علی لاريجانی در نشست "شکرانه اتحاد": احمدی نژاد و هاشمی نيامدند، خداوند امورات را حل نمايد، ايسنا
*ولايت فقيه ضامن بقای کشوراست
*شکر نعمت مردمسالاری دينی هم راستا بودن مسوولان در همه قلمروهاست
رييس مجلس شورای اسلامی در نشست "شکرانه اتحاد" تصريح کرد: شکر مردمسالاری دينی و پيگيری آرمانهای شهيد مدرس به اين است که همهی مسوولان در همهی حالات بر اجرای قانون اساسی اهتمام کنند و فرصت را صرف حل مشکلات کشور کنند.
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، دکتر علی لاريجانی رييس مجلس شورای اسلامی صبح امروز در مراسم روز مجلس در صحن علنی مجلس که با حضور تنی چند از مقامات کشوری و لشکری برگزار شد، با تبريک اعياد فرخنده قربان و غدير و همچنين ميلاد با سعادت امام هادی (ع) ، خطاب به ميهمانان حاضر در جلسه، گفت: نمايندگان ملت حضور شما را قدر مینهند و اين ايام فرخنده را به حضرات تهنيت می گويند.
وی در ادامه گفت:آقايان احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی تشريف نياوردند ، از خداوند سلامتی و صحت برای آنها میخواهيم و انشاء الله خداوند امورات را حل نمايد .
وی در ادامه با درود به روح بلند آيت الله شهيد مدرس از وی به عنوان قهرمان آزادی و نماد درخشنده فرزانگی نام برد.
رييس مجلس شورای اسلامی در ادامه خاطرنشان کرد: يکی از شخصيت های بزرگ ايران که از فتنه مغول به بعد نظيرش بدان کيفيت و استعداد و تمامی وجوه، از حيث صراحت لهجه و شجاعت و ويژگی های فنی در علم سياست و خطابه و امور اجتماعی، ديده نشده، سيد حسن مدرس است. علاوه بر آنکه از جنبه علمی و تقدس و پاکدامنی و هوش و فکر، نيز دست کمی از هيچ کس نداشت و سرآمد تمام اين خصال، سادگی و شهامت آن مرحوم بود و مهمتر از همه از خود گذشتگی و فداکاری او بود که در احدی ديده نشد.
لاريجانی در ادامه با تصريح بر اينکه بی شک از نتايج مجاهدت های مدرس، نظام مردم سالاری دينی امروز ايران است که مجلس شورای اسلامی به عنوان خانه مدرس ، به داشتن چنين نمادی به خود می بالد، افزود:
بررسی سرگذشت مجالس گذشته ايران از صدر مشروطه تا امروز مجال طولانی می طلبد ، اما بيان اجمالی اين ماجرا، در اين محفل ، پندآموز خواهد بود در تاريخ دو قرن اخير ايران، اولين باری که به لفظ قانون به معنای شايع آن بر می خوريم در زمان اميرکبير است که وی در پی تدوين قانون اساسی برای کشور بود. پس از او، گاه مجالس مشاورهای مرکب از طبقات حاکم يعنی درباريان، اشراف و صاحب نظران، برپا شد که البته نظم در وقت معين نداشتند و بيشتر به اميال حاکمان منوط بود.
وی ادامه داد: بی کفايتی شاه و مظالم درباريان و به تاراج رفتن ثروت های کشور، خصوصا در زمان مظفر الدين شاه، باعث شد همگان اعم از علما ، روشنفکران و مردم، خواستار حکومت مشروطه وتشکيل مجلس شوند. بعد از فراز و فرود بسيار، مظفرالدين شاه ، تسليم نظر انقلابيون گرديد و در تاريخ ۱۳۸۵ هجری شمسی، فرمان تشکيل مجلس شورای ملی را صادر نمود، البته ابتدا نام اين مجلس، مجلس شورای اسلامی بود و با تحريک غرب گرايان ، پسوند اسلامی به ملی بدل شد.
وی در ادامه مجالس نظام مشروطيت را اجمالا به چهار دوره تقسيم کرد، و اظهارداشت: دوران نخست مجالس که پنج دوره بود تا انقراض قاجاريه و برپايی رژيم پهلوی است که در اين مرحله مسايل بيشتر در مورد قانون اساسی و متمم آن و مبارزه با دخالت های خارجی دور می زد.
