حکومت اسلامی، لابی گری در آمريکا، مسعود نقره کار

* چگونه می توان با مماشات وسکوت در برابر جنايت های حکومت اسلامی وجهه عمومی جامعه ايرانی در خارج از کشور را تقويت کرد؟ مگر عامل تخريب و زشت نمايی وجهه ايرانيان، تروريسم و واپس ماندگی حکومت اسلامی نيست؟

حکومت اسلامی به دنبال سازمان دادن, و يا يافتن لابی ای تاثير گذار و قدرتمند برای پيشبرد سياست های اش در امريکا ست. به نظر می رسد تلاش های عاملان و مشاطه گران حکومت اسلامی برای شکل دهی يک لابی موثر و قدرتمند درحد الگوی مورد نظر حکومت اسلامی ,که لابی اسراييلی ها در امريکا ست(AIPAC), بی ثمرمانده است .مجموعه ای از لابی های ايرانی – امريکايی (۱) , گروهی از استادان دانشگاه ها و دانشجويان مراکز آموزشی , تشکل های مختلف,تارنما ها, روزنامه ها و تلويزيون های حامی يا وابسته به حکومت اسلامی سال هاست , مستقيم و غيرمستفيم در راستای پيشبرد سياست های حکومت اسلامی در امريکا تلاش کرده ومی کنند, با اين حال اما حکومت اسلامی از عملکرد اينان راضی نيست.
ديدگاه تارنمای تابناک ( بازتاب سابق) , يکی از شواهدی ست که عدم رضايت حکومت اسلامی از عملکرد اين مجموعه را باز می تاباند. اين پربيننده ترين تارنما ی سياسی ی حکومتی سخنگوی جناحی از اصولگرايان به ويژه سخنگوی محسن رضايی, قرمانده ی سابق سپاه پاسداران و رييس شورای تشخيص مصلحت رژيم و کانديدای رياست جمهوری از سوی اصولگرايان است. اين تارنما اخيرا" در مطلبی باعنوان " يکه‌تازی AIPAC در فقدان نهادهای مردمی ايرانيان در آمريکا" ازققدان يک لابی موثر وقدرتمند طرفدار حکومت اسلامی و پراکندگی ايرانيان در امريکا گلايه کرده و سياست جديد حکومت اسلامی در رابطه با لابی مورد نظرش را مشخص نموده است: تابناک می نويسد:
" با وجود آن ‌که جمعيت سه ميليون نفری ايرانيان مقيم آمريکا، بيش از شش برابر جمعيت ۴۵۰ هزار نفری صهيونيست‌های مقيم آمريکاست، تشتت آنان باعث شده تا نتوانند آن‌گونه که بايد در ايالات متحده ايفای نقش کنند و در مقابل، صهيونيست‌های مقيم آمريکا، تلاش‌های گسترده‌ای برای توطئه عليه ايران و ايرانيان به کار می‌بندند.......متأسفانه، تشکيلات غير دولتی ايرانی ـ آمريکايی تاکنون نتوانسته‌اند گام‌های مؤثری برای اتحاد ايرانيان بردارند و تشکيلاتی که تاکنون درست شده است، به دليل موضوعات جناحی و گاه سياسی، کمتر توانسته‌اند ايرانيان را به عضويت تشکيلات خود درآورند...... به تازگی گروهی از نخبگان ايرانی، تشکيلاتی به نام «پايا» (paaia) راه‌اندازی کرده‌اند تا در اقدامی مناسب، با همکاری با مؤسسات آماری آمريکا و سرشماری ايرانيان، پتانسيل‌های موجود در جامعه ايرانيان مقيم آمريکا روشن شود......البته بايد توجه داشت زمان زيادی لازم خواهد بود تا اين لابی ايرانی بتواند به جايگاهی برسد که توان تأثيرگذاری بر سياست‌های کاخ سفيد درباره ايران را داشته باشد؛ ضمن آن که ايرانيان مقيم آمريکا با هر سليقه و گرايش فکری و سياسی نيز بايد نگرش خود نسبت مسائلی که ايران را تحت تأثير قرار می‌دهد، عوض کنند و در اين مورد خاص، علايق و سليقه‌های سياسی متفاوت و بعضا متضاد خود را به فراموشی سپارند." (۲)

