شيرين عبادی: دولت ايران هزينه نقض حقوق بشر را در پرونده اتمی میپردازد، دويچهوله
دهم دسامبر روز جهانی حقوق بشر است. شيرين عبادی، برنده جايزه صلح نوبل، سرشناسترين چهره ايرانی حقوق بشری است. با او در مورد اين روز و نيز اهدای آخرين جايزه حقوق بشر به او گفت و گو کردهايم.
روز دهم دسامبر سال ۱۹۴۸ مجمع عمومی سازمان ملل، اعلاميه جهانی حقوق بشر را تصويب کرد.
تصويب اين اعلاميه در حقيقت واکنشی بود به جنگ جهانی دوم، جنگی طولانی که ۵۰ تا ۷۰ ميليون انسان را به کام مرگ فرستاد. ريشه اين جنگ پايمال کردن ابتدايیترين حقوق انسانی توسط خودکامگان بود.
در تنظيم اعلاميه جهانی حقوق بشر افرادی چون «جان همفری»، حقوقدان کانادايی، «چارلز مالک»، سياستمدار و فيلسوف لبنانی، «رنه کاسی»، حقوقدان فرانسوی، «پنگ چون چانگ»، فيلسوف چينی و «النور روزولت»، همسر فرانکلين روزولت رئيسجمهور پيشين آمريکا، نقش اساسی داشتند.
اين اعلاميه، با ۴۸ رای موافق، بدون رای مخالف و تنها ۸ رای ممتنع به تصويب رسيد. کشورهای بلوک شرق، اتحاد جماهير شوروی، عربستان سعودی و آفريقای جنوبی از جمله کشورهايی بودند که به اين اعلاميه رای ممتنع دادند.
از آن سال به بعد اين روز يعنی دهم دسامبر به عنوان روز جهانی حقوق بشر نامگذاری شده است.
اعلاميه جهانی حقوق بشر يک پيماننامه بينالمللی است که کشورهای امضاکنندهی آن ملزم به رعايت تمامی ۳۰ مادهی آنند. آزادی مذهب و عقيده، حق زندگی و امنيت شخصی، ممنوعيت شکنجه و توهين و رفتار تحقيرآميز، تساوی در برابر قانون، ممنوعيت توقيف و حبس خودسرانه، ممنوعيت مداخله و جستجو در زندگی خصوصی افراد و مکاتبات، آزادی عبور و مرور در داخل کشور و نيز ترک کشور و آزادی انتخاب محل اقامت از جمله حقوق مسلم انسانها در اعلاميه جهانی حقوق بشر است.
شيرين عبادی، وکيل و حقوقدان میگويد بعد از تصويب اين پيماننامه وضعيت حقوق بشر در جهان رو به بهبود گذاشته ولی هنوز موارد مکرر نقض حقوق بشر در سراسر دنيا مشاهده میشود.
دويچهوله: خانم عبادی، ۱۰ دسامبر سالروز تصويب اعلاميهی جهانی حقوق بشر در مجمع عمومی سازمان ملل است. ايران جزو اولين کشورهايی بود که اين اعلاميه را امضاء کرد. ۶۱ سال پس از تصويب اين اعلاميه وضعيت حقوق بشر در ايران را چگونه ارزيابی میکنيد؟
شيرين عبادی: ايران نه تنها به اعلاميه جهانی حقوق بشر رأی مثبت داد، بلکه بعداً به دو کنوانسيون بينالمللی حقوق مدنی- سياسی و حقوق اقتصادی- اجتماعی پيوست و متعهد اجرايش شد. اما متأسفانه اين تعهدات را اجرا نکرده است و خصوصاً در سال گذشته روز به روز وضعيت حقوق بشر در ايران بدتر میشود، تا حدی که سازمان ملل متحد طی قطعنامهای برای بيست و پنجمين بار به دولت جمهوری اسلامی ايران اخطار کرد که وضعيت حقوق بشر را بايستی در ايران ارتقا بخشد.
به طور کلی در اين ۶۱ سالی که از تصويب اعلاميهی جهانی حقوق بشر میگذرد، به نظر شما آيا سازمانهای حقوق بشر و به طور مشخص سازمانهای وابسته به سازمان ملل، پيشرفتی در بهبود وضعيت حقوق بشر داشتهاند يا نه؟ به طور مشخص شما فعاليت نهاد نوپای شورای حقوق بشر در سازمان ملل را چه طور ارزيابی میکنيد؟
در اين که از تاريخ تصويب اعلاميهجهانی حقوق بشر تا به امروز وضعيت حقوق بشر به طور کلی در جهان رو به پيشرفت بوده است بحثی نيست. اما صحبت سر اين است که پيشرفت بسيار کند است و عملکرد سازمان ملل متحد عملکرد مطلوبی نيست. يعنی بايستی با قدرت بيشتری با کشورهای متخلف و نقضکنندهی حقوق بشر برخورد شود. اما راهحل اين نيست که ما بگوييم سازمان ملل متحد يا شورای حقوق بشر جايی به درد نخور است، بلکه راه حل اين است که سعی کنيم آن را تقويت کنيم. همان طور که گفتم در زمينهی حقوق بشر دنيا دستاوردهای زيادی داشته است که از جمله من میتوانم به دادگاه بينالمللی کيفری، يعنی آی سی سی، اشاره کنم. شايد ۳۰ سال پيش در حد يک رؤيا بود که رئيس جمهوری را بخواهند به دادگاه احضار کنند و حکم جلب او صادر شود. چنانکه در مورد عمربشير (رئيس جمهور سودان) اتفاق افتاد. راه حل حقوق بشر اين است که ما سعی کنيم طرفداران آی سی سی را تقويت کنيم. سعی کنيم به دولتهای ناقض حقوق بشر سختتر گرفته شود.
