پايان نامه های فرمايشی سفارشی، جنگل های بی زمين، شينتو
يادم است که سالها پيش خبرنگاری ضمن تهيه گزارشی ،از يکی از مردم پرسيد که:
در اين برهه حساس،که امريکای جنايتکار ،خونخوار و جهانخوار،دشمن اسلام و ايران و مسوول کشتار مردم فلسطين،که عراق را به جنگ عليه ما واداشت و قبلا هم سالها از رژيم منفور سلطنتی حمايت می کرد،وارد ابهای خليج فارس شده و هواپيمای اير باس را سرنگون کرده است، وظيفه ملی و مذهبی ما اين است که با تمام قوا، مشت محکمی بر دهان او بکوبيم. خوب حالانظر شما در باره اين موجود نفرت انگيز چيست؟ می توان پاسخ را حدس زد. خبرنگار، انچنان با شور صحبت کرد که جای هيچ شعوری باقی نماند و مصاحبه شونده هم تمام حرفهای او را تاييد و تشديد و تاکيد کرد.و دقيقا در همين رابطه در خبرها خواندم که اقای حسينعلی عليخانی، مدير کل شاهد و ايثارگر وزارت علوم و تحقيقات و فناوری گفته است:
از سال اينده تحصيلی،پايان نامه هائی که با موضوع بررسی وهابيت و بهاييت تهيه و تدوين شوند،۵۰۰ هزار تومان کمک بلا عوض دريافت می کنند. دانشجويان شاهد و ايثارگر دانشگاههای سراسری بايد موضوعاتی را انتخاب و بررسی کنند که تمام جوانب فرقه های ضاله بهائيت و وهابيت را آشکار کند .(۱)
کمک بلا عوض، يعنی کمکی که کمک کننده انتظار برگشت ان را ندارد. اما دانشگاه شاهد، کمک بلا عوض نمی کند. او در قبال ان، انتظار بزرگی از دانشجويان خود دارد. انها بايد در باره ديانت بهايی پايان نامه بنويسند.انهم در باره تمام جوانب ان.در عرف دانشگاه،پايان نامه يعنی حاصل تحقيق دانشجو که منصفانه و با بررسی مدارک و شواهد و مستندات کافی،نگاشته می گردد.اما او چنين چيزی را نمی خواهد.حداقل در اين موضوع خاص ،به دنبال امر ديگری است.دانشجويان بايد روح وانسانيت وانصاف خود را به رايگان بفروشند.از همين الان می توان حدس زد که استاد راهنما ،در اولين جلسه راهنمايی،به انها خواهد گفت انچه را که ان خبرنگار گفت.مهم نيست که حرفهای خبرنگار درست بود يا نادرست.اين به خودش و نظرش مربوط می شود.سوال اين است که با اين حساب ،ديگر نظرخواهی چه مفهومی دارد؟وقتی در متن خبر دانشگاه شاهد، ذکر " فرقه ضاله بهاييت "می شود،ديگر بايد فاتحه تحقيق و پايان نامه را خواند." ضاله "ناميدن ديانت بهايی يعنی نتيجه تحقيق را از پيش مشخص کردن.يعنی پايان نامه سفارشی و فرمايشی.يعنی فاجعه ای برای تحقيق . حتی نخواسته و يا نتوانسته اند که حداقل ،ظاهر قضيه را حفظ کنند.
متاسفانه ،پايان نامه نويسی در ايران،حال و روز خوشی ندارد.هستند و کم نيستند کسانی که به صورت حرفه ای،پايان نامه می نويسند و به دانشجويان می فروشند.وجود و وفور پايان نامه های شبيه عينا،سفارشی وکم محتوی،يکی از دلايلی است که دانشگاههای ايران را از لحاظ علمی،در سطح جهانی بی اعتبار ساخته است.تازه برای همينها هم دانشجويان بايد پولی پرداخت کنند.اما تصور کنيد ( و چندان بعيد هم ندانيد ) که گروهی مامور شده و تمام جوانب!ديانت بهايی را بررسی کرده و پايان نامه ! های متعددی را از قبل نوشته باشند و تنها منتظر اشخاصی باشند که با تلاشی مختصر (برای خالی نبودن عريضه)،،نام خود را به عنوان دانشجوی پايان نامه نويس بر ذيل ان حک کنند و از اين بابت نه تنها پولی ندهند که پولی هم بگيرند.مرحله بعدی اين است که اين پايان نامه ها را در قالب کتاب و نشريه و سخنرانی و...منتشر کنند و اين همان "عوض "ی است که در قبال ان کمک بلا عوض،انتظار دارند.