اينکه تابناک آمار ۳ ميليون ايرانی مقيم امريکارا از کجا آورده , نامشخص است اما آنچه در اين نوشته مشخص, صريح و روشن است ويژگی هاو توصيه های بخشی از اصولگرايان برای موفقيت لابی مورد نظرشان است. اين ويژگی ها و توصيه ها اينها هستند:
۱- لابی حکومت اسلامی بايد بتواند تلاش های لابی اسراييلی – امريکايی , يا به قول تابناک " صهيونيست های مقيم امريکا " که کارشان" تلاش گسترده برای توطئه عليه ايران و ايرانيان " است (۳) را خنثی کند.
۲- تشکل يا لابی مذکور غير سياسی و غير جناحی باشد ( البته منظور اين است که فقط از منافع حکومت اسلامی حمايت کند!).
۳- ايرانيان به خاطر تامين منافع حکومت اسلامی می بايد سليقه و گرايش فکری و سياسی خود را عوض کنند و در اين مورد علايق و سليقه‌های سياسی متفاوت و بعضا متضاد خود را به فراموشی سپارند و در اين لابی شرکت, و يا از اين لابی حمايت کنند.
۴- لابی اتحاديه روابط عمومی آمريکايی های ايرانی تبار (پايا - PAAIA) که در واشنگتن دی سی، پايتخت آمريکا، مستقر شده و فعاليت خود را از اول ماه مه ۲۰۰۸ شروع کرد ه است , تنها لابی ست که تابناک تلويحا" به آن نظر مثبت نشان داده وبا اميد به تلاش ها و آينده اش نگريسته است.

چرا "پايا" ؟

کدام ويژگی سازمان" پايا-PAAIA " مورد توجه تابناک و اصولگرايان حکومتی قرار گرفته است.
۱- پايا آنجا که سخن از ايران و حکومت اسلامی ست ادعا کرده است يک لابی غير سياسی ست و به آنچه در عرصه سياسی در ايران می گذرد کاری ندارد, و سياسی بودن را تنها " مشارکت گسترده ايرانيان آمريکا در روند سياسی در اين کشور (امريکا) " می داند(۴).
۲- به نمونه هايی از موضع گيری های مسؤلين اين لابی که بازتاب برنامه های اين لابی ست - و گويا قرار است با سياست در داخل ايران کاری نداشته باشند – اشاره می کنم:
آقای بابک حقوقی بنيانگذار اين لابی در مصاحبه با" بی بی سی" گفته است:
"ما سازمانی نيستيم که تمرکز يا حتی تخصصمان در رابطه با سياست خارجی آمريکا در قبال ايران يا روابط آمريکا و ايران باشد. ما وارد مقوله آينده ايران نمی شويم."(۵)
" پايا به احتمال زياد به پيامد تحريم های دولت آمريکا عليه ايران برای جامعه ايرانی در آمريکا توجه نشان خواهد داد.(۶) ,"تحريم های امريکا اثرات بسيار مضری بر مردم ايران داشته است ... و الزاما منافع امريکا و اهداف سياسی اَن را در منطقه نيز تامين نمی کند و بايد لغو شود." (۷)
" بر اساس نظرسنجی ای که به وسيله اتحاديه روابط عمومی ايرانيان آمريکايی، پايا، انجام شده است، هشتاد و چهار درصد پاسخ دهندگان خواستار تاسيس دفتر حفاظت منافع ايالات متحده در تهران هستند." (۸)
" اين نظرسنجی همچنين بيانگر علاقه جامعه ايرانيان آمريکا به افزايش تفاهم ميان دو کشوراست.... نظرسنجی پايا به وسيله موسسه تحقيقاتی زاگبی انجام شده است...." (۹)
بنابراين می توان از گفته های فوق نتيجه گرفت:
الف : پايا وارد مقوله حال و آينده ايران نمی شود و کاری به سياست خارجی امريکا در قبال ايران ندارد
ب: پايا از تاسيس دفتر حفاظت منافع ايالات متحده در تهران حمايت می کند.
ج: پايا خواستار تفاهم ميان دو کشور ( دوحکومت ) ايران و امريکاست .
د: پايا مخالف تحريم اقتصادی حکومت اسلامی ايران است .
البته پايا بسياری از خواست ها و اهداف اش را از زبان آمارگران" زاگبی "و معدود ايرانيانی که در اين آمار گيری شرکت داده شدند , و نيز به بهانه ی تاثير گذاری تحريم اقتصادی بر زندگی امريکايی های ايرانی تبار در امريکا مطرح کرده است , که اين نوع برخوردها درعالم سياست و سياست بازی تاکتيک هايی شناخته شده هستند و بهره گيری از آن ها شايسته ی نخبه گان مالی و علمی يک ملت نيست.!
برای نمونه حتی امريکايی ها هم به بازی سياسی داير کردن دفتر حفاظت منافع ايالات متحده در تهران توجه داشته اند, بی بی سی می نويسد: ".... ظاهرا آمريکا از بيم اينکه دائر کردن دفتر حافظ منافعش در تهران ممکن است ارسال "علامتی اشتباه" به جامعه جهانی مبنی بر بهبود روابط سياسی آمريکا با ايران باشد، از دست زدن به چنين اقدامی بيم دارد اما دقيقا به همين علت است که آقای احمدی نژاد از اين موضوع استقبال کرده است..."(۱۰)
۳- حضور يکی از سياستمداران و محققين جوان عالم تشيع , آقای ولی رضا نصر, در اين سازمان علاقه اصولگرايان را به اين لابی افزايش داده است. ولی رضا نصر مشاور پرزيدنت اوباما در رابطه با مسايل خاورميانه و ايران است .

