گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
13 بهمن» صفار هرندی: دلمان برای هاشمی دهه ۶۰ تنگ شدهاست، دستپروردههای سروش در فتنههای اخير به مساجد و عزاداری مردم حمله کردند، ايرنا25 آذر» صفار هرندی: شعاردهندگان "جمهوری ايرانی"، بقايای همان کمتر از دو درصد هستند، آقای کروبی! چرا تخت ارادت برای منتظری پهن میکنيد؟ ايسنا 2 آذر» بيست دانشجوی معترض به صفار هرندی احضار شدند، جوان فردا 27 آبان» صدای ديکتاتور ستيزی، اين بار در تربيت معلم، گزارش رسيده 14 آبان» علی پرويز و سهيل محمدی، دو دانشجوی دانشگاه خواجه نصير به دليل اعتراض به صفارهرندی بازداشت شدند، اميرکبير
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! صفارهرندی: دلمان برای هاشمی دهه ۶۰ تنگ شده است، تصميمات مجمع تشخيص بدون توشيح رهبری يک قران هم ارزش ندارد، ايسناـ به فضايلی که از مشايی بيان میکنند نرسيدهايم وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: کسانی که به رهبری کينه میورزند، رگههايی از نفاق در وجودشان است و هرکس رهبری را دوست دارد، اين علاقه برآمده از ايمان اوست. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا) محمدحسين صفار هرندی طی سخنانی با موضوع " پيشزمينه ريشههای نفاق در ميان انقلابيون" در جلسه هفتگی انصار حزب الله، پس از بيان مبانی عقيدتی درباره ريشههای نفاق، به آياتی از سوره منافقون اشاره و تصريح کرد: مساله نفاق، ريشهایترين بحث خطير و مشکلآفرين از صدر اسلام و زمان پيامبر(ص) تاکنون بوده است. وی افزود: وقتی از نفاق و منافق حرف میزنيم، نبايد ذهنمان لزوما به سمت منافقان نامی و معروف برود. در انقلاب ما افراد و تشکلهايی معروف به منافق شدند که دو چهرگی کاملا از اقداماتشان میباريد. وی با بيان اينکه " نفاق، وجوه پيچيده و پنهانی دارد و بايد از به وجود آمدن چنين وجوهی در خود هراسان باشيم" خاطرنشان کرد: ۷ محور در سوره منافقون به رفتار منافقين اشاره دارد. اولين مورد آن است که منافقين، در ابتدامدعی ايمان به رسول خدا میشوند و خود را در مسلک ايمان آورندگان عنوان میکنند، اما خداوند میگويند که اينها دروغگويان هستند؛ لذا ايمانشان لفظی است. اوايل انقلاب هم وقتی به رجوی میگفتند اعمال نفاقآلود داريد، میگفت؛ ما ايمانمان را عرضه میکنيم بعد اصول دين را بر میشمرد و به شکل کاملا لفظی اظهار ايمان میکرد در حالی که مشخص بود از عمق جان خود چنين اعتقادی ندارد.
اين کارشناس مسايل سياسی يکی ديگر از شاخصههای منافقين را طبق آيات قرآن، کفر بعد از ايمان دانست و ادامه داد: اين همان ارتداد يا ارتجاع است. البته بايد گفت که ارتجاع به عصر جاهلی ناپسند است اما اينکه ما از دوران شاهنشاهی به دوران پيامبر(ص) بازگشتيم، ارتجاع نيست. وی اظهار کرد: ارتجاع خود را به مرور ايام نشان میدهد و به طاقت افراد بستگی دارد. برخی همان اوايل از قطار انقلاب پياده شدند. برخی مانند قائم مقام رهبری، سال هشتم از قطار انقلاب پياده شد و افراد ديگر هم که طاقتشان بيشتر بود پس