اما از نگاهی ديگر، اين يک کمک بلا عوض نخواهد ماند.عوض ان "بلا "است.انها با اين کار مقدمات هجومی ديگر بر اين ديانت را منتظرند غافل از اينکه کافی است حسابهايشان در مورد چند تائی ،فقط چند تايی از اين دانشجويان درست از اب در نيايد و انها به هر دليل بخواهند که کمی پيشتر روند،بخواهند که به بهاييان،يعنی موضوع اصلی پايان نامه شان، رجوع واظهارات انها در دفاع از خود را بشنوند، و در نهايت سر نسپارند و سر بشکنند که تاريخ انديشه،نظاير بسياری را در خاطر دارد.
اما از اقای عليخانی بايد پرسيد برای ديگر موضوعات چه پاداشی در نظر گرفته اند؟ پاسخ دانشجويانی که در مسائل تکنولوژيک به تحقيق می پردازند را چگونه خواهيد داد؟ شما بهتر می دانيد که هزينه چنين تحقيقاتی به مراتب بيشتر است. در سالی که اقای خامنه ای ان را سال نواوری ناميده اند،چرا ماليات دهندگان ايرانی بايد برای چنين مواردی پول بپردازند؟چرا انان را به تحقيق در زمينه های مورد نياز واقعی کشور ترغيب نمی کنيد؟ ايا مهمترين مساله ايران امروز،موضوع بهاييان است و چرا؟کدام ويژگی ،انان را به موضوع اصلی کشور تبديل ساخته است؟کدام مشکل اقتصادی،سياسی و اجتماعی وجود دارد که حل ان در گرو پرداختن به مساله بهاييان است؟انتظارچه نواوری را در اين زمينه داريد وقتی از قبل نتيجه را به انها ديکته کرده ايد؟ به فرض که نواوری هم بکنند،چه دردی از دردهای اين مملکت درمان می گردد؟
واقعيت اين است که بسياری از مردم ايران ،در باره شايعات مربوط به ديانت بهايی،ترديدهايی جدی يافته اند.انها نمی توانند باور کنند که دوستان صميمی ،همکاران،همکلاسيها،همسايگان و حتی فاميلهای انان ،جاسوسانی خداناباور و فاقد اخلاق باشند.از سوی ديگر ،کثرت اخبار دروغ و بی اساس در باره ديگر اقشار مردم ايران از دانشجو و کارگر و معلم گرفته تا فعال حقوق بشر و زنان و جوانان و غيره،انان را نسبت به رسانه ها بی اعتماد کرده و لذا در صدد تحقيق برامده اند و در يافته اند که بهاييان ،چه از لحاظ اصول اعتقادات و چه از لحاظ سلوک عملی،انی نيستند که در باره انها گفته می شود و به قول معروف،قلم در کف دشمن است.و همين گرايش عمومی،باعث شده است که تا برخی مسوولين به فکر نيروهای تازه نفس تر و از نوعی ديگر بيفتند .
دقيقا معلوم نيست که چرااين موهبت! را فقط به دانشجوی شاهد ارزانی کرده اند. دانشجوی شاهد ، بايد از خود بپرسد که چرا بايد برای تهيه پايان نامه،که وظيفه اوست،به او پول بدهند شايد گمان برده اند که او انگيزه بيشتری برای اين کارها دارد وممکن است ديگران به اين کار تن در ندهند. اين اهانتی بزرگ به عقل و شعور و ادراک و احساس و انسانيت اوست.دانشجوی شاهد پايان نامه نويس، مامور بسته بندی نيست.او خلاق است و انديشه زا.اما کسانی که به او پيشنهاد کمک بلاعوض داده اند،پيشاپيش از او انديشه زدايی کرده وانديشه او را به ۵۰۰ دلار خريده اند.ايا دانشجوی شاهد به اين ننگ تن می دهد؟ چنين پايان نامه هايی را قران کريم به خوبی توصيف کرده است.پايان نامه اصيل و با ارزش،کلمه پاک است که مثل درخت پاک ،ريشه اش در زمين، ثابت واستوار و شاخه هايش براسمان سر می سايد و در همه وقت ميوه ها ی خود را بر اهلش می بخشد.اما پايان نامه های سفارشی و فرمايشی،کلمه ناپاک و خبيث است که به درخت ناپاکی می ماند که ريشه اش به قلب زمين فرو نرود و بلکه بر بالای زمين قرار دارد و هيچ ثبات و بقايی نخواهد يافت.(۱۴/۲۴)
ممکن است نتيجه اين اقدام دانشگاه شاهد،انبوهی از پايان نامه ها باشد،اما اين همه ،به جنگل بی زمين يا شجره خبيثه می ماند.دانشگاه شاهد ،همچون ان خبرنگار ،در حال مصاحبه ای ديگر است.اما پاسخ دانشجويان چه خواهد بود؟دانشجوی شاهد کدامين را بر می گزيند؟ شجره طيبه يا شجره خبيثه؟
***
۱- http://www.bornanews.com/Nsite/FullStory/?Id=235073