" سه سؤال از مسؤلين محترم سازمان" پايا

۱- سازمان پايا ادعا کرده است :" موسسه ای ست که هدف اش تامين منافع ايرانيان مقيم امريکاست " و " اين گروه لابی به طور منسجم و سازمان يافته بر پيشبرد منافع جامعه ايرانيان در آمريکا تمرکز خواهد کرد". بنيانگذار اين لابی آقای بابک حقوقی نيز گفته اند : "سازمان پايا نمايندگی کل جامعه ايرانی آمريکايی را انجام می دهد و به همين علت بايد نظرات کل اين جامعه را منعکس کند. به اين منظور فکر کرديم يک همه پرسی انجام دهيم تا به طور دقيق و علمی اطلاعات لازم را به دست آوريم." (۱۱) برای صدور اين حکم که پايا نماينده کل جامعه ايرانی در امريکا ست هنوز اندکی زود است , اما گيريم ادعا ی پايا و سخن بنيانگذارش درست باشد و سازمان ايشان" نمايندگی کل جامعه ايرانی آمريکايی را انجام می دهد ". به اطلاع ايشان و ساير رهبران اين لابی می رسانم که امثال نويسنده ی اين مقاله هزاران ايرانی شهروند امريکا هستند که مساله "حقوق بشر در ايران " با منافع معنوی و انسانی شان گره خورده است , چرا پايا در مورد اين خواست مهم ما ايرانی – امريکايی ها, و خواست حقوقی و همگانی مردم ميهنمان سکوت می کند . می فرماييد اين مساله سياسی ست و " پايا" يک سازمان غير سياسی( در رابطه با ايران) ا ست ؟ مگر مساله ی سياست خارحی ايران , تحريم اقتصادی ايران و مسايل مربوط به رابطه ی ميان امريکا و ايران و يا صدور اطلاعيه در باره دستگيری يکی دو تن از روزنامه نگاران امريکايی ايرانی تبار که شما صادر کرديد مسايلی غير سياسی و بی ربط به مسايل سياسی جاری در ايران هستند ؟
موضع گيری های تا کنونی پايا نشان داده است که منظوراز " منافع ايرانيان " ظاهرا" فقط منافع مالی ايرانيان - امريکاييان مد نظر نيست .تاکيد بر نتيجه آمار گيری زاگبی مبنی بر اينکه :"۴۷ درصد پاسخ دهندگان هم از اعمال تبعيض عليه خود يا يکی از آشنايانشان در آمريکا شکايت داشته اند. موارد تبعيض شامل مقررات امنيتی در فرودگاه ها، تبعيض اجتماعی، تبعيض شغلی و تجاری است."(۱۲) از توجه پايا به منافع معنوی و حقوق بشری ايرانيان شهروند امريکا خبر می دهد, بسيار خوب , اما چرا در مورد منافع معنوی و حقوق بشری و حقوق مدنی ميليون ها هموطن خود در ايران سکوت کرده ايد؟
۲- ادعا شده است که با سياست خارجی امريکا در قبال ايران کاری نداريد ودر حاشيه مصاحبه های مسؤلين اين سازمان گفته شده است که " مساله جنجالی و اختلاف برانگيز توسل به ديپلماسی يا گزينه نظامی آمريکا در قبال ايران موضوعی نيست که گروه لابی تازه تاسيس (پايا) چندان علاقه ای به آن داشته باشد. اين امر يکی از وجوه اصلی تمايز اين گروه از ديگر گروه های ايرانی فعال در عرصه های سياسی است.!