چهارشنبه 3 تیر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

طنز پوريا عالمي: برنامه روزانه اين شهر آشوب، اعتماد مالی

3 صبح- تازه از ترافيك و شلوغ پلوغي‌ها خلاص شده‌اند و خودشان را به خانه مي‌رسانند.
4 تا 7 صبح- مي‌خوابند و به كارهاي مربوطه مي‌رسند.
8 صبح- بيدار مي‌شوند.
8 صبح- نمي‌دانند سركار بروند يا در خانه بمانند و سركار نروند.
8:30 صبح- سركار نرفتن را مي‌گذارند براي يك روز ديگر و مي‌روند سركار.
9 صبح تا 12 ظهر- در اداره دنبال يك فيلترشكن كه فيلتر نشده باشد، مي‌گردند.
12 تا 1 ظهر- غذا مي‌خورند.
1 بعدازظهر- فيلم‌هايي را كه با موبايل گرفته‌اند به اين و اون ايميل مي‌كنند.در همين فاصله اسم‌شان را در گوگول سرچ مي‌كنند ببينند كي‌ها به‌شان لينك داده‌اند.
3 بعدازظهر- آماده پياده‌روي بلندمدت مي‌شوند.
4 بعدازظهر- مشغول پياده‌روي بلندمدت مي‌شوند اما با فشار آب گرم، تجمع‌شان از هم پاشيده مي‌شود.
5 عصر- خودشان را به دوستان مي‌رسانند.
6 غروب- به صورت زخم و زيلي در راه خانه قدم برمي‌دارند.
7 غروب- چون اين چندروز پولي درنياورده‌اند و موعد اجاره‌خانه است، از دوست‌شان پول دستي مي‌گيرند.
8 شب- استارست و يوتلست و چيزست‌هاي ديگر را سرچ مي‌كنند تا از دست پارازيت خلاص شوند.هدف‌شان هم از تماشاي «تفسير خبر» و «خبر و بيشتر از خبر تلويزيون فارسي‌زبان بي‌بي‌سي» اين است كه توطئه انگليس و آمريكا را از نزديك پيگيري كنند.
8:30 شب- برنامه 20:30 را نگاه مي‌كنند تا خودشان را در ويدئوهايي كه نجف كامران‌زاده از «معدود اغتشاشگران و معترضين» پخش مي‌كند پيدا كنند.دعا دعا مي‌كنند كه آقا ضرغامي و عوامل پشت صحنه، دور عكس آنها كه در تجمعات ديده مي‌شوند، دايره قرمز نكشد.
9 شب- آشغال‌ها را مي‌برند تا در سطل آشغال بيندازند.اما خيلي دقت مي‌كنند تا دست‌شان نسوزد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


10 شب- چراغ‌ها را خاموش مي‌كنند و سرشان را از پنجره مي‌برند بيرون.
11 شب- با ماشين مي‌روند و دوري در ميدان سعادت‌آباد، خيابان جيحون، حوالي بيمارستان لولاگر و غيره مي‌زنند و حاصل كار اراذل و اوباش را مي‌شمرند و با موبايل فيلمش را مي‌گيرند.
12 شب- به خاطر برخورد با جسم سخت، خوردن گازي كه منجر به جاري شدن اشك آدمي مي‌شود، شنيدن چيزهاي ديگر، خودشان را به درمانگاه معرفي مي‌كنند.
1 شب- تا 2 صبح- از دست يك موتورسوار كه آنها را از بيمارستان به شيوه مسالمت‌آميزي همراهي مي‌كند، فرار مي‌كنند.
3 صبح- خودشان را به خانه مي‌رسانند و سعي مي‌كنند با خوردن ديازپام كمي استراحت كنند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016