سه شنبه 29 دی 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پشت پرده پخش مناظره های تلويزيونی، روزآنلاين

بهرام رفيعی - يک گزارش محرمانه که توسط اداره آموزش معاونت سياسی صدا و سيما تهيه شده ضمن اشاره به کاهش شديد اعتماد مردم به رسانه های حاکميت، به مديران اين رسانه توصيه کرده با تهيه برنامه های مختلف و از جمله راه اندازی مجددمناظره هائی که در زمان انتخابات موجب افزايش توجه مردم به اين رسانه و شرکتشان در انتخابات شد، از بی اعتباری اين رسانه جلوگيری کنند.

بر اساس گزارش که در مردادماه تهيه شده، مناظره های انتخاباتی موجب اصلی بالارفتن ميزان شرکت مردم در انتخابات رياست جمهوری دهم بود اما بعد از حوادث انتخابات، مردم به اين باور رسيدند که از آنان به عنوان "هيزم تنور" استفاده شده است. تهيه کنندگان اين گزارش همچنين تاکيد کرده اند "اعتماد بسيار گرانبهايی که در روند و چارچوبهای سياسی موجود ايجاد شده بود، پس از برگزاری انتخابات با لطمات جدی مواجه شد که جبران آن بسيار سخت به نظر ميرسد."



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


اين گزارش که برای اولين بار در روز منتشر می شود، نشان می دهد علت رويکرد ناگهانی صدا و سيما به پخش مناظره های سياسی چيست.

اعتبار از دست رفته

تهيه کنندگان اين گزارش تاکيد کرده اند که سيمای جمهوری اسلامی پيش از انتخابات با بهره گيری از سياستهای تبيينی، تبليغی و تهييجی( پخش مناظره ها) و انبوه پخش برنامه هايی در قالب "خبر، گزارش، ميز گرد و تريبون آزاد علاوه بر تشويق مردم به حضور گسترده در انتخابات تعداد مخاطبان خود را تا حد چشمگيری افزايش داد". گزارش برگزاری و پخش مناظره های انتخاباتی را نقطه اوج عملکرد صدا وسيما دانسته و تاکيد کرده است که اين مناظره ها، تعداد مخاطبان اين رسانه را به ۴۰ ميليون نفر رسانده بود.

بنا بر اين گزارش اما "يکی از عملکردهای رسانه ملی پيش از انتخابات که باعث خدشه دار شدن اعتماد مردم به اين رسانه شد حذف وعدم انعکاس برخی خبرها به صورت کلی يا جزئی بود. اين مسأله در ارائه اخبار مربوط به سخنرانی ها و همايش های نامزدهای انتخابات نمود روشنی داشت. به گونه ای که رسانه در پخش خبرهای تجمعات انتخاباتی و سخنان نامزدها دراين تجمعات، به صورت گزينشی عمل کرده و تنها بخشهايی از اين سخنان را در فرصتی کوتاه پخش ميکردند که اين مسأله در همان زمان مورد اعتراض برخی نامزدهای رياست جمهوری قرار گرفت."

در ادامه اين بخش از گزارش، می خوانيم: "مسأله ديگری که پيش از انتخابات موجب کاهش اعتماد مردم به رسانه ملی شد، پرداختن به فعاليت ها و عملکرد دولت نهم از چند ماه پيش از برگزاری انتخابات در حجم وسيع بود. پخش مکرر تيزرهای تبليغاتی، پوشش سفرهای استانی دولت نهم - که اتفاقاً تعداد آن در ماههای منتهی به انتخابات دهم رياست جمهوری زياد شده بود - باعث شد تااين ذهنيت در افکار عمومی و خصوصأ جناح مقابل شکل بگيرد که صداوسيما بی کم وکاست در اختيار رئيس جمهوروقت است و ايشان نيز بدون ملاحظه از اين فرصت مناسب، جهت تبليغ خدمات دولت خود و هموار ساختن راه پيروزی در دوره بعد، به بهترين نحو ممکن بهره برداری ميکند."

در اين گزارش همچنين تصريح شده است که "در کنار اين مسأله، نپرداختن به فضای انتخاباتی که اتفاقاً در اين دوره، از ماهها قبل با قدم نهادن نامزدهايی مانند کروبی و خاتمی به ميدان انتخابات و مسائل و حواشی پيرامون آن ايجاد شده بود، باعث شد که اين ذهنيت در افکارعمومی تقويت شود که رسانه ملی تنها در اختيار جناح حاکم بوده و تلاشی برای بازنمايی فعاليت ساير کانديداهای احتمالی رياست جمهوری ندارد."

