ميرحسين موسوی: هيچکس در ايران تعليق را نخواهد پذيرفت، رهبری هيچ مشکلی با کانديد شدن من ندارد، ايسنا
- گفتمان آمريکايیها و مسايلی که دنبال میکنند مهم است
مير حسين موسوی تنشزدايی را اصل اعتمادسازی ميان ايران و ديگر کشورها دانست با اين حال خاطرنشان کرد که هيچ کس در ايران تعليق را نخواهد پذيرفت.
وی همچنين گفتمانی که آمريکايیها استفاده میکنند و مسايلی که دنبال میکنند بستگی دارد؛ را فراهم کننده زمينه بهتری برای يافتن راه حلها دانست.
به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، مير حسين موسوی، نخست وزير ايران در سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۹ و کانديدای دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری ايران در مصاحبه با خبرنگار روزنامه فايننشيال تايمز که در تاريخ ۱۲ آوريل به زبان فارسی و در دفتر وی در فرهنگستان هنر انجام شد، به سوالات خبرنگار اين روزنامه پاسخ داد.
متن کامل اين گفتوگو به شرح زير است:
اخيرا گفتيد که سياست تنشزدايی با غرب را در صورت پيروزی در انتخابات دنبال خواهيد کرد، چه طور میخواهيد اين رويکرد را در قبال آمريکا دنبال کنيد؛ در حالی که بر سر برنامه هستهيی مصالحه نمیکنيد؟
من تنشزدايی را اصل اعتمادسازی ميان ايران و ديگر کشورها میدانم. فکر میکنم که سخنان اخير که در آن ميان فنآوری هستهيی و تسليحات هستهيی تفاوت قائل شدهاند، خوب است؛ هر چه بر اين تفاوت بيشتر تاکيد شود امکان تنشزدايی بيشتر میشود.
آيا ايران در صورتی که شما رئيس جمهور شويد غنی سازی اورانيوم را تعليق خواهد کرد؟
هيچ کس در ايران تعليق را نخواهد پذيرفت.
و شما هم آن را نخواهيد پذيرفت؟
خير، مشکل اين است که ما تجربه بدی در رابطه با تعليق داشتهايم. اين کار (در سالهای ۲۰۰۵- ۲۰۰۳) برای اولين بار انجام شد تا درباره مسايل مذاکره شود و ترديد رفع شود، اما اين امر به ابزاری برای محروم کردن ايران از داشتن دسترسی به فن آوری هستهيی تبديل شد. اين خاطره بدی در اين باره است.
پس چهطور اين تنشها را رفع خواهيد کرد؟
پيشرفت در فن آوری هستهيی و استفاده صلح آميز از آن حق همه کشورها و ملتهاست. اين چيزی است که ما با تلاشهای خودمان و به سختی به آن دست يافتهايم. هيچکس عقب نشينی نخواهد کرد، اما بايد ببينيم که چه راه حل يا به عبارت ديگر چه تضمينهايی را میتوان پيدا کرد که عدم انحراف اين برنامه به سوی تسليحات هستهيی را تاييد کند.
چه نوع راه حلهايی؟
میتوان از طريق مذاکرات فنی به آن دست يافت.
چهطور رييس جمهور میتواند در تصميمات هستهيی نفوذ داشته باشد در حالی که آيتالله علی خامنهای، رهبر معظم ايران حرف آخر را در اين باره میزند؟
تصميمات درباره فن آوری هستهيی قطعا بايد مبتنی بر اجماع در سطح ملی باشد. بديهی است که نقش رهبر معظم بسيار تعيين کننده است.
با اين حال تاکنون هيچ راه حلی پيدا نشده است. رياست جمهوری شما چهطور میتواند کمک کند؟
اين مساله فقط به ما بستگی ندارد، بلکه به گفتمانی که آمريکايیها استفاده میکنند و مسايلی که دنبال میکنند بستگی دارد؛ هر چه آنها واقعگراتر شوند و ايران را درخصوص اين مساله به رسميت بشناسند طبيعتا زمينه بهتری برای يافتن راه حلها آماده خواهد شد.
روابط شما با آيت الله خامنهای (رهبر معظم ايران) در گذشته دچار مشکل بوده است. آيا فکر میکنيد در صورت انتخاب شما اين امر ادامه خواهد داشت و آيا میتوانيد در خصوص ملاقاتتان با ايشان که هفته گذشته انجام شد چيزی به ما بگوييد؟
دليل تنشها در زمانی که من به عنوان نخست وزير بر سر کار بودم مشکلات ساختاری (قدرت) بود که در بازنگری قانون اساسی در سال ۱۹۸۹ رفع شد.
اکنون مديريت رهبر معظم به عنوان ولی فقيه در کشور ما و روابطشان با ديگر سازمانها و موسسات از جمله نهادهای دولتی کاملا روشن است. طبيعتا دورنمای همکاری برای پيشرفت کشور بسيار خوب است.
ملاقات هفته گذشته شما چهطور بود؟
بسيار مثبت بود.