سازمان ملل متحد و همچنين نهادهای وابسته به آن تا کنون چندين قطعنامه عليه نقض حقوق بشر در ايران تصويب کردهاند. آخرين آن هم قطعنامهای بود که کميتهی سوم سازمان ملل تصويب کرد. ولی ظاهراً آنطور که مشاهده میشود، تصويب اين قطعنامهها تأثيری در رفتار حکومت ايران و جمهوری اسلامی نداشته است. آيا به نظر شما اين طور بوده است؟
بايد توضيح دهم که آنچه در کميتهی سوم به تصويب رسيد، در مجمع عمومی هم عيناً تأييد خواهد شد. در حقيقت کميتهی سوم اصل قطعنامه را تصويب کرد و فقط تشريفات صوریاش در مجمع عمومی است. بنابراين اين قطعنامه در حقيقت مصوب مجمع عمومی سازمان ملل است. يعنی کليهی کشورهای جهان نشستند و اکثريت آنها گفتند که دولت ايران رفتار غلطی با مردم دارد، مرتکب نقض حقوق بشر میشود و رفتارش را بايد عوض کند. اما همان طور که اشاره کرديد، متأسفانه دولت ايران بیاعتنا به قواعد حقوق بينالملل است و ازجمله به توصيهها و قطعنامههای سازمان ملل متحد هم بیاعتنايی میکند و همين باعث میشود که پروندهی حقوق بشر برای ايران روز به روز سنگينتر شود. يکی از عللی که دنيا حرف دولت ايران را در زمينهی صلحآميز بودن انرژی هستهای قبول نمیکند، همين گونه امور است. يعنی دنيا میگويد، ما چه طور میتوانيم به حرف دولتی که ظرف ۳۰ سال ۲۵ بار به او اخطار کرديم که مرتکب نقض حقوق بشر نشو، اعتماد کنيم که کليهی اقداماتش صلحآميز است؟ اين دولتی است که هيچ وقت به حقوق بينالملل توجه نداشته و بنابراين بازهم ممکن است در ساير جهات بیتوجهی کند. بنابراين اگر دولتی مثل دولت ايران به قطعنامهها بیتوجه باشد، بايد عواقب آن را در ساير زمينهها متحمل شود که دولت ايران متأسفانه اکنون مشغول دادن هزينه برای بیتوجهی به همين قطعنامهها است.
خانم عبادی، هفتهی گذشته جديدترين و آخرين جايزهای که شما گرفتيد، ، جايزه حمايت بين المللی از حقوق بشر از طرف موسسه خدمات بين المللی حقوق بشر انگلستان بود. شما اين جايزه را به مادران عزادار ايران تقديم کرديد. علت اين کارتان چه بود؟
کميتهی ماداران عزادار ايران از مادرانی که فرزندان خود را در جريان اعتراضات مردمی اخير از دست دادند يا اين که فرزندانشان در زندان هستند و همچنين زنانی که مخالف خشونتهای دولتی هستند تشکيل شده است. اين زنان هر شنبه با لباس مشکی در پارک لاله گردهم میآيند و به خشونتهای دولتی اعتراض میکنند. اين مسالمتآميزترين شيوهی اعتراض به رفتار يک حکومت است. متأسفانه دولت نتوانسته است اين را هم تحمل کند و بارها به اين مادران حمله کردهاند. حتا در شنبهی گذشته ضمن حمله و مضروب نمودن عدهای از مادران، حدود ۲۱ نفر را متأسفانه دستگير کردند. مردم ايران میبايد به هر شيوهی ممکن از اين مادرانی که داغدار و عزادار هستند دلجويی کنند. به آنها احترام بگذارند و به آنها بپيوندند. اين کوچکترين سپاسی بود که من میتوانستم تقديم مادرانی کنم که با تحمل بسيار، اندوه بزرگ خودشان را حمل میکنند.
و خانم عبادی در آستانهی روز جهانی حقوق بشر اگر پيامی برای مردم ايران داريد، ما میشنويم.
همهی ما میدانيم که آرامش روزی به ايران برخواهد گشت که ضوابط حقوق بشر در ايران رعايت شود. اگر غير از اين باشد، آرامش نيست، بلکه خفقان است. میشود مردم را برای مدتی کوتاه خفه کرد اما آرامش جامعه مسألهی ديگری است و آرامش جامعه زمانی امکانپذير خواهد بود که ضوابط حقوق بشر اجرا شود.
مصاحبهگر: ميترا شجاعی
تحريريه: کيواندخت قهاری