پيام جمعی از هواداران سازمان فداييان خلق اکثريت (داخل کشور) به يازدهمين کنگره اين سازمان

با شادباش سال نو، برگزاری يازدهمين کنگره سازمان فدائيان خلق ايران – اکثريت را به شما فداييان خلق و نمايندگان حاضر در کنگره تبريک می¬گوييم. و صميمانه دست يکايک شما رفقا را در مبارزه برای سوسياليسم، صلح، استقلال، آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی می¬فشاريم.
رفقا! چهار دهه قبل جنبش فدائی با آرمان‌های انسانی مبتنی بر نفی استثمار، عدالت اجتماعی، دفاع از کارگران و زحمتکشان، مبارزه با نظام سرمايه‌داری و امپرياليسم، دفاع از دمکراسی و نبرد عليه ديکتاتوری و استبداد، دفاع از استقلال سياسی و حاکميت ملی، احترام به حقوق اقليت‌های ملی و مذهبی و مبارزه در راه سوسياليسم پا به عرصه وجود گذاشت، و جنبش در حال نزار کمونيستی را جانی دوباره بخشيد. اين جنبش نوپا به همراه صداقت انقلابی و حفظ استقلال با ديدی انتقادی به جنبش کمونيستی آن روز، خود را کمونيستی پويا و بالنده می‌دانست، و در دفاع از انترناسيوناليسم پرولتری کوچکترين ترديدی به خود راه نمی‌داد. بپاس اين همه طی کمتر از هشت سال فدائی نامی آشنا و قابل احترام برای دوست و دشمن شد. فدائی الگويی برای ديگران در عرصه مبارزه و مقاومت گرديد، و با خلق "فرهنگ فدائی“، نام و کلام فدائی در جای جای ميهنمان طنين انداخت. جنبش فدائی عليرغم لغزش‌ها و بيراهه رفتن‌ها، همواره در دفاع از منافع کارگران و زحمتکشان و آرمان‌های والای انسانی گام برداشته است.

اينک پس از چهار دهه مبارزه، وارثان جنبش فدائی و بخصوص بزرگ¬ترين بخش از اين خانواده چنان از آرمان¬های بنيان¬گذاران سازمان دور و دچار احتضار گشته که آه از نهاد دوستداران و عاشقان فدائی بلند گشته است. نامه مادران و خانواده¬های جانباختگان فدائی اوج اين یأس و اعتراض بود. تسليم اکثريت رهبری سازمان در برابر فشار نئوليبرال¬های هوادار سلطنت¬طلبان، اصلاح¬طلبان حکومتی و مدافعان اقتصاد بازار آزاد موجب آن گشته است که، رهبری سازمان به اين خواست هزاران فدائی وقعی ننهاده همچنان بر ادامه کژراه¬ای که در پيش گرفته اصرار ¬ورزد.
ما بار ديگر شما رفقای حاضر در کنگره را فرا می¬خوانيم، با درک نقش تاريخی خود از اين سياست خانمان برانداز دوری جسته، و از کسانی که آگاهانه و ناآگاهانه و به نام فدائی آب به آسياب سرمايه¬داری می¬ريزند تبری نموده، و در تدفين آرمان¬های فدايی در سازمان مشارکت ننماييد. در فردای نه¬چندان دور کسی اين خبط و ... را بر شما نخواهد بخشيد. رفقا! نمی¬توان بنام فدايی و از نام فدايی ارتزاق نمود و به آرمانهای انسانی آن روی ترش کرد و رخ برتافت، حتی بدتر از آن به سخره گرفت.

