مهدي کلهر، مشاور رسانهای احمدی نژاد: ما در ميان ثروتمندان جامعه و دهکهای پايين طرفداران جدی داريم، ايسنا
ـ معتقديم آمريکا بايد تغيير رفتار بدهد نه تغيير ديالوگ
مشاور رييسجمهور در امور اطلاعرسانی و رسانه، در گفتوگو با روزنامه آساهی ژاپن گفت: قطعا تغييری در افراد احمدینژاد در صورت پيروزی مجدد اتفاق خواهد افتاد و اين تغيير مربوط به کسانی میشود که خسته شده يا کانديدای جديدی برای سمتی باشند.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا) آنچه در پی میآيد، مشروح اين گفتوگوست:
* در حال حاضر زمان انتخابات رياستجمهوری در ايران است. برای من جالب است که بدانم استراتژی کلی آقای احمدی نژاد و تيم انتخاباتی ايشان برای کسب آرا و انتخاب مجدد چيست؟
- در اين دوره آقای احمدینژاد کار تبليغاتی نخواهد داشت. چون ايشان به نظر ما يکی از شناختهشدهترين رييسجمهورهای جهان در داخل و خارج از کشور است و بيشتر از اين ديگر نمیتوان ايشان را معرفی کرد. در حاليکه در چهار سال پيش مردم ايران، ايشان را که شهردار تهران بود نمیشناختند، اما در اين دوره ستادهای مردمی احمدینژاد بنا به توصيه او بايد چند کار انجام دهند . يکی اين که نسبت به رقبای انتخاباتی ايشان هيچگونه مخالفتی صورت نگيرد و ديگر اين که در مورد کارهايی که در دولت ايشان رخ داده است اغراق و گزافهگويی نشود؛ لذا تنها کاری که ستادهای انتخاباتی ايشان انجام میدهند اين است که اگر اطلاعات غلطی از سوی رقبا بيان شد فقط همان قسمت را اصلاح کنند. اين موارد در حالی است که آقای احمدینژاد نيز در برنامههای راديويی و تلويزيونی که تا کنون داشته هيچ مخالفتی درباره نامزدها نشان نداده؛ در حالی که هر سه نامزد عليه ايشان صحبت کردند، بنده مختصری هم به برنامههايی که اگر ايشان رای بياورد انجام خواهد داد خواهم پرداخت. ما معتقديم هدف آمدن تيم احمدینژاد به سياست که تيم جديدی در عرصه سياسی نيز محسوب میشوند برگرداندن جامعه طبقاتی ايران به سوی ارزشهای انقلاب اسلامی بود. در جامعه اسلامی در علم و اخلاق طبقات وجود دارد؛ به گونهای که عالم برتر از بقيه است اما کسی به خاطر ثروت بيشتر، احترام افزونتری نخواهد داشت يا فردی به دليل قدرت و مسئوليت تفاوتی با ساده ترين فرد جامعه ندارد و هر دو نفر آنان در انتخابات فقط يک رای دارند، اگر آنها خلافی انجام دهند از نظر قانون هر دو يک جور مجازات خواهند داشت. کسی که ثروت بيشتری دارد بايد خدمت افزونتری نيز به جامعه انجام دهد.
بنابراين ما معتقديم انقلاب اسلامی از زمان امام خمينی (ره) تا زمان دولت نهم به دلايل جنگ، تحريمهای اقتصادی و امثال آن به سوی تشکيل طبقات همچون دوره شاهنشاهی در حال شکلگيری بود و اين موضوعی است که در کشور ما سابقه تاريخی دارد، اما امام خمينی (ره) معتقد بود حاکم نوکر مردم است و اين سخن همان سخن پيامبر اسلام (ص) است؛ از اين رو هيچگاه پيامبر بالای مجلس نمینشست و هنگامی که او در ميان جمع بود نمیتوانستيد او را از بقيه تشخيص دهيد؛ لذا انقلاب اسلامی در صدد بود تا اين فرهنگ را در جامعه گسترش دهد. به همين جهت تيم احمدینژاد آمد تا شيوه انقلاب اسلامی را زنده کند و از اين رو بود که مردم شعار رجايی را سر میدادند و من خود در کابينه رجايی حضور داشتم.