(۱۳) . آيا جنگ و حمله ی نظامی امريکا يا اسراييل به ايران در حد تحريم اقتصادی نيز - که شما به آن حساس هستيد- بر زندگی و منافع امريکايی ها ی ايرانی تبار تاثيرنخواهد داشت ؟. چرا مخالف تحريم اقتصادی هستيد اما در قبال موضوع حمله ی امريکا و اسراييل به ايران حساسيت لازم نشان نمی دهيد.؟ مصاحبه اخير خانم رودی بختيار مسؤ ل روابط عمومی " پايا " با ولی نصر, که در آن مصاحبه به سياست خارجی امريکا در قبال ايران نيز پرداخته شده است را چگونه توضيح می دهيد؟ (۱۴) .
۳- شما نسبت به تحريم اقتصادی ايران به اين دليل که می تواند بر زندگی امريکايی های ايرانی تبار تاثير گذار باشد حساسيت نشان داده و به نوعی با آن مخالفت کرديد , آيا تروريسم داخلی و بين المللی حکومت اسلامی و رفتار غير انسانی اين حکومت با شهروندان خود تاثيری بر زندگی امريکايی های ايرانی تبار نگذاشته است ؟ قبول بفرماييد که حکومت اسلامی چنان وجهه ايرانيان را در جهان آلوده کرده است که متاسفانه حتی غول های مالی و علمی عضو پايا به يمن افکار و کردار گند آلود حکومت اسلامی, درافکار عمومی امريکا تروريست پنداشته می شوند . شما مدعی هستيد که می خواهيد سيمای واقعی ايرانيان را به امريکايی ها نشان دهيد و " وجهه عمومی جامعه ايرانی در امريکا را تقويت کنيد" , سؤال اين است: چه کسی و چه کسانی اين سيما و وجهه را در انظار مردم امريکا تروريست و عقب مانده جلوه داده اند؟
۳- نطر شما در مورد نوشته ی انتشار يافته در تارنمای حکومتی تابناک چيست؟ چرا در مورد نوشته ی تابناک سکوت کرده ايد؟

حرف آخر:
ايرانيان مهاجر و تبعيدی از شکل گيری و فعاليت لابی هايی که بيانگر و مدافع منافع مالی و معنوی آنان باشند , حمايت کرده و می کنند.آنچه مورد مخالفت بسياری از مهاجران و تبعيدی هاست تلاش آگاهانه - و شايد ناآگاهانه – لابی ها ی ايرانی در راستای تقويت و تحکيم حکومت اسلامی ست , حکومتی که سی سال است حقوق بشر را در ايران ذبح شرعی کرده است و نامش با سنگسار, قطع دست و پا , شلاق , زندان , شکنجه ,واعدام گره خورده است , حکومتی که در طی سی سال گذشته هزاران نفر از دگرانديشان و روشنفکران و مخالفان سياسی و عقيدتی خود را به قتل رسانده است , حکومتی که فقر, بيکاری , فساد و فحشا به مردم ايران هديه کرده است , حکومتی تروريست و مدافع و حامی تروريسم در جهان .
قصد من ناديده گرفتن پاره ای از تلاش ها ی ارزشمند لابی پايا نيست , من به دنبال پاسخ به سؤال های مطرح شده و نيزپاسخ به اين سؤال هستم که: چگونه می توان توضيح داد و يا توجيه کرد که جماعتی از نخبه گان مالی و علمی امريکايی ايرانی تبار, که ادعا می کنند از منافع ايرانيان دفاع می کنند در برابر افکار و کردار چنين حکومتی سکوت کنند و از ايرانيان بخواهند " کاری به ايران و سياست در رابطه با ايران نداشته باشند" اما خود درگير چنين" سياستی" باشند؟. از اين سياسی ترهم می توان بود ؟!