وی از مجلس شورای ملی که مربوط به زمان حکومت ديکتاتوری رضا شاه بود به عنوان دوره دوم و از سال ۱۳۲۰ شمسی تا سقوط دولت مصدق به عنوان دوره سوم و از سال ۱۳۳۲ (کودتای ۲۸ مرداد) تا سقوط شاهنشاهی در ايران که پس از آن شاهد هشت دوره مجلس شورای اسلامی هستيم به عنوان دوره چهارم ياد کرد.
لاريجانی در ادامه مقاطع بين انقلاب مشروطه تا مجلس پنجم را دوره بسيار حساس و پرماجرا که شايد درطول تاريخ کشورمان بی سابقه است، برشمرد و گفت: در اين مدت، جنگ جهانی اول، تجاوزات بيگانه، قيام های محلی، باعث تضعيف شديد دولت مرکزی شد.
وی ادامه داد: مجلس اول با اين که يکی از بهترين مجالس قانونگذاری ايران است و حضور روحانيت در آن چشم گير بود، به خاطر مخالفت های محمد علی شاه و ايجاد سستی در عناصر مشروطه و نيز افراطی گری برخی از نمايندگان که تمايل به غرب داشتند، گلوله باران و سرانجام تعطيل شد.
رييس مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد:در مجلس اول پس از تدوين نظامنامه به تهيه قانون اساسی اهتمام ورزيدند، اختلاف مهم در اين امر واقع شد که صرفا از قوانين اساسی ساير دول اروپايی اقتباس نمايند يا برپايه قرآن و سنت، قانون اساسی نوشته شود.
وی افزود: پس از تصويب قانون اساسی، برخی از احزاب و نمايندگان مجلس در فکر تدوين متمم قانون اساسی بر آمدند. مبنای فکری آنان، ظاهرا محدود کردن استبداد بود، اما در باطن در پی شکستن چارچوب های اسلامی بر آمدند. شهيد شيخ فضل الله نوری، معتقد بود که همه امور بايد بر مبنای اسلام باشد نه در راستای فرهنگ غرب و به مخالفت با آن پرداخت.
لاريجانی ادامه داد:در نهايت متمم قانون اساسی تصويب شد و اصل دوم آن دلالت داشت بر حضور پنج مجتهد طراز اول که مصوبات مجلس شورا را با قوانين اسلام بسنجند، اين اصل با پيگيری شيخ فضل الله نوری به تصويب رسيد، اما در عمل تا سال ۱۳۵۷ هرگز اجرا نشد. تنها در دوره دوم مجلس بود که مرحوم مدرس به عنوان يکی از مجتهدان طراز اول از سوی فقها و مراجع تقليد انتخاب و به مجلس دوم راه يافت.
وی با يادآوری اينکه مجلس دوم يکسال پس از بسته شدن مجلس اول با قيام مردم و علماء نجف که منجر به خلع محمد علی شاه شد، شروع به کار نمود، اظهارداشت:موقعيت حساس ايران و بی کفايتی زمامداران و نفوذ کامل بيگانگان شرايطی را بر ايران تحميل کرد که با استقامت و پايداری شهيد مدرس و تعدادی از نمايندگان برخی از اين امور تحميلی خنثی گرديد. يکی از آنها اولتيماتوم ننگين دولت روس با همدستی انگليس به دولت ايران بود که خواهان اخراج مستر شوستر شدند.
لاريجانی در ادامه با تاکيد بر اينکه شهيد محمد خيابانی و شهيد مدرس به مخالفت با اين اولتيماتوم پرداختند و با حمايت مردم، جلوی اين امر گرفته شد، اظهار داشت: اما به دستور ناصر الملک مجلس تعطيل و در غياب مجلس، تعديات دول بيگانه افزايش يافت.
وی در ادامه با مرور اختلافات دو حزب مطرح اين مجلس ،که به قتل و ترور هوادارانشان نيز منجر شد ، افزود:روس و انگليس در فقدان مجلس، طی توافقی محرمانه، ايران را به طور کامل بين خود تقسيم کردند روس ها در شمال ايران و انگليسی ها در جنوب، اجازه يافتند که قوای نظامی مخصوص خود رامستقر کنند.
وی همچنين خاطرنشان کرد: نظريه شهيد مدرس در مراودات بين المللی، بر موازنه منفی و حفظ منافع ملی کشور استوار بود و به درستی می دانست به خاطر موقعيت استراتژيک ايران، دول بزرگ چه روس، چه انگليس، چشم طمع به اين سرزمين دارند، لذا معتقد بود مجلس بايد مراقبت جدی در مقابل استعمارگران داشته باشد .
