گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
3 بهمن» مراسم اهدای جايزه سيمون دوبووار به سيمين بهبهانی، راديو بين المللی فرانسه2 بهمن» حلق آويز شدن يک زن جوان در پيرانشهر، آژانس خبری موکريان 1 بهمن» بيانيه بيش از ۴۰۰ تن از فعالان مستقل زنان و جامعه مدنی برای حمايت ازمردم غزه، تغيير برای برابری 1 بهمن» سيمين بهبهانی، نماينده کمپين يک ميليون امضاء، برای دريافت جايزه سيمون دوبووار، عازم پاريس شد، گفتگو با سيمين بهبهانی، مدرسه فمينيستی 1 بهمن» شهناز غلامی، فعال حقوق زنان، آزاد شد، راديو فردا
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! لايحه کاهش ساعات کار، هجومی تازه به حقوق زنان، ۱۹ بهمنرژيم زن ستيز جمهوری اسلامی در نظر دارد تا با تصويب لايحه ای موسوم به "کاهش ساعات کاری زنان" هجوم تازه ای را به حيات و هستی زنان و بويژه زنان کارگر و زحمتکش سازمان دهد. به گزارش خبرگزاری های حکومتی ، در صورت تصويب اين لايحه "ساعت کاری زنان متاهل براساس تعداد فرزند به ميزان حداقل يک ساعت کاهش می يابد". تلاش برای تصويب اين لايحه در شرايطی تشديد شده است که نرخ بيکاری زنان در جامعه تحت سلطه ما مطابق اعترافات خود بوق های تبليغاتی به حدود ۴۰ درصد می رسد.
به اين ترتيب، با اجرای اين سياست ضد خلقی و در چارچوب وضعيت اقتصادی وخيمی که نظام بحران زده سرمايه داری وابسته برای کارگران و توده های ستمديده ما درست کرده، هزاران تن از زنان زحمتکش که بسياری از آنها تنها نان آور خانواده هستند، در معرض بيکاری و تعديات و فشارهای وحشتناک ناشی از آن قرار خواهند گرفت. با تصويب اين لايحه بطور طبيعی کارفرمايان ترجيح می دهند از کارگر و کارمند مردی که ساعات بيشتری کار می کنند استفاده کنند و در نتيجه هزاران تن از زنان شاغل در معرض از دست دادن ممر درآمد و جايگزينی نيروی کارشان با کارگران و کارکنان مرد قرار خواهند گرفت. در عين حال که اين اقدام ضد خلقی و سرکوبگرانه که به عوام فريبانه ترين وجهی زير نام "حمايت از مقام و موقعيت زن" توسط يکی از زن ستيز ترين حکومتهای معاصر ما انجام می شود، در عمل زنان را در معرض اجحافات و فشارهای اقتصادی- اجتماعی فزاينده قرار خواهد داد و آنان را هر چه بيشتر به گوشه خانه رانده و از حضور آنان در عرصه کار و فعاليت های اجتماعی هر چه بيشتر خواهد کاست. دليل اصلی اين اقدام زن ستيزانه را برخلاف ادعاهای سردمداران حکومت در مورد توجيهات لايحه کاهش ساعات کاری زنان، بايد اساسا در شرايط بحرانی وخيمی ديد که نظام سرمايه داری وابسته ايران و رژيم سکاندار آن يعنی جمهوری اسلامی در آن قرار گرفته اند. اين امر واضحی ست که سرمايه داران استثمارگر و دولتهای حامی منافع آنان هر بار که با بحران و رکود روبرو می شوند، می کوشند تا با تشديد استثمار و يورش به سطح زندگی بخور و نمير ميليون ها تن از کارگران و توده های زحمتکش، با گسترش اخراج ها و دامن زدن به بيکاری، با کاهش دستمزد و امکانات حداقل مورد نياز کارگران و زحمتکشان و با سرکوب و ارعاب و وضع قوانين ضد خلقی، بار بحرانهای اقتصادی خود را در حد امکان بر دوش کارگران و توده های تحت ستم سرشکن نمايند. روشن است که در پيشبرد چنين سياستی زنان و نيروی کار آنان يکی از اولين و آسان ترين آماج های يورش ضد خلقی طبقه استثمارگر حاکم را تشکيل می دهند. به بيان ديگر تا نظام ارتجاعی سرمايه داری برقرار است، زنان و بويژه زنان کارگر و زحمتکش همواره اولين قربانيان اين نظام ضد خلقی خواهند بود. اين حقيقتی ست که ما آن را در طول سه دهه حاکميت سياه رژيم جمهوری اسلامی نيز به عينه ديده ايم. بطور مثال در بستر بحران اقتصادی ای که در اواسط دهه ۵۰ گريبان نظام سرمايه داری وابسته ايران را گرفت (و در بستر آن انقلاب ۵۷ بوجود آمد)، زنان يعنی نيمی از جامعه آماج اولين امواج يورش ضد خلقی ای قرار گرفتند که توسط حکومت جمهوری اسلامی در دفاع از منافع امپرياليست ها و نظام سرمايه داری وابسته در ايران از همان فردای قيام به کارگران و توده های انقلابی سازمان داده شد. همه ديدند که تيغ اخراج های وسيع در درجه اول توده عظيمی از زنان فعال و مبارز ما را در بر گرفت که اتفاقا سهم بسيار برجسته ای در پيشرفت مبارزات انقلابی توده ها بر عليه رژيم شاه و اربابان امپرياليستش در ايران داشتند. البته رژيم جمهوری اسلامی سعی می کرد (و می کند) تا تمامی اين اعمال زن ستيزانه را با توجيهات ارتجاعی مذهبی و بطور مشخص در لفافه های اسلامی، به پيش ببرد تا اولا در پس آن، ماهيت طبقاتی ضد خلقی خود را پنهان سازد و ثانيا منافع اقتصادی سرشار حاصل از اين اعمال تبهکارانه و زن ستيزانه برای نظام سرمايه داران زالو صفت وابسته را پنهان سازد. امروز نيز تلاش برای تصويب لايحه کاهش ساعات کاری زنان شاغل در شرايطی صورت می پذيرد که همين چند ماه قبل دولت مزدور احمدی نژاد در اقدامی مشابه، با طرح لايحه ارتجاعی سهميه بندی جنسی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کوشيد تا با رذالت تمام با روند فزاينده تعداد زنان فارغ التحصيل از دانشگاه ها که هر سال وارد بازار کار شده و به عنوان يک خطر بالقوه و يک بمب ساعت شمار اعتراضی، به لشکر عظيم ذخيره کار در جامعه می پيوندند مقابله کند. لايحه "کاهش ساعات کاری" زنان متاهل و شاغل يک لايحه ارتجاعی ست که نه در حمايت و پاسخ به نيازهای زنان کارگر و کارمند، بلکه با هدف تامين بهتر منافع سرمايه داران و کارفرمايان استثمارگر، تشديد استثمار و تسهيل تضييق قانونی حقوق اوليه آنها سازمان يافته است. اين لايحه ارتجاعی در صورت تصويب، موضوع تازه ای را به مطالبات و مبارزات روزمره زنان آگاه و مقاوم ما بر عليه کليت نظام حاکم خواهد افزود که همانا مبارزه برای لغو اين مصوبه ارتجاعی می باشد. به نقل از : ۱۹ بهمن ، نشريه سياسی - خبری چريک های فدايی خلق ايران Copyright: gooya.com 2016
|