شهيد رجايی بسيار ساده زندگی میکرد و الگويی برای جامعه بود و آقای احمدینژاد در تبليغات چهار سال گذشته نيز بر منش شهيد رجايی تاکيد داشت؛ لذا همه ما تلاش میکنيم به سمت راه و روش رجايی حرکت کنيم و البته فاصله زيادی با اين منش داريم؛ بنابراين اگر دکتر احمدینژاد در دور بعدی هم رای آورد همين راه را ادامه خواهد داد. من در زمان رجايی به ياد دارم ما يک سوم حقوقی را که قانون برای نخستوزير و وزراء تعيين کرده بود با تمايل خودمان دريافت میکرديم؛ از اين رو حقوق بنده از زمانی که وارد کابينه نشده بودم نيز کمتر بود و در حال حاضر نيز بنده همين گونه زندگی میکنم و خريدهايم را خودم انجام میدهم و مثل شهروندان عادی با مردم ارتباط دارم.
* آيا دريافت يک سوم حقوق فقط زمان رجايی بوده؟
- در دولت نهم هم حقوقهای کابينه کاهش يافت و تعدادی از اعضای کابينه همچون آقای احمدینژاد و بنده، حقوق خود را از رياستجمهوری دريافت نمیکنيم و همان حقوق دانشگاه را دريافت میکنيم. اين شيوهای بود که مردم در طول دولت نهم با سفرهای استانی رييسجمهور با آن آشنا شدند. ما معتقديم ثروتهای مملکت بايد بين آحاد مردم و در همه مناطق کشور به صورت مساوری توزيع شود. ما با تمرکزگزايی سخت مخالفيم.
* آيا شما در ستادهای انتخاباتی خود بر روی يک قشر خاص تمرکز داريد؟
- نه. اينگونه نيست. ما در ميان ثروتمندان جامعه و دهکهای پايين طرفداران جدی داريم و فرق جامعه ما با جوامع ديگر اين است که ثروتمندان ما الزاما اخلاق سرمايهداری را قبول ندارند.
* فعاليت انتخاباتی اصلاحطلبان در شهرهای بزرگ ايران زياد است و ما آن را نيز مشاهده کرديم. آيا شما نگرانی از اين مساله نداريد؟
- خير.
*چرا؟
- چون ما معتقديم حکومت کردن يک مسئوليت است نه يک امتياز و اگر اين مسئوليت را بر عهده ما بگذارند آن را انجام میدهيم و اگر نگذارند به زندگی عادی خودمان ادامه میدهيم.
* پس میتوان اينگونه نتيجه گرفت که عدم نگرانی شما از فعال بودن رقبا به خاطر اعتمادی است که شما از عملکرد چهار ساله خود داريد؟
- ما همه تلاش خود را انجام داديم تا خدمت بکنيم و تمام تلاش خويش را انجام داديم تا با ملت صادق باشيم و فکر میکنيم کارنامه کاری ما بر روی پوسترها نيست؛ کارنامه ما در دل کشور است که شامل کارخانههای سيمان، فولاد، توسعه بنادر، اتوبان و راه آهن و امثال آن است که میتوان آن را با چهار سال پيش مقايسه کرد. در مورد کارنامه سياست خارجی هم شما بهتر می دانيد و فکر میکنم که در خصوص مسائل علمی، ارسال ماهواره به فضا که طی يک پروژه دو ساله و نيم انجام شد، کارنامه روشنی باشد. ما البته اين موارد را ناشی از اعتماد به نفس ملی میدانيم تا اعتماد به نفس خودمان؛ بنابراين اين مردم بودند که به ما اين انرژی را دادند تا اينگونه به آنان خدمت کنيم و اين مردم جاودانه خواهند ماند.
