گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
18 مهر» موافقت مشروط متکی با اعطای جایزه صلح نوبل به اوباما، مهر17 مهر» جايزه صلح نوبل برای باراک اوباما 5 مهر» هشدار های اوباما به ایران؛ چه اتقافی در انتظار است؟، بی بی سی 5 مهر» احمدينژاد: اعتراف اوباما در مجمع عمومي سازمان ملل، يك اعتراف تاريخي بود، ايلنا 4 مهر» باراک اوباما : گزینه نظامی را در مقابل تهدید اتمی ایران کنار نگذاشته ام، رادیو بین المللی فرانسه
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نامه وبلاگنویس ایرانی به اوباما: آقای اوباما اگر مککین را به جای شما رئیسجمهور اعلام میکردند چه احساسی داشتید؟جناب رییس جمهور باراک اوباما! اول بگذارید جایزه ی صلح نوبل را تبریک بگویم و آرزو کنم که کارنامه ی شما در آینده هم شما و هم تصمیم گیرندگان نروژی را سربلند کند. اما بعد: بگذارید اول از انتخاباتی که به انتخاب شما انجامید بگویم: حتما یادتان می آید مردم آمریکا چه شوقی داشتند برای اینکه به شما رای بدهند و اینکه شعار "تغییر" چه هیجان و امیدی در دل رای دهندگان آزار دیده از سیاست های بوش ایجاد کرده بود. خوب می دانید که اکثر مردم دنیا در احساسات اکثریت آمریکایی ها شریک بودند و برای انتخاب شدن شما تلاش می کردند گرچه حق رای نداشتند. سرانجام شما انتخاب شدید و اشک شوق از چشم ها جاری شد و چشم های فراوانی به آینده امیدوار شد.
اگر تمام آن شور و شوق ها و انتظارات و تلاش ها را چندین برابر کنید آن وقت می توانید تصویری داشته باشید از آن چه در انتخابات ایران رخ داد. و اگر نارضایتی مردم آمریکا از بوش را چندین برابر کنید می توانید اندازه ای داشته باشید از نارضایتی مردم ایران از احمدی نژاد و حامیانش. مردم استبداد زده و سرکوب شده ی ایران اراده اشان را استوار کرده بودند تا به خرافه و جنگ طلبی و بی لیاقتی از راه دمکراتیک صندوق رای پایان دهند. و البته شرکت 85 درصدی در این انتخاب بخوبی می گوید که مردم چه میزان تشنه ی تغییر بودند و چه همت بزرگی برای آن به خرج داده بودند. اما، آقای رییس جمهور!، در ایران شبانه کودتا رخ داد و رای های مردم به غارت رفت و رییس جمهوری دروغی به دنیا معرفی شد. دروغ آن قدر بزرگ بود که طاقت در خانه نشستن را از مردم گرفت و خیابان های پایتخت ایران صحنه ی اعتراض میلیونی مردمی شد که در جستجوی رای دزیده شده اشان بودند. اما کودتاچیان به دستور رهبر ایران مردم را به گلوله بستند. گروه زیادی نیز دستگیر شدند و در زندان ها مجبور به اعترافات دروغین شدند، به آن ها تجاوز شد و تحت شکنجه های گوناگون قرار گرفتند. با وجود این ها مردم سرسختانه ایستاده اند تا حکومت غصب شده اشان را و رای شان را پس بگیرند و مجرمان را محاکمه کنند. آقای رییس جمهور! با شرح آنچه گفته شد یک سئوال از شما دارم؟ اگر این تقلب و این اتفاقات در کشور شما می افتاد و آقای مک کین را به جای شما رییس جمهور اعلام می کردند و مردم را می کشتند و زندان می انداختند و مورد تجاوز قرار می دادند توقع شما از دیگر کشورهای جهان چه بود؟ با ادب و احترام منبع: وبلاگ حرف حساب Copyright: gooya.com 2016
|