم اشتباهی بود.‘‘ وی افزود که مأموران ’’در شرايطی بحرانی، و زير فشار وقت، با حسن نيت عمل کردند و قصدشان پيشگيری از بدترشدن اوضاع و محافظت از همه بود.‘‘

وقتی پرچم "آنها" از پرچم ما رنگين‌تر است!

با وجود اين عذرخواهی‌، قائله پايان نيافته است: سه حزب عمده CDU،SPD ، و سبزها اقدام پليس را محکوم کرده‌اند؛ معاون پارلمانی SPD به اشپيگل آنلاين گفت: ’’پرسش اصلی اين است که چرا خطر بالقوه تظاهرات تا اين حد دست‌کم گرفته شده‌بود که در نهايت پليس مجبوربشود به خواست راهپيمايان خشن تن دهد به جای آنکه از حق آزادی بيان ديگر شهروندان دفاع کند.‘‘ از فراسوی مرزها روزنامه انگليسی زبان جِروزالِم پُست به نقل از دکتر افرايم زوروف (Efraim Zuroff) مديرمرکز سيمون ويزنتال در اورشليم می‌نويسد: ’’آيا می‌توانيد تصور کنيد که پليس آلمان وارد خانه اشخاص شود تا پرچم حماس را پايين بکشد؟‘‘

به نظر می‌رسد بسياری از جوانان آلمانی نيز از اين رويداد سرخورده شده‌اند. روی وبلاگ ruhrbaron.de که پيش از همه ويديو کليپ مورد بحث را به نمايش گذاشته بود، کاربری می‌نويسد: ’’می‌خواهيم ببينم در تظاهرات همبستگی با اسراييل نيز اگر پليس يک پرچم ضد يهودی ببيند آيا آن را تحريک کننده خواهد دانست؟‘‘ روی سايت يوتوب و زير ويديوی مشابهی با عنوان ’’پليس آلمان به اوباش مسلمان می‌پيوندد‘‘ می‌خوانيم: ’’شرم‌آور است! يک گروه وحشی بسيج شده در خيابان نبايد برای من تعيين کند که چه پرچمی را می‌توانم از پنجره‌ام بياويزم.‘‘ کاربر ديگری با نام امجد می‌نويسد: ’’کِی روزی خواهد رسيد که اينها مجبورمان کنند پرچم آلمان را هم پايين بياوريم؟‘‘





















Copyright: gooya.com 2016