* شما از مشاوران آقای احمدینژاد هستيد و به ايشان درباره برخورد با رسانهها مشاورت میدهيد، آقای احمدینژاد همواره در برخورد با رسانهها به هنگام مصاحبه مطبوعاتی جمله «کی خسته است» را زياد تکرار میکند؟ آيا اين جمله مختص ايشان است يا کسی به وی مشاوره داده است؟
- اين جمله مربوط به زمان جنگ بوده است. چون ما در خطوط مقدم که با عراق میجنگيديم و کشورهای غربی هم صدام را حمايت میکردند، گاهی اوقات میشد که برخی رزمندگان که بايد چهار ساعت در سنگرهای خط مقدم میماندند اين ساعات حتی به چهل و هشت ساعت آن هم بدون آب و غذا میرسيد و شدت آتش دشمن طوری بود که اجازه هيچگونه سرويس دهی به آنان را نمیداد؛ لذا در چنين وضعيتی به آنان گفته میشد «کی خسته است» و آنان پاسخ میدادند «دشمن»؛ لذا اين اصطلاح از آن زمان آغاز شد و به عبارت ديگر معنی اين تکيه کلام، اين است که بايد با ناملايمات ساخت.
* آيا سخنرانی آقای احمدینژاد را شخص خاصی تنظيم میکند؟
- نخير خودشان مینويسند.
* به نظر میرسد سخنان ايشان در سفرهای استانی قبلا آماده نشده و ايشان برداشتهای خودشان را در آنجا اعلام میکنند؟
- من مايلم قدری جلوتر از مصاحبههای روتين سياسی و معمولی با خبرنگار آساهی صحبت کنم. لذا حوادثی که در دولت نهم چه داخلی چه خارجی اتفاق میافتد سرعتش بيش از ۲۰ برابر زمان گذشته است؛ يعنی پيش آمده هنگامی که آقای احمدینژاد برای سفر استانی داخل هواپيما بودند در همان زمان اتفاقهای زيادی در جهان درباره ايران رخ میداد و آقای رييسجمهور بلافاصله بعد از پياده شدن از هواپيما و در اولين سخنرانی خود، راجع به اين موضوع سخنرانی میکرد، در حالی که سخنگوی وزارت خارجه آمريکا در واکنش به بسياری از رويدادها اعلام میکند ما نيازمند زمان هستيم و بعد از ۸ تا ۱۲ ساعت بعد اظهار نظر میکنند؛ بنابراين ما ناچاريم سرعت پردازشمان به عنوان يک گروه خيلی سريعتر از کامپيوترهای امروزی باشد.
*بعضی وقتها لحن سخنرانی آقای احمدینژاد همچون سخنرانی در ژنو تند است. آيا فکر میکنيد هدف از اين نوع سخنرانی ايشان کارکرد داخلی بوده است يا خير؟
- هدفش جهانی بوده است؛ چرا که موضوعی همچون نژادپرستی مربوط به کشورهای غربی است؛ لذا با توجه به اينکه ما در کشورمان موضوع بردهداری نداشتهايم طبعا مخاطب اصلی اين سخنان داخلی نبوده است.
* گاهی اوقات بيان اين سخنان جنجالآفرين میشود. آيا تمهيداتی انديشيده میشود که از جنجالهای آتی جلوگيری شود؟
- ما فکر میکنيم هنگامی که اجلاس دوربان ۱ در قطعنامهاش صهيونيزم را مساوی با نژادپرستی دانست غرب به سرعت سناريويی را عليه اسلام اجرا کرد و به همين منظور انهدام برجهای دوقلو را يک سال به جلو انداخت تا افکار جهان از اجلاس دوربان به حادثه ۱۱ سپتامبر جلب شود؛ اما چون اين سناريو سزارين شد و نوزادی که متولد شد خيلی از اعضايش کمدی بود بنابراين کشورهای غربی تلاش کردند اجلاس دوربان ۲ را از آفريقا که مهد بردهداری بود خارج و آن را در يکی از کشورهای غربی برگزار کنند تا اين بند را « صهيونيزم مساوی نژادپرستی است» از اين قطعنامه حذف کنند که البته مکان بسيار بدی بود و به مثابه اين بود که شما در دهان گرگ، گوشتی را برای ساخت استيک تقسيم کنيد و لازم بود کسی دندان اين گرگ را بشکند؛ پس اگر جنجالی در دوربان ۲ اتفاق افتاد طبيعی بود.