لاريجانی ادامه داد: مجلس سوم در سال ۱۳۳۲ قمری، در شرايطی که شعلههای جنگ جهانی اول جهان را در بر گرفته بود، افتتاح شد. اما در اندک زمانی بعد، به دليل اوضاع بحرانی و شرکت تعدادی از نمايندگان در جنگ و درگيری با قوای اشغالگر روس که به سمت تهران روانه شده بودند، پس از يک سال و هفت روز تعطيل شد. تا زمان شروع مجلس چهارم در تيرماه ۱۳۰۰ شمسی (يعنی ۵ سال و هفت ماه و هشت روز) نوزده کابينه بر سر کار آمد،. در تعطيلی مجلس، انواع قراردادهای استعماری به ملت تحميل شد، من جمله قرارداد وثوقالدوله موسوم به قرارداد ۱۹۱۹ که ايران را رسما مستعمره انگليس میساخت.
لاريجانی در ادامه تصريح کرد: انتخابات دوره چهارم مجلس، تحت نفوذ دولت وثوقالدوله به نحو ناصحيحی برگزار شد تا نمايندگان طرفدار قرارداد مذکور به مجلس رفته و سند مستعمره شدن ايران را تصويب کند، اما حضور نمايندگان شجاعی نظير مدرس، توطئه فروش استقلال ايران را ناکام گذاشت و مرحوم مدرس که نايب رييس اين دوره بود، پس از افتتاح مجلس، با تمام قوا، با تصويب اعتبارنامههای وکلايی که با دسيسه، صرفا برای تصويب قرارداد ۱۹۱۹ وثوقالدوله وارد مجلس شدند، به مخالفت برخاست.
وی افزود: در مجلس صفآرايی سياسی جدی ايجاد شد و مدرس رهبری اکثريت مجلس را بر عهده داشت، سوسياليستها به رهبری سليمان ميرزا (حزب اقليت) اصلاحطلبان مرکب از دمکراتها و اعتدلیها و افراد بیطرف به رهبری مدرس و حزب دمکرات مستقل (حزب تجدد) طرفداران رضاشاه از جمله مهمترين جريانهای سياسی مجلس چهارم بودند.
لاريجانی درباره نگاه مرحوم مدرس به احزاب گفت: "در اين بيست سال مشروطيت، متاسفانه حزبی وجود پيدا نکرده، هرچه بوده است، اسم بلارسم بوده، لذا زود از بين رفته است. اين يک بدبختی است که دامنگير جامعه شده است. بر هر ذیشعوری لازم است که بذل جهد کرده و حزبی از روی عقيده و اساسی به نام حزب وطنی تشکيل و در تقويت مبانی آن کوشش نمايد و من هم حاضرم رسما عضويت چنين حزبی را قبول و به طور اجتماع و هماهنگی به وطن و مردم خدمت کنم".
رييس مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: عمر مجلس چهارم در سال ۱۳۰۲ به پايان رسيد و انتخابات سراسر نيرنگ مجلس پنجم با کارگردانی عوامی کودتای ۱۲۹۹ آغاز شد، رضاخان که در اسفند ۱۲۹۹ شمسی، در زمان غيبت مجلس، با کمک سيدضياء حرکت خود را برای تصرف کامل حکومت آغاز کرد توانست با زور، مجلسی به وجود آورد که اکثر نمايندگان آن، هوادار رضاخان باشند در همين دوره بود که شهيد مدرس روياروی سرطان سلطه رضاخان قرار گرفت، رضاخان وزير جنگ بود اما در تمام امور لشگری و کشوری و مالی، بیپروا دخالت میکرد و مانع لغو حکومت نظامی تهران بود.
وی ادامه داد: مدرس در نطق شجاعانه خود سردار سپه را به باد انتقاد گرفت: "اما امنيت، امنيت در مملکت هست، منتهی به دست کسی است که اغلب ماها از او خوشوقت نيستيم، چرا در پس پرده حرف میزنيد؟ مگر میترسيد؟ ما که از رضاخان ترسی نداريم... ما که قدرت داريم سلطنت را تغيير دهيم. قدرت داريم رييس الوزرا را عزل کنيم رضاخان را هم تغيير میدهيم".