اعتراف به اشتباه

موضوع ديگری که نويسندگان اين گزارش به مقامات ارشد صدا و سيما يادآوری کرده اند مربوط به پوشش اعلام نتايج انتخابات و اعلام زود هنگام پيروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات است که آن را "يکی از دلايل به وجود آمدن وقايع پس از ۲۲ خرداد" برشمرده و آن را "امری بی سابقه" خوانده اند: "انتشار زودهنگام نتايج انتخابات پيش از آماده سازی ذهن مردم يکی از خطاهای رسانه ملی در اطلاع رسانی پس ازانتخابات بود."

نويسندگان اين گزارش همچنين به پخش اعلام نتيجه در ساعت های يک ربع بامداد و همچنين ۲:۴۷ دقيقه بامداد روز ۲۳ خرداد(با توجه به گذشت ساعتی از پايان رای گيری) توسط کامران دانشجو که گويای پيروزی احمدی نژاد بود اشاره کرده ونوشته اند:" چگونگی شمارش آراء و دستيابی به نتايج اوليه و انعکس آن با اين سرعت، برای بسياری از مردم ابهام آفرين بود وهمين مسأله ترديدهايی را برای مردم ايجاد کرد و بهانه ای به دست مخالفان و فرصت طلبان داد تا زمزمه هايی مبنی بر از پيش تعيين شده بودن نتايج انتخابات سر دهند... شايسته بود رسانه ملی در اين خصوص قبلاً زمينه سازی نموده و افکار عمومی را با نحوه شمارش آراء صندوق های مختلف و تجميع آراء مأخوذه آشنا سازد؛ چرا که اعلام نتايج انتخابات با اين سرعت، تقريباً بی سابقه بود."

اين کارشناسان همچنين "اطلاع رسانی با تأخير، ناقص و غيرشفاف و عدم پوشش مناسب اخبار معترضان و تجمعات صورت گرفته و نيزبيانيه هايی را که از سوی نامزدهای معترض صادر می شد" از ديگر نقايص صدا و سيما برشمرده و افزوده اند اين نقايص "با توجه به اينکه ساير رسانه ها به شيوه های مختلف اين اخبار را پوشش ميدادند و طبيعتاً مردم به نوعی به اين اخبار دست می يافتند، اعتماد مردم را نسبت به صداوسيما خدشه دار کرد و مخاطبان به صراحت دريافتند که نميتوانند خبرها را به طور دقيق، کامل و صحيح از رسانه ملی کسب نمايند. بنابراين شاهد روگردانی مردم از رسانه ملی و اقبال آنان به شبکه های خارجی و ماهواره ای بوديم."

آنها در اين ارتباط به مرگ ندا آقاسلطان اشاره کرده و نوشته اند: "در اين خصوص ميتوان به مسأله مرگ ندا آقاسلطان اشاره کرد که بعد از حدود يک هفته و تنها در برخی ازبخشهای خبری به صورت جزئی به آن پرداخته شد. "

اين گزارش در ادامه مخاطبان صدا و سيما را به سه گروه تقسيم کرده است: مخاطبان همراه، مخاطبان منتقد و مخاطبان معاند. جالب اينکه بر اساس گزارش تحقيقی اين کارشناسان سياست سيمای جمهوری اسلامی در اين دوران باعث شده که "مخاطبان همراه نيز دچار ترديد در برنامه های صدا و سيما شدند."

برگزاری مناظره

بر اساس اين تحليل است که تهيه کنندگان اين گزارش از برگزاری مناظره های زنده تلويزيونی به عنوان يک "تدبير نوين" ياد کرده اند هر چند اين نکته را نيز از قلم نينداخته اند که:" با نهايت تأسف بايد اذعان داشت اعتماد بسيار گرانبهايی که در روند و چارچوبهای سياسی موجود ايجاد شده بود، پس از برگزاری انتخابات با لطمات جدی مواجه شد که جبران آن بسيار سخت به نظر ميرسد."

به اعتقاد نويسندگان اين گزارش "بهتر بود صداوسيما به عنوان رسانه ی محوری جامعه ايرانی، روند مثبت و اعتماد آفرين قبل از انتخابات را در روزهای پس از انتخابات هم ادامه می داد و با دعوت از نامزدها يا نمايندگان آنها و برگزاری ميزگردهای تخصصی بين مدعيان تقلب در انتخابات و دست اندرکاران برگزاری انتخابات (وزارت کشور، شورای نگهبان و.. ) همچنان ميليون ها ايرانی را پای تلويزيون ميخکوب ميکرد... اگر نامزدهای معترض، اين فرصت را می يافتند که مطالبات خود را در رسانه ملی به عنوان محرمترين جايگاه مطرح نمايند طبيعتا از شدت خشم و عصبانيت آنها کاسته می شد و حجم اعتراضات خيابانی و در پی آن اغتشاشات و درگيريها تقليل می يافت."