* آيا فکر میکنيد اگر آقای احمدینژاد در مرحله بعد انتخاب شوند تغييری در لحن يا کلام ايشان يا به طور کلی تغييری در ايشان رخ خواهد داد؟
- حتما موهای ايشان سفيدتر خواهد شد؛ ولی قطعا تغييری در افراد او اتفاق خواهد افتاد و اين تغيير مربوط به کسانی میشود که خسته شده باشند يا کانديدای جديدی برای سمتی باشند و البته اين يکی از شرطهای تيم احمدینژاد قبل از انتخابات چهارسال پيش بوده است؛ چون مهمترين تعهد ما خدمت کردن به مردم با تمام توان است.
*من در سفر استانی آقای احمدینژاد به ايلام در سال ۲۰۰۷ همراه ايشان بودم و گاهی اوقات ايشان بدون توجه به تذکرات تيم حفاظتی خود توقفهايی داشتند که اين توقفها سبب ناراحتی محافظان به لحاظ مسائل امنيتی میشد. آيا اين امور مسائل جزو شخصيت آقای احمدینژاد است يا سياست کاری وی؟
- ما معتقديم يک مسوول نبايد به دليل حفاظت از جان خود مسووليت نزديکی بیواسطه با مردم را از دست دهد. اما بیاحتياطی را هم نمیپذيريم؛ بلکه معتقديم بايد محافظان کار خود را انجام دهند و مسوول هم کار خودش را که همان ديدار بیواسطه است انجام دهد.
*من اين سوال را به اين جهت مطرح کردم؛ چرا که میخواستم بدانم اين نوع رفتار از قبل طراحی شده است يا يک حرکت پوپوليستی است؟
- در فرهنگ ما اين موضوع سابقه خيلی زيادی دارد. حتی پادشاهانی مثل ناصرالدين شاه که پادشاه خيلی خوبی هم نبود در مراسم يک زيارت ترور شد؛ چون اگر کسی که مسووليت بالايی دارد خيلی مراقب خودش باشد، شجاعت او مشخص نمیشود؛ بنابراين در فردی که خيلی محافظهکار است امکان اينکه همين منش سبب امضای قرارداد ننگينی شود وجود دارد. از طرف ديگر ملت ما در جنگ با عراق نه به دليل اينکه سلاحهای پيشرفته داشت بلکه به دليل شجاعت ايرانی بود که بر جنگ غالب شد؛ لذا اين شيوه آقای احمدینژاد در مقابل اين فداکاریها چيز مهمی نيست.
*به نظر میرسد آقای احمدینژاد برای مذاکره با کشورهای غربی و آمريکا نسبت به روسای جمهور گذشته ايران راحتتر است؟
- ايشان با همه همين گونه است به جز اسرائيل که مورد قبول ما نيست.
* آيا فکر میکنيد اگر آقای احمدینژاد دوباره انتخاب شوند و خود را برای چنين مذاکراتی آماده سازند برای طرف مقابل مشکلاتی پيش نخواهد آمد؟
- از آقای اوباما بپرسيد؟
*آيا پيش زمينههايی برای اين مذاکرات وجود دارد؟
- لازم است من به چند نکته اشاره داشته باشم. اول اينکه آمريکا رابطهاش را با ما قطع کرد؛ پس اين کشور بايد برای ارتباط دوباره پيشقدم شود. دوم اينکه وقتی ما جاسوسان آمريکايی را آزاد کرديم قراردادی در الجزاير منعقد شد که آمريکا متعهد شد هيچگونه دخالتی در امور داخلی ما نداشته باشد اما آمريکا هيچگاه اين قرارداد را رعايت نکرد و بيش از ۱۳۰۰ بار دخالت از اين کشور تا کنون به ثبت رسيده است و بيش از ده سال است که آمريکا بودجهای را برای براندازی نظام ما تصويب میکند که آخرين رقم آن ۷۲ ميليون دلار بوده است؛ در حالی که اين فقط ظاهر قضيه است؛ چرا که ما اطلاعات دقيقی داريم که تروريستهايی که در ايران و اطراف کشور ما به عملياتهای تروريستی اقدام میکنند از سوی آمريکا حمايت میشوند؛ بنابراين معتقديم آمريکا بايد تغيير رفتار بدهد نه تغيير ديالوگ.