لاريجانی تصريح کرد: اين نطق رضاخان را به مجلس کشاند و خود را مطيع نشان داد و متعهد شد حکومت نظامی را لغو کند و در امور مالی دخالت نکند.
اين سيمای مدرس است که امام (ره) درباره ايشان فرمود: شهيد بزرگ ما، مرحوم مدرس که القاب برای او کوتاه و کوچک است و ستاره درخشانی بود بر تارک کشور که از ظلم و جور رضاشاهی تاريک مینمود، تا کسی آن زمان را درک نکرده باشد، ارزش اين شخصيت عالیمقام را نمیتواند درک کند.
رييس مجلس عنوان کرد: مجلس ششم نيز که در دوره سلطنت رضاخان شکل گرفت همين روند قلابی ادامه يافت و تشديد شد. در مجلس ششم کورسويی از آزادی، آن هم در اظهارات مدرس و چند نماينده ديگر عليه ديکتاتوری نمايان بود که آن هم در انتخابات دوره هفتم خاموش شد.
به گفته وی نکته مهم در مجلس پنجم، تلاش انگلستان و سردار سپه برای تغيير نظام سلطنتی به تشکيل نظام جمهوری بود و طرفداران روس هم بدانها پيوستند. مدرس که به درستی میدانست هدف انگليس ايجاد دولت دست نشانده کامل است نه نظام جمهوری بلکه نوعی بلوای جمهوری است، میگويد: "من با جمهوری واقعی مخالف نيستم و حکومت صدر اسلام هم جمهوری بوده است، ولی اين جمهوری که میخواهند به ما تحميل کند، بنا بر اراده ملت ايران نيست بلکه انگليسی میخواهند به ملت تحميل کند تا حکومت، صد در صد دست نشانده و تحت اراده آنان باشد. اگر واقعا نامزد جمهوری فرد آزادیخواه بود حتما با او موافقت میکردم و از هيچ نوع کمک دريغ نمینمودم".
کشمکش نفسگيری در مجلس پنجم بين مدرس و طرفداران رضاشاه بود که نهايتا تغيير سلطنت با دسائس رضاخان رخ داد و از اين تاريخ، باتلاق استبداد با نقشه استعمار انگليس شکل جديد يافت.
لاريجانی اظهار کرد: انتخابات هفتمين دوره مجلس شورا به پايان رسيد و يک رای هم از صندوق به نام مدرس بيرون نيامد و مدرس آن جمله معروف را بيان کرد که اگر هيچ کس از مردم تهران به من رای نداده باشد، خودم که يک رای به خودم دادم، اين رای چه شد و چرا خوانده نشد.
دو روز پس از افتتاح مجلس هفتم، مامورين نظميه وحشيانه به منزل مدرس هجوم بردند و او را شبانه به خواف منتقل نمودند.
رييس مجلس شورای اسلامی در ادامه خاطرنشان کرد: ۹ سال مدرس در مجلس بود، اما ترس و اضطراب رضاشاه از مدرس دربند کاهش نمیيافت، چرا که مدرس محبوب محبوس بود در دوره سلطنت پهلویها، مجلس و ساير نهادها، به صورت ابزاری نمايشی از سياست تجدد طلبی دولت خودکامه درآمدند و مجلس در اين دوره طغيان تباهی، تبديل به يک مجلس فرمايشی و مکانی برای نمايش خيمه شببازی دربار پهلوی شد، شرط پذيرفته شدن افراد به نمايندگی مجلس، جلب رضايت دربار با پرداخت رشوه به تيمور تاش وزير دربار و رای دادن بیچون و چرا به لوايح دولت بود.
وی ادامه داد: عباسعلی گلشانيان از کارگزاران حکومت پهلوی مینويسد: "از دوره هفتم و هشتم به بعد تا دوره سيزدهم، طرز انتخابات به اين صورت بود که از طرف وزارت کشور به استانداران و فرمانداران دستور محرمانه داده میشد تا کميسيونی تشکيل شود و دو سه نفر ملاک يا تاجر را با توجه به سوابق آنها در نظر گيرند و اسامی آنها را به تهران بفرستند تا مطابق نظر مرکز، در دادن رای به آنها اقدام شود".
با سقوط ديکتاتوری رضاخانی، فضای کشور هم عوض شد و بعضی از نمايندگان توانستند لب به سخن بگشايند و در امورات کشور که در تسخير قوای متفقينی قرار داشت، اظهار نظر کنند.