از ۱۲ سال ارتجاع يافتند. در اين زمينه بايد گفت که رويکرد ارتجاعی مانند يک استعداد در وجود همه هست و برخی افراد با تحريک اين استعداد به دوران جاهليت باز میگردند. وی با اشاره به آيهای ديگر از سوره منافقون مبنی بر نگرانی منافقين از هر صدايی که بر میخيزد، خاطرنشان کرد: تا صدای مرگ بر آمريکا، مرگ بر ضد ولايت فقيه يا هر شعار مبنايی ديگر مطرح میشود، نگران میشوند. يادم هست آن اوايل که دفتر تحکيم در حال خراب شدن بود در حوالی سالهای ۷۰ و ۷۱ جمعی از اعضای اين دفتر که البته برخی نخالهها هم داخلشان بود نزد آقا رفتند و به ايشان عرض کردند که بچه حزباللهیها را نصيحت کنند تا با شعار مرگ بر ضد ولايت فقيه با آنان برخورد نکنند، آنجا آقا به صورت حکيمانهای فرمودند اين شعار، شعار خوبی است و شما کاری کنيد که آن شعار به شما نچسبد؛ لذا اگر کسی نخالگی وجودش گل نکرده باشد از شعار مبنا نگران و ناراحت نمیشود. صفار هرندی در همين زمينه با اشاره به حوادث اخير اظهار کرد: ما میگوييم مرگ برآمريکا، آنها میگويند نخير، مرگ بر روسيه و چين. آخر چه ربطی دارد؟ آمريکا میخواهد به ما حمله کند، ما به روسيه فحش بدهيم؟ به آنها در زمان خودش فحش میدهيم. ما که رو دربايستی از کسی نداريم و خباثت از هرکس ببينيم جلوی او میايستيم. منطقا دليل داريم؛ الان که مرگ بر آمريکا شعار نخستمان است، درست زمانی که آمريکا ما را تهديد میکند، اينها میگويند مرگ بر آمريکا نگوييد بلکه بگوييد مرگ بر روسيه و چين. حالا اگر يک احتمالی وجود داشت که اين کشورها در صورت تهديدهای آمريکا جلوی او بايستند، ما شعار مرگ بر روسيه و چين بدهيم؟ وی در ادامه با اشاره به اينکه " تکبر ورزيدن منافقين که از صفات شيطان است" خاطرنشان کرد: وقتی به آنها گفته میشود حالا يک اشتباهی کرده و با طی کردن مسير باطل، ۹ ماه مصيبت درست کرديد، اما بياييد خودتان را پاک کنيد، استکبار میورزند. آقا فرمودند اينها توبه کنند. البته برخی مانند آقای تاجيک اين کار را کردند يعنی قاعدتا توبه کرد، نگرش خود را اصلاح کرد و بعد برای بقيه هم توضيح داد. ما کاری به آنچه در دلش هست نداريم ولی به هر حال عمل ظاهری او اين بود. اگر سايرافراد هم بيايند اعلام کنند که با ضدانقلاب پيوندی ندارند و محتاج حمايتهای انگليس و آمريکا و اسراييل نيستند، يعنی استغفار. منتها از موضع شيطانی در برابر اين استغفار مقاومت میکنند؛ لذا نوچههای شيطانند. روح چنين استغفاری همان مرزبندی با کفار است. وی خاطرنشان کرد: براساس آيات قرآن، منافقين میگويند در راه خدا کمک نکنيد و پول ندهيد تا اطرافيان پيامبر از دور او پراکنده شوند. در همين ايام، خطی که جريان ضد انقلاب به صورت مکرر به غرب میدهد اين است که حمله نکنيد و فقط با تحريم، گلوگاههای حياتی نظام را ببنديد، کاری کنيد که نتوانند نفت بفروشند، سپاه را تحت محاصره قرار دهيد. همه اين موارد، مصداق همان آيه قرآن است. وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی يکی ديگر از ويژگیهای جريان نفاق را براساس آيات قرآن، تباهی در فکر و انديشه برشمرد و اظهارکرد: در اين انتخابات برخی گفتند آيا رای ما که دارای فلان ميزان علم و دانش هستيم، فلان قدر ثروت داريم و... با رای آن روستايی که "هر" را از "بر" تشخيص نمیدهد، يکی است؟ همينها تا ديروز میگفتند ما شهروند درجه يک و دو نداريم و رهبر هم بايد مثل آدمهای معمولی قلمداد شود، اما حالا که میخواهند رایها را بشمارند، چنين تفکری دارند. وی با بيان اينکه " خداوند روح سقوط کردن و بزنگاه سقوط مومن به سمت نفاق را در آيات آخر سوره منافقون بيان میکند" با اشاره به اين آيه افزود: اگرچه نفاق به صورت تدريجی نمايان میشود اما در يک لحظه اتفاق میافتد. خيلی افراد، خودشان خوب بودند و خوب هستند اما از مسير بيتشان و فرزندانشان خراب وضايع شدند. البته نبايد فکر کنيم که ما از اين خطرات مصونيم و اين انحرافات فقط متوجه ديگران است. فردی مانند طبرزدی از آن افراد دو آتشه بود که لفظ امام خامنهای را باب کرد. البته پيرامون اين لفظ در خصوص آقا توسط کسانی که خارج از کشور هستند برای ايشان به کار میرود ولی تاکيد خودشان بر اين بود که لفظ امام برای حضرت امام باقی بماند. در مجموع اينکه کسانی بسيار داغ و دو آتشه هستند اما میبينيم بعد از چند وقت از آن طرف سقوط میکنند؛ لذا کسانی که اينقدر با جوش و خروش اما بدون پشتوانه جلو میآيند، بيشتر در معرض انحراف هستند. به گزارش ايسنا، وی در بخش ديگری از سخنان خود با اشاره به کلام اميرالمومنين علی(ع) در باب منافقين و رفتارهای اين گروه، تصريح کرد: حدود ۶ ماه پس از فوت امام(ره) فردی که در زمان ايشان ادعای دفاع از ولايت مطلقه و... را داشت، تغيير روش داد. وقتی اين موضوع را به او گفتم، گفت آيا باورت اين است که ردا و قبای ولايت فقيه پس از امام به کسی میرسد؟ صفار هرندی ادامه داد: امام(ره) خودشان فرمودند که اختيارات ولی فقيه همان اختيارات رسول خداست. بر اين اساس غيرمعصوم ولايتش عين معصوم است. حال يک غيرمعصوم نمیتواند ولايت يک غيرمعصوم ديگر را داشته باشد؟ از سوی ديگر برخی افراد گفتند ولايت مطلقه از ابتدا نادرست بوده و ما همان زمان امام با آن مخالف بودهايم اما رویمان نمیشد بگوييم. وی خاطرنشان کرد: پس از امام، افرادی مانند سروش و کديور بحث طرحهای مستقيم را به جای صراط مستقيم مطرح کردند. در همين راستا ابتدا پلوراليزم تحت عنوان پلوراليزم سياسی در قالب مسايلی از قبيل تحزب و تکثر مطرح شد اما بعد به تکثر فرهنگی و تکثراعتقادی پرداختند. پلوراليزم اعتقادی يعنی هرچه دلت خواست همان خوب است. اين همان تفکر عرفیگرايی و هرهری مذهبی است. وی گفت: از اين طرف در جنبش سبز، آقايان با افتخار میگويند در جنبش ما همهجور جنسی پيدا میشود، مانند کشتی نوح که از هر جانوری در آن وجود دارد، از بهايی گرفته تا همجنس باز و ... آقای مزروعی گفته بود در اين جنبش از گوگوش تا سروش حضور دارند. اين امر حکايت از يک واقعيت و حقيقت دارد که آن نمود بيرونی پيروی از سبل است در حالی که قرآن تاکيد کرده فقط از يک راه پيروی