آيا ايشان با کانديداتوری شما مشکلی داشتند؟
ايشان هيچ مشکلی ندارند. ايشان در انتخابات پيش رو موضع بی طرفانهای دارند. ايشان در سخنرانیشان در مشهد به اين امر اشاره و آن را برای من تکرار کردند. نشست اخير نيز مانند تماسهای نسبتا گسترده برای مذاکره درباره مسايل بسيار خوب و مثبت بود.
آيا آيتالله خامنه ای توصيهای خاص برای شما داشتند؟
خير؛ ما فقط درخصوص مشکلات کشور مذاکره کرديم.
آيا در حوزهای خاص با ايشان اختلاف نظرهای بنيادی داريد؟
خير.
دليل اين که در طول ۲۰ سال گذشته صحنه سياسی را رها کرده بوديد اختلافات شما با ايشان در گذشته بوده است؟
خير، معتقد بودم که جمهوری اسلامی در موقعيت با ثباتی قرار دارد و سياستمداران مختلف میتوانند بيايند و بروند. من هيچ نگرانی از اين که چه کسی ممکن است بر سر کار بيايد نداشته و به فرهنگ علاقمند بودم و به همين دليل به سوی فعاليتهای فرهنگی رفتم.
البته در طول اين دوره من مشاور مقامات عالی رتبه بودم؛ هم چنين عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخيص مصلحت نظام بودم. اين موقعيتها مستلزم آن بود که من مسائل سياسی و اجرايی را دنبال کنم.
اما اين با مشکلاتی که در طول جنگ (ايران – عراق) با آن روبرو بودم هيچ ربطی نداشت. رفسنجانی (رييس جمهور اسبق ايران) کانديدای بسيار قوی و قدرتمندی بود. سپس آقای خاتمی آمد، اما من فکر کردم که در اين دوره بهتر است که در انتخابات شرکت کنم.
آيا آقای احمدی نژاد را خطری برای ايران يا نظام سياسی جمهوری اسلامی میدانيد؟
آقای احمدی نژاد رييس جمهور است و به اين دليل به وی احترام می گذارم. انتقاداتی در خصوص عقايد و رفتارش وجود دارد؛ اين در کشورهايی مانند کشورهايی که در آن آزادی وجود دارد طبيعی است.
پس خطر را در کجا می بينيد؟
فکر میکنم که کشور میتواند بهتر اداره شود و سياستهای مالی، اقتصادی، فرهنگی و خارجی موثری میتواند تصويب شود. در سياست خارجی ما می توانيم روابط بهتری با جهانی داشته باشيم که مطمئنا برای کمک به توسعه کشور ما اهميت دارد.
بسياری از منتقدان آقای احمدی نژاد معتقدند که کشور در صورت انتخاب مجدد وی با بحران روبرو خواهد شد آيا با اين امر موافقيد؟
نمیخواهم اين را بگويم و از عبارات تند استفاده کنم.
آيا فکر میکنيد که شما هم در صورت پيروزی از حمايت آيت الله خامنه ای برخوردار خواهيد بود؟
اين کاملا طبيعی است که رهبر انقلاب از هر دولتی که با حمايت آرای مردمی به قدرت میرسد حمايت کنند. اين حمايت در صورتی که سياستهای دولتی به سياستهای رهبر معظم نزديک باشد میتواند افزايش يابد.
آيا شما تلاش خواهيد کرد سياستهايتان را به ديدگاههای رهبر معظم نزديک کنيد؟
بله، هر چه کشور بيشتر به سوی اجماع در سياستهای بنيادی حرکت کند، بهتر اداره خواهد شد. اما بايد توجه داشت که يکی از مسووليتهای مهم رهبر تصويب و اعلام سياستهای کلانی است که ابتدا در مجمع تشخيص مصلحت نظام دربارهاش مذاکره میشود و به تاييد ايشان میرسد و سپس به ديگر سازمانها ابلاغ میشود. تعهد دولت به اين سياستهای کلی میتواند بهترين روابط را ميان دولت و رهبر ايجاد کند.
با توجه به اين که شما برای مدتی از صحنه سياسی بيرون بودهايد و اين که جوانان در ايران ممکن است شما را نشناسند؛ چرا بايد به شما رای بدهند؟
جوانان قطعا آزادند به هر کسی که دوست دارند رای بدهند. من سياستهايم را تا روز انتخابات در خصوص مسايلی نظير فرهنگ تبيين میکنم و به نگرانیهایشان از جمله مسکن، کار و ازدواج میپردازم. اگر جوانان فکر میکنند اين سياستها مطابق نيازهايشان است طبيعتا رای خواهند داد و اگر اين طور نباشد رای نخواهد داد.
آيا رويکرد خاصی برای متقاعد کردن جوانان ايران به اين که شما کانديدای آنها هستيد داريد؟
فکر میکنم به جوانان بايد اعتماد کرد. من بدبينی برخی (سياستمداران) در رابطه با آنها را ندارم. برخی تغييرات کوچک در ظاهر جوانان نبايد باعث شود فکر کنيم آنها هويت ضد ملی به خود گرفتهاند. من باور ندارم که آنها ظاهرشان را آن قدر تغيير دادهاند که ديگر نتوانيم آنها را بشناسيم. فکر میکنم جوانان ما بسيار خوب، خلاق و انسانهای شايستهای هستند که به گذشته و فرهنگی غنیشان افتخار میکنند.