انتخابات دوره شانزدهم مجلس و اولين دوره مجلس سنا در سال ۱۳۲۸ آغاز شد، مداخلات زياد دولت و دربار به اين جهت بود که افرادی به مجلس بروند و قرارداد الحاقی "گس – گشانيان" تصويب شود.
عبدالحسين هژير در راس دربار با همراهی منوچهر اقبال، خسرو هدايت و ابوالحسن بهتاج که از حمايت اشرف برخوردار بودند، جريان انتخابات را اداره میکردند.
لاريجانی ادامه داد: در تهران اعتراضات گسترده مردمی منجر به تجمع مردم در مقابل دربار شد خواسته مردم عدم دخالت در انتخابات بود. در خلال انتخابات هژير ترور شد. اين اقدام اندکی از مداخلات ناروا کاست و باعث شد تعدادی از افراد مخالف دولت از سوی مردم به مجلس راه يابند. آيتالله کاشانی، مصدق، حسين مکی و چند نفر ديگر، در صدر ليست منتخبين تهران قرار گرفتند. دربار که خود را بازنده انتخابات تهران میديد. انتخابات تهران را باطل اعلام کرد. اما مردم در ۱۹ بهمن همان سال با انتخاب مجدد اين افراد، نقشه دربار و انگلستان را برای فتح کامل مجلس ناکام گذاشتند.
رييس مجلس هشتم شورای اسلامی در ادامه گفت: در مجلس شانزدهم که با فترت شش ماهه افتتاح شد، با فعاليت همان معدود نمايندگان و با حمايت آيتالله کاشانی، طرح ملی شدن نفت را به تصويب رساندند و ضربه سختی بر پيکر دولت انگليس وارد شد.
مجلس هفدهم در دوران نخستوزير مصدق برگزار شد در اين دوره اختلاف بين طرفداران و مخالفان دولت اوج گرفت و با توجه به دور شدن تدريجی مصدق از آيتالله کاشانی، عملا نهضت ملی شدن نفت دچار روند فرسايشی شد.
لاريجانی با بيان اينکه در چنين شرايطی مصدق تصميم به انحلال مجلس از طريق برگزاری رفراندوم گرفت اين در حالی بود که آيتالله کاشانی شديدا با انحلال مجلس مخالف بود، افزواد: اين اشتباه استراتژيگ مصدق راه را برای کودتا فراهم نمود و درست ۲۱ روز بعد، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ رخ داد. شاه در غياب مجلس توانست مصدق را عزل و زاهدی را جانشين او کند. فقدان مجلس بهترين فرصت را در اختيار شاه گذاشت.
از اين دوره به بعد تا وقوع انقلاب اسلامی، ايران مجلس مستقلی به خود نديد و بيشترين امتيازات به بيگانگان داده شد.
رييس مجلس تصريح کرد: مجلس بيست و چهارم، آخرين مجلس دوران نظام مشروطه سلطنتی در ايران است که شاهد رفتن هويدا، آموزگار، شريف امامی، ازهاری بهمنيار به عنوان نخست وزير و در نهايت شاه و فروپاشیهای نظام مشروطه سلطنتی بود.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: اين تجربه گذشته مجالس کشور بود که خبرگان ملت را در ظهور آفتاب انقلاب اسلامی بر آن داشت که پايههای مجلس و انتخابات آنرا به نحوی قوی در قانون اساسی ترسيم نمايند که امکان خللی در ارادهی ملت ايجاد نشود و به تعبير امام(ره) « مجلس در راس امور قرار گيرد».
وی در ادامه با يادآوری حدود اختيارات مجلس پس از پيروزی انقلاب اسلامی، از اينکه هيچ مقامی حق انحلال مجلس را نداشته باشد و تمامی عهدهنامهها و مقاوله نامهها و قرار دادها و موافقت نامههای بينالمللی جز با تصويب مجلس ممکن نگردد و گرفتن و دادن وام يا کمک بلا عوض داخلی و خارجی از طرف دول جز با تصويب مجلس عملی نشود و مجلس حق تحقيق و تفحص در تمام امور کشور را پيدا کند و رئيس جمهور و وزرا در مقابل مجلس مسئول گردند و بودجه و برنامهی کشور در مجلس به تصويب برسد به عنوان موارد آن ياد کرد.
لاريجانی در ادامه تصريح کرد:مجلس شورای اسلامی، پس از انقلاب در هشت دوره گامهای اساسی در تثبيت مردم سالاری دينی و باز نمودن راه توسعه کشور برداشت.