اين گزارش با اشاره به اينکه هم اکنون مردم احساس می کنند که "صرفا هيزم تنور انتخابات بوده اند" به مسئولان صدا و سيما پيشنهاد کرده با "فزايش توان تصميم گيری و اقدام سريع در تعيين استراتژی نحوه اطلاع رسانی در خصوص رخدادهای غيرمترقبه و قدرت جهت دهی به جريان های خبری، پيش از تثبيت شدن موضوع در ذهن مخاطبان با دريافت اطلاعات از منابع متفرقه داخلی و خارجی" اقدامات مناسب را انجام دهند.

پيش بينی ها

دو روز پيش عباس عبدی جامعه شناس و منقد سياسی در مقاله ای در روزنامه اعتماد تاکيد کرد که علت اصلی رو کردن صدا و سيما به اين مناظره ها افت شديد بينندگان صدا و سيما و شکست اين رسانه دولتی از رقيبان فارسی زبان خارجی است.

عبدی نوشته بود سيستمی که تحمل پخش يک برنامه ورزشی مانند نود را ندارد چگونه محتمل است که مناظره های سياسی که مخصوص جوامع دموکراتيک است را تحمل کند.

روز دوشنبه نيز فرزانه روستائی در مقاله ای در اعتماد با اشاره به مناظره های تلويزيونی نوشت: از مجموع فضای سياسی کشور که اين روزها شاهد تهديد، تعطيل و توقيف يکی بعد از ديگری روزنامه ها و مجلات است برنمی آيد که اراده يی برای باز نگه داشتن فضای سياسی- اجتماعی شکل گرفته باشد، زيرا نمی توان از يک سو در برنامه رو به فردا چند ده ميليون مخاطب را جذب ناگفته های هفت ماه گذشته کرد و از طرف ديگر آن شمشير غدار را در دست آن معاونت مطبوعاتی معروف بر فراز سر مطبوعات چرخاند.

اين نويسنده و منقد تاکيد کرده: فقط در يک صورت است که می توان سوءظن و اعتماد از دست رفته و سلب شده به رسانه ملی و طراحان مناظره ها را بازيافت و آن اينکه صدا و سيما، ساعاتی پربيننده نيز به منتقدان و کسانی اختصاص دهد که ناگفته های غيردولتی بسياری دارند و در صورت فراهم شدن شرايط می توانند برنامه هايی را پيرامون فردای انتخابات تدارک ببينند که حتی از مناظره های شب انتخابات نيز طرفدار و بيننده بيشتری را به خود جلب کند.

مقاله اعتماد چنين پايان می يابد: سری جديد مناظره های داغ ممکن است به گشايش برخی از کژی ها و معضلات پس از انتخابات منجر شود که بنا بر اتفاق عمومی همه امور را تا اطلاع ثانوی قفل کرده است. در غير اين صورت، به سادگی می توان انتظار داشت که افکار عمومی جامعه ايران در معرض يک مهندسی ناميمون جديد قرار گرفته است. فردای آن مناظره های قبلی را که ديديم؛ عاقبت مناظره های جديد را خدا به خير کند.

چهار دوره مناظره هائی که چهار ماه بعد از تهيه اين گزارش از شبکه دو صدا و سيما پخش شد، به شدت مورد اعتراض جناح راست و هواداران دولت که خود را بازنده آن احساس می کنند، قرار گرفته است. در حالی که اصلاح طلبان در کلمات پوشيده مطرح کرده اند که صدا و سيما نه فقط از چهره های مشهور اصلاح طلب دعوت به شرکت در اين مناظره ها نکرده بلکه مناظره ها عمدتا بين اصولگرايان معتدل و تندرو برگزار شده است.

با اين همه واکنش عمومی و توجه همگانی به مصاحبه کواکبيان و حسين شريعتمداری، الياس نادران و جواد اطاعت و همچنين علی مطهری نشان داد با همه محدوديت هائی که بر اصولگرايان معتدل تحميل شده است اما همين قدر که با صراحت فاش کردند در انتخابات به کانديدای جناح راست [محمود احمدی نژاد] رای نداده اند، سخنانشان با استقبال عمومی روبرو شده است. از همين روست که جناح شکست خورده مناظره ها فشارهای زيادی رابرای قطع مناظره ها آغاز کرده که بخشی از آن در مقالات روزنامه هايشان منعکس شده است. روزنامه رسالت در چند مقاله يادآور شده جناحی که با دستگيری سران شان و اعترافات آن ها منهدم شده بود بار ديگر در اين مناظره ها زنده شده است.

کيهان هم علاوه بر اينکه هر روز خبرهائی عليه ميانه رو ها، بخصوص کواکبيان و دکتر اطاعت چاپ می کند در ستون ساختگی خوانندگان خود از قول خوانندگان روزنامه انتقادهای تندی عليه صدا و سيما، به دليل مجال دادن به هواداران اصلاحات چاپ می کند.

*اصل اين گزارش محرمانه نزد روزآنلاين و نويسنده گزارش محفوظ است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016