چهطور میخواهيد آرای آنها را جذب کنيد؟
تلاش خواهم کرد در خصوص اين مسايل در يک ماه باقی مانده صحبت کنم و فکر میکنم آنها علامتهايی را که من برايشان میفرستم به شکلی مثبت دريافت میکنند.
جامعه بازرگانی هم چنان به ياد دارد که شما تصميم گرفتيد ساختمان اتاق بازرگانی را جمع کنيد تا آوارگان جنگ را سالهای ۱۹۸۰ در خود جای دهد. اين باعث میشود مردم نگران سياستهای اقتصادی شما باشند.
من ساختمانی را که شما اشاره میکنيد به ياد ندارم؛ البته ما روابط خوبی با اتاق بازرگانی نداشتيم که به روند انتخاباتی آن و سياستهای مربوط به جنگ ربط داشت، اما ما ساختمان آنها را خراب نکرديم.
طبيعتا در پايان جنگ، زمينههای چنين رويارويیهايی رفع شد. من به حضور جدی بخش خصوصی، به ويژه در حوزه توليد و نيز به بهترين استفاده از مزايای مربوط به ايران در تجارت معتقدم. فکر میکنم همه آنهايی که به کشور و اقتصاد از جمله اتاق بازرگانی اهميت می دهند از اين رويکرد استقابل خواهند کرد و روابط خوبی با دولت برقرار خواهند کرد.
پس انتظار تنش با جامعه تجاری را نداريد؟
خير، ما به بخش خصوصی برای کمک به حل بيکاری نياز داريم. هيچ چشم انداز روشنی برای پرداختن به چنين مشکلاتی از طريق سرمايه دولتی وجود ندارد.
برنامه اقتصادی شما چيست؟
معتقدم فرصتهای مختلفی در کشور وجود دارد. نقش دولت میتواند هدايت برای داشتن يک اقتصاد ملی قوی باشد.
ما در پذيرش واردات بيش از حد جلو رفتهايم؛ در اين بايد تجديدنظر شود. ما بايد گامهای بزرگتری را در حمايت از اقتصاد ملیمان برداريم.
آيا واردات را محدود میکنيد؟
فکر نمیکنم بتوان توصيه واحدی داشت. من بايد ببينم چه بخشهايی بايد محدود شود، درچه دوره زمانی. ما بايد به تدريج آن بخشهايی را که در آن مزيتهايی نسبی داريم فعال کنيم.
میتوانيد يک مثال بزنيد؟
کارخانههای بسياری وجود دارد که ۵۰ تا ۶۰ سالهاند که بسيار قابل هستند و به خوبی عمل کردهاند اما آنها قادر نيستند با کالاهای خارجی رقابت کنند؛ زيرا اين کالاها به شکلهای مختلفی وارد کشور میشوند. آنها خودشان واردکننده شدهاند. ما بايد آن را متوقف کنيم. در در بخشهای مختلفی میتوان شاهد اين مساله بود.
با سوبسيدها چه خواهيد کرد؟
سوبسيدها بايد هدفمند باشد. اصل دادن سوبسيدها تا حدی قابل پذيرش است؛ اما بايد هدفمند باشد و روشن شود که چرا اين سوبسيدها را میدهيم.
آنها بايد در خدمت يک اقتصاد ملی محکم باشد، به تضمين منابع کمک کند و از طبقههای پايين حمايت کند. هدفمند کردن سوبسيدها بايد به تدريج انجام شود. هرگونه توقف ناگهانی میتواند يک شوک را موجب شود و دليل آن ساختار اقتصادی و سوبسيدهای بالايی است که ما به کالاهای مختلف میدهيم.
منظورتان از "به تدريج" در رابطه با هدفمند کردن سوبسيدها در چه دوره زمانی است؟ مثلا ۱۰ سال؟
احتمالا ما میتوانيم با اجرای دو برنامه (پنج ساله) آن را به طور کامل محقق کنيم. مهمترين موضوع سوبسيد انرژی است و ما بايد به تدريج روی آن کار کنيم.
سياستهای اقتصادیتان را چهطور اولويت بندی میکنيد؟ سه اولويت اولتان را به ما بگوييد؟
ما بايد به طور مستمر بر روی تورم، بيکاری و بهبود بازرگانی کار کنيم.
چهطور فضای بازرگانی را بهبود میبخشيد؟
با تسهيل صدور مجوز بازرگانیهای جديد. چنين روالهايی در حال حاضر در کشور بسيار آهسته است. ما مشکلات بسياری در اين رابطه در مقايسه با ديگر کشورها داريم.
و چهطور تورم را محدود می کنيد؟
از طريق سياستهای پولی، واردات، فعال کردن بخش خصوصی و افزايش توليد، و مهمتر از هر چيز ديگری داشتن ثبات در تصميمهای اقتصادی است.