رييس مجلس شورای اسلامی همچنين خاطرنشان کرد: اينک مائيم و اين دستاورد ملی. از زمانی که شهيد مدرس با تيزبينی تئوری « ديانت ما عين سياست ماست» را بيان داشت، اما نتوانست در آن شرايط حساس، آنرا در کشور مستقر نمايد تا عصر جمهوری اسلامی که امام قدس سره ، پايههای جمهوريت نظام را از درون تفکر دينی اخذ نمود و در شکل مردم سالاری دينی با رهبری ولايت فقيه مستقر کرد، مسيری بس ارزشمند را در تاريخ ايران طی نمودهايم. امروز همهی نهادهای حکومتی اعم از رهبری، رياست جمهوری، دولت و مجلس با رای مردم مستقر شدهاند و برای صيانت رای مردم و قانون اساسی و نظارت اسلامی بر قوانين، شورای نگهبان نظارت جدی بر امور دارد. و مهمتر از همه، برای هدايت کلان امور در جهت خواست مردم و حفظ منافع ملی و جلوگيری از دخالت بيگانگان و مبارزه با ديکتاتوری، در راس همهی قوا، فقيه عادل و آشنا به زمان، در نظر گرفته شده است تا تداوم ارادهی ملت بر کشور تضمين شود و حوادث تلخ گذشته تکرار نگردد و اين نعمت بزرگی است که انقلاب اسلامی نصيب ملت ايران نمود.
وی در ادامه با بيان اينکه سيمای تفکر سياسی در مدينه غدير است، افزود: در فلسفه سياسی اسلام ولايت، امر رکنی در مدينه میباشد و سيمای نازل ولايت معصوم در تئوری ولايت فقيه متبلور است.همين جايگاه بود که در دوران امام قدس سره ، انقلاب اسلامی را به پيروزی رساند و دفاع مقدس را با سرفرازی به نفع ملت پيروز نمود و همين ولايت فقيه بود که در فتنهی بين صدر و منافقين، کشور را از آسيب تروريسم و ديکتاتوری نجات بخشيد. و در دوران خلف صالح ايشان، حضرت آيه الله خامنهای دامت برکاته، عامل صلابت جمهوری و بالا بردن تراز قدرت ايران در منطقه گرديد و منافع ملی کشور را در عرصهی منطقهای و بينالمللی نظير بحث هستهای حفظ نمود.
وی در ادامه با اشاره به رفتارهای روزهای اخير ۱+۵ آن را غير معقول و دو گانه خواند و افزود: آنها از يک سو خود را مشتاق نظامات بينالمللی و راه حلهای ديپلماتيک جلوه میدهند و از ديگر سو، با رفتار زورگويانه، نهادهای بينالمللی را بی حيثيت میکند. حقيقت مطلب اين است که شکوه و عصبانيت آنان از شکوه اراهی ملی ايرانيان است که با استقامت و تدبير رهبر معظم، از اين سرمايهی ملی صيانت نمودند و در دام سناريو مبتذل آنان قرار نگرفتند.
وی افزود: شکر نعمت مردم سالاری دينی و ابتناء ارکان کشور بر ارادهی ملت و پيگيری آرمان شهيد مدرس که سياست را عين ديانت میدانست، به ايناست که مسئولان کشور در همهی قلمروها اعم از اقتصادی، سياسی، فرهنگی و اجتماعی و در همهی حالات بر اجرای دقيق قانون اساسی و رعايت ضوابط قانونی کشور، تحت رهبری انديشمندانه ولايت امر همصدا و هم راستا، عمل نمايند و فرصت خدمتگزاری به ملت را يک سره صرف حل مسائل کشور، درفضای اخوت و برادری کنند. قطعا اين صراط مستقيم سياسی، مورد رضای الهی و ملت عزيز و ارواح مطهر شهدای عظيم الشان انقلاب خواهد بود.
وی همچنين خاطرنشان کرد: از مقام صراط الله و سبيل الله، آنگونه که حضرتشان در تفسير آيه ان الله يحب الذين يقاتلون فی سبيله صفا کانهم بنيان مرصوص، بيان داشتند: استمدادی میطلبيم که در سالروز شهيد بزرگوار مدارس و روز مجلس، ديدگان جامعه ما را به رويت جمال مولايمان ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشريف روشن فرمايد.
لاريجانی در پايان با استناد به دست نوشتهای از مرحوم مدرس سخن خود را پايان داد.