کنيد. وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی طرح مباحث پلوراليستی را مقدمه خروج از دايره انقلابی مسلمان پيرو خط امام بودن توصيف کرد و ادامه داد: بعد از اين مسايل گفتند که ولايت فقيه، ولايت نيست بلکه وکالت است. آن بنده خدا که از دنيا هم رفته گفت نه تنها فقيه ولايت ندارد بلکه پيامبر هم ولايت نداشته و حکومت را بنا به خواست مردم تشکيل داده است. وی خاطرنشان کرد: در ابتدای شروع اين فتنه در سالها قبل، عنوان کردند که همه خودی هستند و ايران برای همه ايرانيان است. بحث بر سر اين است که آيا میتوان زمام امور کشور را به دست افرادی مانند رجوی و همسران او يا سايرافراد فاسقی مانند او داد که بعدها ابواب جمعی ارتش بعثی عراق شدند؟ آنها میتوانند به عنوان يک ايرانی بيايند و بعد از محاکمه، از حقوق شهروندی برخوردار شوند اما اين که زمام امور را صرف ايرانی بودن يک فرد به او بدهيم نمیشود. وی خاطرنشان کرد: متاسفانه بر خلاف نص اعتقادات ما گفتند که طرح مساله خودی و غير خودی، غيراسلامی است. در حالی که خود اسلام میگويد اشراء علی الکفار، رحماء بينهم. وقتی مرز خودی و غيرخودی به هم میخورد، جريانی که بعد از مدتها غالب میشود و غيرخودی است و شعارهای او رو میشود. اينجاست که میبينيم اين افراد راهپيمايی راه میاندازند و به عنوان عملگی برای جريانهای ديگر مردم را به راهپيمايی دعوت میکنند اما آن کسی که از اينها کولی میگيرد، شعار جمهوری ايرانی سر میدهد. وقتی عکس امام پاره شد، عدهای از اينها به غيرتشان برخورد و گفتند کار زشتی بوده است اما صدای ضد انقلاب درآمد. وقتی مرز بين خودی و غير خودی برداشته میشود، تو مثل يک جوجه زير بال آن مرغ کثيف میروی و بايد برای بازگرداندن حيثيت گذشته خود، اعتبارت را از آنها دريوزگی کنی. صفارهرندی با بيان اينکه " مبانی و اساس ارزشها در چنين فضايی جابهجا میشود" افزود: شما ببيند همين آقايان جناح چپ آيا امروز حتی به يکی از اصول و مواضعی که در بيانيههای خود میدادند و يا زير آن را امضاء میکردند، پايبند هستند؟ ارزشهايی مانند ضديت با آمريکا و سرمايهداران، حمايت شديد از ولايت فقيه و مرزبندی با ضد انقلابها و ليبرالها عوض شد. متاسفانه برخی افراد به جرائم فساد تبديل شدند و پناهگاه هرکسی شدند که میخواهد با انقلاب دربيفتد. ضد انقلاب جرات ندارد مستقيم بجنگد. طرفدار آمريکا نمیتواند در خيابانهای تهران فرياد بزند و بگويد طرفدار آمريکاست. او در زير لباس مقدس روحانيت، منويات کثيف خود را دنبال میکند. اگر کسی بخواهد ريشه امام را بزند بايد لباس امام را بپوشد؛ لذا افرادی مانند سيد کاظم شريعتمداری جلوی امام ايستادند. ای کاش آمريکا بيايد خودش علمش را در خيابانهای تهران به دست بگيرد. وقتی پرچم خط امام دستشان میگيرند، ۱۳ ميليون به اعتبار اين پرچم و به هوای خط امام دنبالشان میروند. وی يادآور شد: دليل اصلی تمام اين رفتارها، دل بستن به دنيا يا فاصله گرفتن از دين است. واقعا هر کدام که علمی بلند کرد و پرچمی در مقابل امام و رهبری افراشتند يا چرب