جای بسی خوشحالی است که پس از دهها سال بالاخره رهبری سازمان به اين نظر رسيده که برنامه¬ای برای سازمان تدوين نمايد. البته اگر سند کميسيون و يا هر سند ديگری، حتی سند ارائه شده توسط ما به تصويب کنگره برسد، اين بمنزله خاتمه بحث¬ها و اتمام پروژه مورد نظر تعدادی از دوستان نخواهد بود. ارائه و تصويب اين سند تنها آغازگر مجادلات فکری و چالشهای تئوريک بعدی خواهد بود که از هم اکنون آغاز گشته است. ضمن آنکه لازم است نظر شما را به اين واقعيت غيرقابل انکار جلب نماييم، مصوبات اين کنگره و حتی کنگره¬های قبلی تنها نتيجه نا¬منسجم و نسبی خواست¬های بخشی از تشکيلات خارج از کشور می¬باشد، و زمانی از قطعيت يافتن اين پروژه نامنحوس می¬توان اطمينان يافت که همه اعضای سازمان فداييان خلق ايران¬اکثريت در اين فرايند مشارکت داشته باشند.
متأسفانه بين آنچه که انتظار فدائيان بود و آنچه که رخ نمود، فرسنگ¬ها فاصله وجود دارد. برنامه¬ای که توسط کميسيون اسناد برای تصويب به کنگره ارائه گرديده، نه يک برنامه سازمان مدعی سوسياليسم، بلکه منشور عريان نئوليبراليسم با بزک¬های کينزی است. اين برنامه بدون آنکه نامی از طبقه کارگر و سرمايه¬دار و مناسبات بين آنان برده باشد، با نفی مبارزه طبقاتی و به ¬فراموشی سپردن اين امر عينی، دفاع از امنيت سرمايه و دفاع از ساز و کار بازار، نفی تغيير جمهوری اسلامی و بسنده کردن به تحول آن، نفی کامل انقلاب و انتخاب مطلق رفرم، نفی انترناسيوناليسم پرولتری، نفی مبارزه با امپرياليسم جهانی، با سوسياليسم وداع نموده و در آستانه جدائی کامل از جنبش چپ ايران و جهان قرار دارد. ما از شما مصرانه می¬خواهيم با رأی منفی به اين سند در قطعيت يافتن فرايند استحاله سازمان از يک جنبش چپ به جريانی راست و فاصله گيری از افکار سوسياليستی و منافع طبقه کارگر مشارکت ننمائيد.

ره آورد سياست مخرب حمايت از دمکرات¬های انقلابی جمهوری اسلامی برای ما که امروز مجدداً در شکلی ديگر و در حمايت از اصلاح¬طلبان حکومتی متجلی گشته، سرکوب و اعدام¬های دهه ۶۰ بود. همانطوريکه می¬دانيد در اواخر دهه ۶۰ رهبری وقت سازمان با تمسک به اين امر به انحلال تشکيلات داخل کشور اقدام و به مدت دو دهه اين بخش از تشکيلات را از حيات سياسی سازمان حذف نموده است. تأسف¬بارتر آنکه اساسنامه پيشنهادی کميسيون اسناد به کنگره ناقض حقوق اعضاء و هواداران سازمان در داخل کشور بوده و روند ضد دمکراتيک گذشته را همچنان ادامه داده است. نمی¬توان تا ابد با لولوی جمهوری اسلامی بخش اعظم سازمان را از روند تصميم¬گيری¬ها و تأثيرگذاری¬ها برکنار نمود. ما خواهان اعاده حقوق خود و فداييان داخل کشور متناسب با وضع حاکم بر کشورمان هستيم. ما می¬خواهيم بدانيم تا کی تاوان ماندن در ايران و تحمل دربدری¬، فشار، شکنجه¬، زندان و اعدام¬ها را خواهيم پرداخت. برشماست که به تصميم نابخردانه رهبری وقت سازمان بخصوص آقای فرخ نگهدار در انحلال تشکيلات داخل کشور و حذف رفقای داخل از حيات سياسی سازمان خاتمه دهيد.

