دوشنبه 21 اردیبهشت 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

...و اين ندای دلنشين، چرا اعتراض کروبی به اظهارات سردار جعفری بی مورد است، حسين شريعتمداری، کيهان

بعد از دستور صريح و حکيمانه حضرت امام(ره) که نظاميان را از عضويت در احزاب و گروههای سياسی منع کرده بودند، روزی دو تن از برادران واحد پرسنلی سپاه که مسئوليت گزينش نيروهای تازه را برعهده داشتند نزد مرحوم شهيد محلاتی نماينده وقت حضرت امام(ره) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آمده و درباره گزينش افرادی که در آمريکا و اروپا تحصيل کرده و عضو اتحاديه انجمن های اسلامی دانشجويان در کشورهای محل تحصيل خود بودند، کسب تکليف کردند و توضيح دادند که اتحاديه به تناسب مسائل و رخدادهای کشور بيانيه صادر کرده و موضع سياسی اتخاذ می کند. شهيد محلاتی که خدای سبحان بر درجاتش بيفزايد در پاسخ گفتند؛ منظور حضرت امام(ره) آن است که اعضای سپاه به طور همزمان عضو احزاب و گروهها و تشکل های سياسی نباشند بنابراين عضويت قبلی آنها در يک حزب و گروه سياسی در صورتی که با ورود به سپاه قطع شده باشد، مانعی ندارد و سپس تاکيد کردند که اگر دانشجويی در آمريکا و اروپا مشغول تحصيل بوده و عضو انجمن های اسلامی در کشور محل تحصيل خود نبوده است بايد نسبت به هويت او ترديد کرده و بررسی کنيد که کجا بوده اند؟ نه افرادی که عضو انجمن های اسلامی بوده اند، چرا که عضويت اين افراد نشانه انگيزه های اسلامی و تعهد انقلابی آنهاست و يک امتياز تلقی می شود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