و شيرين دنيا در کامشان مزه کرده بود يا دلهایشان نسبت به اعتقادات ايمانی سست بود؛ لذا با دنيازدگی و فاصله گرفتن از دين بايد مبارزه شود. برخی افراد به ظاهر بحث فلسفی میکنند اما به سفارش اجانب در حال طرح ديدگاههای به ظاهر فلسفی خود در دانشگاه، حوزه و... هستند. فردی مانند اکبر گنجی بیمقدار و فاسد زمانی که اولين بار خشونتآميز بودن آيات قرآن را مطرح کرد، برخی تصور کردند که يک بحث علمی است اما امروز معلوم شد که او در آغوش صهيونيستها و آمريکايیها خوابيده و پروار شده و حالا بايد چيزهای را که نشخوار کرده بيرون بدهد. وی با اشاره به حوادث روز عاشورا اظهار کرد: در ماجرای عاشورا، بعد از اهانت به سيدالشهداء از همه بيشتر به حضرت آقا اهانت شد، اما ايشان هيچ کلمهای راجع به آن روز نگفتند. در حالی که تمام احساسات جامعه بسيج شد که در روز نهم دی بگويد آقا ما نوکر خودتان و جدتان هستيم؛ لذا بايد گفت کسانی که به رهبری کينه میورزند، رگههايی از نفاق در وجودشان هست و هرکس رهبری را دوست دارد، اين علاقه برآمده از ايمان اوست. به گزارش ايسنا، وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به سوالی درباره طرح جامع عفاف و حجاب با بيان اينکه " شورای فرهنگ عمومی اين طرح را تصويب کرد" گفت: پس از ابلاغ اين طرح که در قالب کتابچهای تحت ۴ فاز مجزا به بيان تکاليف دستگاهها پرداخته بود، فازهای صفر و يک انجام شد اما در ورود مرحله بعدی به اشکالاتی برخورد که به همين دليل آن را متوقف کردند. قرار شد بازنگری در آن چارچوبها و ضوابط شود. همه دستگاهها لازم است به اين نکته برسند که اين مملکت با بیبندوباری، رونق اقتصادی، اجتماعی و ... نمیيابد. وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر نسبت خود با تاجزاده و محتشمیپور اظهار کرد: بینسبت نيستيم و با اين آقايان نسبتهايی داريم اما اميدواريم روزی برسد که نسبت ما به لحاظ اعتقادی و ارزشهايی که به آن پايبنديم در چارچوب ملاکهای دينی بيشتر شود. وی در پاسخ به اين سوال که آيا شما را به دليل مخالفت با مشايی بر کنار کردند؟ تصريح کرد: فاعلی که اين کار را کرده در جلسه حضور ندارد و اگر هم کلی بگوييم شايد درست نباشد، اما به هر حال ابلاغ ما زمانی صادر شد که در جلسه قبل، عدهای از دوستان دولت با اشاره به فرموده مقام معظم رهبری درخصوص انتصاب آقای مشايی، حرفهايی داشتند. صفارهرندی در مورد عملکرد وزارت ارشاد در دوران فعلی با بيان اينکه " برای چنين ارزيابی هنوز زود است" اظهار کرد: در حوزه فرهنگ نمی وان باری به هر جهت عمل کرد؛ بلکه بايد طبق يک سری قواعد عمل کنيم. در اين حوزه نبايد برای خوش آمدن اين و آن کار شود، زيرا خدا هم به چنين کاری برکت نمیدهد. وی در مورد برخی فيلمها که بیمحتوا خوانده شده بود، خاطرنشان کرد: اساسا وزارت ارشاد خودش فيلم نمیسازد، بلکه معبری است برای دادن مجوز به فيلمها و نظارت بر اين جريان. آنچه ما به دنبال آن بوديم و انشاءالله الان هم پيگيری میشود، اين است که در قالب چارچوبهای موجود به درستی