سند ديگری که به کنگره ارائه گرديده، طرح اساسنامه پيشنهادی کميسيون می¬باشد. اينکه به فقدان سندی که بتواند روابط تشکيلاتی را تنظيم نمايد، خاتمه داده¬می¬شود، به هر حال امری خجسته و نيکوست. اساسنامه سازمان بايستی تنظيم روابطی را که بتواند پايه¬های همبستگی تشکيلاتی را برای ارتقاء سطح رزمندگی سازمان و نقش آن در حيات سياسی و در مبارزات دمکراتيک و طبقاتی جامعه را افزايش دهد، موجب گردد. و در عين حال از بی عملی و ابتلای آن به روزمرگی جلوگيری نمايد. ولی اساسنامه پيشنهادی به کنگره با ايجاد محدوديت برای چپ¬ها و راديکال¬های سازمان عرصه را برآنان تنگ¬تر خواهد ساخت. از طرفی ديگر اين سند سازمان ما را عملاً به يک باشگاه سياسی تبديل نموده و به روند مخرب پيشين قانونيت خواهد بخشيد. با اصلاح اين سند روحيه حزبی را به سازمان برگردانيد و به سال¬ها بی قانونی و نقض حقوق اعضاء و هواداران خاتمه دهيد. ما از شما می¬خواهيم به مسخ تشکيلات توسط کسانی که هم زمان با عضويت در سازمان، عضو سازمان ديگری نيز می¬باشند خاتمه دهيد. در اين رابطه لازم است با دادن فرصتی چهار ماهه به اعضائی که هم زمان عضو اتحاد- حزب- جمهوری¬خواهان نيز می¬باشند، از آنها خواسته شود در اين فرصت برای گزينش يکی از اين دو تشکيلات مبادرت ورزند. در غير اينصورت با تصويب سندی پس از اين فرصت از سازمان کنار گذاشته شوند.

رفقا! کنگره سازمانی تجلی دمکراسی و اراده جمعی، و مصوبات آن بيانگر خرد جمعی است. متأسفانه در برگزاری اين کنگره و ده کنگره قبلی محدوديت¬هايی تحميلی از جانب رژيم جمهوری اسلامی و تنگ¬نظری و کم ظرفيتی تعدادی از رفقای رهبری بخش عظيمی از اعضای سازمانی را از بهره¬مندی از اين منش دمکراتيک محروم ساخته است. با نفی ماهيت اساسنامه و اصلاح آن زمينه حضور فداييان داخل کشور و بخش عظيمی از فداييان خارج از کشور را، که در اعتراض به تنگ¬نظری¬ها و محدود سازی¬های غير دمکراتيک رهبری سازمان و رهبری در سايه، صفوف سازمان را ترک نموده¬اند، فراهم سازيد.

ما معترض شورای مرکزی سازمان در تکرار شيوه¬های غير دمکراتيک و توسل به روش حذف صداهای مخالف می¬باشيم. کنگره دهم بدون هيچ توجيهی هفت ماه زودتر از موعد برگزار شد و بدون آنکه دستآورد و يا مصوبه قابل قبولی داشته باشد پس از چهار روز سخنرانی اعضای سابق و فعلی سازمان خاتمه يافت. در کنگره جاری نيز همان شيوه در قالبی ديگر ادامه يافت. ارائه دير هنگام اسناد ارائه شده به کنگره عملاً امکان مشارکت بخش اعظم فداييانی را سلب نمود، که به سايت رسانه دسترسی نداشته¬اند. نمونه ديگر آن کنار گذاشتن رفقای فراکسيون کمونيستی از روند مباحثات کنگره و عدم دعوت آنها به کنگره می¬باشد. رفقای برگزار کننده کنگره با اين اقدام امکان دفاع آنان از عضويت¬شان را به شکلی غيردمکراتيک سلب نمودند. روندی که به تحريم کنگره توسط اين رفقا انجاميد. و ما را هم که مايل بوديم اين دوستان بخاطر قرابت فکری، در کنگره از اسناد پيشنهادی ما دفاع نمايند، عملاً خواست¬هايمان را از جريان مباحثات کنگره حذف نمود. بار ديگر از کنگره سازمان انتظار داريم با اتخاذ تمهيداتی از تکرار چنين شيوه¬هايی برای حذف استفاده جلوگيری نمايد.

رفقا! ما ضمن ارج¬گذاری به تنوع افکار و پلوراليسمی که ساختار شکن نباشد، به پيوندی محکم بر پايه اشتراکات و شناخت اختلافات معتقديم، و از شکل¬گيری سازمانی متحد و توانمند و در عين حال تلاش¬گر و تأثيرگذاردفاع می¬نماييم.

زنده باد سوسياليسم، صلح، آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی

با آرزوی موفقيت و پيروزی

جمعی از هواداران سازمان فداييان خلق ايران- اکثريت (داخل کشور)
۱۸/۱/۱۳۸۸