اين روزها در پی سخنان سردار جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره مجاز بودن فعاليت سياسی و انتخاباتی آن دسته از بسيجيان که در نيروهای مسلح عضويت ندارند، برخی از مدعيان اصلاحات و روزنامه ها و سايت های خبری وابسته به آنان صدا به اعتراض بلند کرده و پی در پی مصاحبه می کنند و مقاله می نويسند که فرمانده سپاه در اظهارات خود فرمان حضرت امام(ره) را ناديده گرفته و قصد دارد بسيج را به نفع يک کانديدای خاص و عليه نامزدهای جبهه اصلاحات وارد فعاليت های سياسی و انتخاباتی کند! اين جاروجنجال- بخوانيد تبليغاتی- در حالی است که مطابق قوانين جاری و روال تعريف شده که از قضا بسيار روشن و خالی از ابهام نيز هست، همه بسيجيان عضو سپاه نيستند، بلکه «بسيج» به قول امام راحل(ره) يک «تفکر فراگير» است که ندای دلنشين آن بايد در سراسر عالم طنين انداز شود و در قوانين و آئين نامه های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نيز به وضوح و با صراحت ديده می شود که يک بسيجی، الزاماً عضو سپاه و نيروی نظامی نيست. بنابراين بسيار تعجب آور است که مدعيان اصلاحات اين نکته بسيار بديهی را نمی دانند! و يا می دانند و تظاهر به ندانستن می کنند؟! بسيج ترجمان ديگری از ايمان، تقوا، خلوص و همه خوبی هاست. آيا مدعيان اصلاحات معتقدند که فقط افراد بی ايمان، بی تقوا، فاقد خلوص و به دور از همه خوبی ها حق فعاليت سياسی دارند؟! و چنانچه چنين اعتقادی ندارند- که ندارند- چرا تا نام بسيج و بسيجی را می شنوند، از حضور و فعاليت آنان در انتخابات احساس خطر می کنند؟! و با تجاهل به نظر امام(ره) و قوانين جاری می کوشند بسيج را معادل يک نيروی نظامی و عضو رسمی سپاه معرفی کنند؟! به يقين آقايان مدعی اصلاحات می دانند که بخشی از بسيجيان عضو رسمی سپاه هستند و در گردان های کربلا و عاشورا به کار گرفته شده اند ولی بخش اعظم نيروهای بسيجی همان مردم عادی هستند که تفکر بسيجی را برگزيده اند و بی آن که عضو رسمی، قراردادی و يا اسمی سپاه باشند برای جانبازی و فداکاری در راه اسلام و انقلاب و دفاع از جان و مال و ناموس مردم اعلام آمادگی کرده اند. بسيج دانش آموزی، بسيج دانشجويی، بسيج اساتيد، بسيج کارگری، بسيج کارمندان و... از اين دسته اند.
حضرت امام(ره) درباره بسيج می فرمايند:
«ملتی که در خط اسلام ناب محمدی- صلی الله عليه وآله- و مخالف با استکبار و پول پرستی و تحجّرگرايی و مقدس نمايی است، بايد همه افرادش بسيجی باشند»
همانگونه که ملاحظه می شود- و عجيب است که چرا بعضی ها ملاحظه نفرموده اند- حضرت امام(ره) با صراحت می فرمايند «همه افراد ملت بايد بسيجی باشند» و اکنون اين پرسش از مدعيان اصلاحات مطرح است که وقتی حضرت امام(ره) می فرمايند «همه ملت بايد بسيجی باشند» آيا مطابق نظر شما منظورشان اين بوده است که هيچيک از افراد ملت نبايد در فعاليتهای سياسی و انتخاباتی شرکت کنند؟! آيا دوستان مدعی اصلاحات نظر امام(ره) را باور ندارند که بسيج را يک تفکر سراسری می دانند و نه يک رده خاص نظامی؟! يا نظر خود را به نظر مبارک آن بزرگوار ترجيح می دهند؟ بديهی است که نظر مبارک حضرت امام(ره) دقيقاً همان است که در قانون آمده و مطابق آن بسيج به مفهوم يک تفکر است که امروزه در «بسيج اقشاری» يعنی بسيج های دانش آموزی، دانشجويی، اساتيد، کارگری شکل گرفته و با بسيج گردان های نظامی که عضو رسمی سپاه هستند تفاوت دارند.
در همين زمينه، رهبر معظم انقلاب طی سخنانی در جمع اساتيد بسيجی می فرمايند؛
«در ميدان علم بايست تن به آب و آتش زد، بايد کار کرد. خوب اين يکی از مظاهر بسيج علمی است که عامل عمده اقدام هم می تواند همين مجموعه برادران مومن، برادران و خواهران مومنی باشد که در دانشگاه مشغول تعليمند، اساتيد. با اين نگاه بنده مجموعه بسيج اساتيد را يک مجموعه نظامی نمی دانم. چون مفهوم نظامی گری در معنای بسيج اصلاً نيست. بسيج يعنی در طبق اخلاص گذاشتن همه توان و نيرويی که انسان می تواند در طبق اخلاص بگذارد و تقديم بکند. يعنی اقدام، آن هم اقدام مومنانه و خالصانه و با انگيزه... اين معنای بسيج است.»
نکته مورد اشاره درباره تعريف بسيج و تفاوت گردان های نظامی بسيج با توده های عظيم بسيج مردمی به اندازه ای بديهی و غيرقابل ترديد است که اعتراض کنندگان به سردار جعفری نيز بی آن که بخواهند - و يا متوجه باشند- به آن اعتراف کرده اند.
آقای کروبی که اعتراض ها و سروصدای اخير مدعيان اصلاحات با استناد به اظهارات ايشان کليد خورده و ادامه دارد، به هنگام ثبت نام برای رياست جمهوری دهم خطاب به سردار جعفری گفته است؛ «من از سال ۴۱ بسيجی بودم، قطعاً آن زمان آقای سردار جعفری کودک بودند و با احترام به ايشان می گويم؛ اين خط و نشان ها را برای مردم نکشيد. من برای داغ کردن تنور انتخابات نيامده ام. برای انتخاباتی آزاد بدون دخالت احتمالی بسيج آمده ام و اگر تخلفی شود کوتاه نمی آيم».
آقای کروبی می دانند که «بسيج» به معنا و مفهوم امروزی آن بعد از پيروزی انقلاب اسلامی پديد آمده و در سال ۴۱ هنوز تاسيس نشده بود که ايشان از سال ۴۱ بسيجی باشند! بديهی است منظور جناب کروبی اين نيست که از سال ۴۱ عضو نيروی مقاومت بسيج شده اند. بلکه با اين سخن خويش اذعان می کنند که «بسيج» يک تفکر فراگير و به مفهوم و معنای تعهداسلامی و انقلابی است و اين دقيقاً همان تعريفی است که حضرت امام(ره) از بسيج ارائه فرموده اند و همان منظوری است که سردار جعفری از بسيجيان غيرعضو سپاه داشته است. بنابراين اعتراض آقای کروبی به اظهارات سردار جعفری بی مورد خواهد بود. چرا که خود ايشان هم بسيج را به معنای عضويت در سپاه نمی دانند و گرنه نمی توانستند از سال ۴۱ عضو آن باشند! و چنانچه منظورشان بسيج به معنا و مفهوم عضويت در سپاه است که بايد گفت؛ چرا بدون استعفا از بسيج نامزد رياست جمهوری شده اند؟!
و اما از سوی ديگر، مدعيان اصلاحات با اعتراض به سردار جعفری بی آن که متوجه باشند به جبهه اصلاحات اهانت می کنند چرا که آقايان در سخنان و نوشته های خود تاکيد می کنند «بسيج مدرسه عشق است»، «بسيج نماد اخلاص و ايمان است»، «بسيج لشکر مخلص خداست»، «بسيج حافظ انقلاب و جان و ناموس مردم است» و از سوی ديگر حضور بسيجيان در فعاليت های سياسی و انتخاباتی را عليه نامزدهای اصلاح طلب می دانند و اين پرسش را بی پاسخ می گذارند که چرا حضور افراد- به قول خودشان- مخلص و با ايمان و فداکار و خداجوی در انتخابات را به زيان خود تلقی می کنند؟! آيا، اين اهانت به جبهه اصلاحات نيست؟ فرمانده محترم سپاه گفته است که بخش اعظمی از بسيجيان عضو سپاه و نظامی نيستند و می توانند در فعاليت های سياسی و انتخاباتی شرکت کنند ولی نگفته است به نفع کدام جريان سياسی وارد عرصه شوند. بنابراين چرا مدعيان اصلاحات از هم اکنون اطمينان دارند که مردم مخلص و با ايمان به نامزدهای جبهه اصلاحات رأی نمی دهند؟! و از حضور اين قشر در فعاليت های انتخاباتی ابراز نگرانی می کنند! مگر اصلاحات را با ايمان و اخلاص، وطن دوستی و فداکاری در تضاد می دانند؟!

حسين شريعتمداری





















Copyright: gooya.com 2016