عمل کنيم، برخی فيلمها پس از آنکه ما به آن مجوز نداديم، در جشنواره امسال به نمايش درآمد و مردم هم اعتراض کردند. افرادی که مجوز داده بودند، گفتند قصد ما از دادن مجوز اين بود که مردم بفهمند چه فيلمهای بدی ساخته میشود. وی در پاسخ به سوالی در ارزيابی از سخنرانی هاشمیرفسنجانی در حرم امام(ره) گفت: اين سخنرانی براساس آنچه از رسانههای منتشر شد به نظرم ابهامات و پيچيدگیهايی داشت. فکر میکنم مردم ما امروز به سطحی از شعور و فهم عمومی رسيدهاند که اگر کسی بخواهد صريح صحبت نکند از او میخواهند صحبتهايش چند پهلو نباشد. هر وقت ديديد حرفی چند پهلو میشود بدانيد که يک نخالگی در سخن دخالت میکند. حرف حساب همان بود که آقای هاشمی خودشان در مجلس خبرگان گفتند، البته شايد ايشان هدفشان خير باشد ولی ما به ايشان پيام میدهيم که خير خواهیشان را از خلال اين صحبتها دريافت نکرديم. نامهای هم که ايشان به مقام معظم رهبری دادند با گروه خونی آقای هاشمی، يار امام و رفيق و مريد رهبری، همخوانی نداشت. اين کارشناس مسايل سياسی تاکيد کرد: اين نامه خيلی بد بود و به نوعی انگار کليد زدن فتنه بود. به هر حال به آقای هاشمی نمیآمد چنين کاری کند. اميدوارمی جبران شود. حضرت آقا، آقای هاشمی را دوست قديم خود و همرزم قبل و بعد از انقلاب میدانند. انصافا هم نقش آقای هاشمی در نمازهای جمعه سالهای ۶۰ و تحليلهايی که ارايه میدادند، غيرقابل چشمپوشی است ولی چه کنيم که دلمان برای هاشمی دهه ۶۰ و دوران انقلاب تنگ شده است. ايشان توضيح بدهند که چرا ما را رها کردهاند و به افراد ديگری ملحق شدهاند. وی همچنين درباره کميسيون مستقل انتخابات که در مجمع تشخيص مصلحت نظام مطرح شده است، خاطرنشان کرد: آقای پورمحمدی در دورانی که وزير کشور بودند به اين نتيجه رسيدند که قانون انتخابات نياز به اصلاحاتی دارد. بر همين اساس طرح و پيشنهادات خود را خدمت آقا دادند و به اين ترتيب، اين طرح در مجمع تشخيص مصلحت نظام مطرح شد. وی با اشاره به روندی که اين طرح در مجمع طی کرده است، گفت: مادام که تصميمات مجمع قبول و توشيح مقام معظم رهبری را نداشته باشد، يک قران هم اعتبار حکومتی و قانونی نخواهد داشت؛ لذا نبايد هم قبل از تاييد رهبری آن را منتشر کنند، زيرا در حد يک مشورت است. ضمن اينکه مشورت دادن به رهبری هم بايد به گونهای باشد که بعدا افراد شرمنده نشوند. صفارهرندی در پاسخ به سوالی ديگر درباره اطرافيان رييسجمهور گفت: من نمیتوانم در مورد برخی افراد قضاوت داشته باشم. بالاخره کسان که رویشان علامت سوالهای جدی وجود دارد، به مصلحت نيست در دولتهايی حضور داشته باشند که برآمده از اعتقادات مردم است. وی افزود: آقای احمدینژاد وقتی در مورد آقای مشايی صحبت میشود، شرح مبسوطی از مثبتات ايشان میفرمايند ولی ما به اين فضايلی که از آقای مشايی بيان میکنند نرسيدهايم. منتها برداشت آقای رييسجمهور اين است. البته شايد آقای مشايی هم بتوانند فداکاری کنند و با توجه به مسايلی که مطرح است، خودشان اقدامی کنند. Copyright: gooya.com 2016
|