* ايران خواستار عذرخواهی آمريکا به دليل دخالتهايش شده است که اين عذرخواهی در زمان خانم آلبرايت اتفاق افتاد. آيا ايران عذرخواهی خاصی را مد نظر دارد يا خير؟
- بعد از عذرخواهی خانم البرايت از ايران، توهينهای مکرر ديگری از سوی آمريکا به ملت ايران شده است که آمريکا بايد برای هر توهين خود از ملت ما غذرخواهی کند. ضمن اينکه غذرخواهی پيش شرط کوچکی برای مذاکره محسوب میشود.
* بين آقای احمدینژاد و آقای موسوی درباره سياست خارجی تفاوت وجود دارد به گونهای که آقای موسوی رويکرد آشتیجويانه را مدنظر دارند اما آقای احمدینژاد به همان روش قبلی خود معتقدند. آيا فکر میکنيد مردم اين تفاوت را متوجه خواهند شد و رويکردشان به اين دو تفکر چه خواهد بود؟
- قطعا مردم تفاوت را متوجه خواهند شد و رويکرد مردم را هم اجازه دهيد خودشان انتخاب کنند.
* پيشبينی نمیکنيد؟
- من پيشگو نيستم
* آقای احمدینژاد سياست مقابلهجويانهای را در مقابل غرب اتخاذ کرده که طرفدارانی هم در ايران دارد اما آيا چنين رويکردی مايه اميدواری در انتخاب میتواند باشد؟
- اينکه اين رويکرد در داخل طرفدارانی دارد امر درستی است اما من معتقدم بيشتر از ايران در جهان طرفدار دارد. ما فکر میکنيم که ساز و کار اداره جهان با نگاه ابرقدرت آمريکا به انتها رسيده است و هنگامی که کاپيتاليسم خودش به فقر گرفتار میشود که شاخصهای بورس نشانگر آن است اين دليلی بر پايان راه ليبرال ـ دموکراسی غرب است.
* موضوع جديدی که در اين دوره انتخابات ايران شکل گرفت بحث مناظرههای دو کانديد با هم بود. اين ايده چگونه به وجود آمد که صدا و سيما پذيرفت آن را پخش کند؟
- اين پيشنهاد آقای ضرغامی بود؛ چون معمولا در دورههای قبل کسی که رييسجمهور بود حاضر نمیشد اين کار را انجام دهد ولی اين بار هنگامی که اين موضوع مطرح شد آقای احمدینژاد آن را پذيرفت؛ چون من نماينده آقای احمدینژاد در صدا و سيما بودم آنجا بحث مناظرهها مطرح شد و همه نمايندهها اين موضوع را پذيرفتند. در آن شورا اين امکان هم بررسی شد که اگر هم نامزدی به هر دليلی در اين مناظرهها حضور نيافت نيمی از زمان او به آن نامزدی تعلق يابد که حضور يافته است.
*چرا اين مناظرهها دو نفر دونفر است و چرا هر چهار نفر با هم در مناظره شرکت نمیکنند؟
-اتفاقا آقای احمدینژاد ترجيح میداد با توجه به اينکه سه کانديدای ديگر با او مخالف هستند، مناظره چهار نفره باشد اما آنها نپذيرفتند. من خودم اين پيشنهاد را در آن جلسه مطرح کردم که مورد قبول واقع نشد.
*شما در مناظرهها نگران مباحث تند و احيانا اهانت رقبا عليه آقای احمدینژاد نيستند؟
- چون آقای دکتر احمدینژاد تا کنون اهانتی به ساير کانديداها نداشتهاند طبعا ما به وظيفه خودمان عمل کرديم؛ اما متاسفانه کانديداهای ديگر عمل نکردند و شما میتوانيد از آنها بپرسيد که چرا اين کار را نکردند.