********
زيرنويس و منابع:
۱- نخستين گروه لابی ايرانيان , شورای ايرانيان – امريکاييان (۱) است , و سپس " سازمان ايرانيان برای همکاری بين المللی" شکل گرفت . اين دولابی در شکل گيری تمامی لابی های موجود ايفای نقش کرده اند. اخيرا" ائتلاف وسيعی بين گروه های لابی گر و سازمان های مدافع اَنان صورت گرفته است و تشکيلاتی بنام "مبارزه برای سياستی جديد بين امريکا و ايران” [۲ ] بوجود اَمده است.شورای ملی ايرانی- امريکائی (نياک) [۳]، سازمان مبارزه با تحريم و جنگ (کسمی) [۴] ، پروژه مصدق [۵]، سايت پيوند [۶] و شورای روابط عمومی امريکائيان مسلمان [۷] از جمله گروه های شرکت کننده در اين ائتلاف هستند.
ائتلاف ديگری بين دو گروه لابی گر بنام های اَی-ا-پک [۸] و پايا [۹] صورت گرفت. اَی-ا-پک در سال ۲۰۰۲
و پايا در سال ۲۰۰۸ تاسيس شده اند.( قصد من از رديف کردن نام لابی ها همسنگ گرفتن آن ها نيست)
۱- شورای ايرانيان - امريکاييان
http://www.american-iranian.org/
۲- "مبارزه برای سياستی جديد بين امريکا و ايران”
The Campaign for New American Policy on Iran (CNAPI)
۳- شورای ملی ايرانی- امريکائی (نياک)
National Iranian American Council
۴- سازمان مبارزه با تحريم و جنگ
Campaign Against Sanction and Military Intervention
۵- پروژه مصدق
The Mossadegh Project
۶- سايت پيوند
Payvand Iran News
۷- شورای روابط عمومی امريکائيان مسلمان
Council on American Islamic Relations (CAIR)
۸- کميته اجرائی ايرانی- امريکائی
Iranian American Action Committee (IAPAC)
۹- ائتلاف امور اجتماعئ ايرانی امريکائيان
Public Affair Alliance of Iranian Americans (PAAIA)
۲- تارنمای تابناک : ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۸
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=46257
۳- منبع شماره ۲
۴-:http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2008/12/081210_wmj-paaia-survey.shtml
۵-۶: http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/06/080612_bd-iran-lobby-paaia.shtml
۷-http://www.newsecularism.com/2008/0708-C/072508-Mohammad-Parvin-Mehr2.htm
۸-۹:http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2008/12/081210_wmj-paaia-survey.shtml
۱۰ :http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/07/080714_an-az-iran-usa.shtml
۱۱:http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2008/12/081210_wmj-paaia-survey.shtml
۱۲- PAAIA/Zogby American Perceptions of Iranian Americans Survey Press Release
۱۳-: http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/06/080612_bd-iran-lobby-paaia.shtml
۱۴-http://paaia.org/cs/news_events/paaia_feature_articles/newest_articles/vali_nasr_talks_with_paaias_rudi_bakhtiar
http://paaia.org/cs/about_paaia
****************
-http://tribun-e-azad.blogspot.com/2008/04/blog-post_75.html
-:Iranian Americans Seriously Concerned about the Detention of Esha Momeni in Iran
http://foresha.blogspot.com/2008_10_31_archive.html
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1637649
http://www.radiofarda.com/content/f2_Iran_US_PAYA_Babak_Hoqooqi/475243.html
http://news.gooya.com/politics/archives/2009/04/086776.php
http://www.parstimes.com/iranian_american.html
http://www.newsecularism.com/2008/0708-C/072508-Mohammad-Parvin-Mehr2.htm