گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
8 اسفند» احمدی نژاد در ديدار سيد حسن نصرالله: اگر رژيم صهيونيستي دست به ماجراجوييهاي جديد بزند بايد به كلي ريشهكن شود، ايلنا28 دی» احمدی نژاد: پوشش ؛ ضرورت و نیازی اجتماعی، واحد مرکزی خبر 26 دی» اسراف در همایش ستادهای انتخاباتی و شعار علیه موسوی و مشایی در حضور رئیسجمهور، خبرآنلاین 25 دی» احمدی نژاد: حادثه ۱۱ سپتامبر به هولوکاست شبیه است، بی بی سی 10 دی» احمدی نژاد در ديدار وزير خارجه سومالي تاکيد کرد: ضرورت تشکيل يک جبهه قوي در مقابل دشمنان (همراه با تصویر)، ايسنا
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! هشدار روزنامه ابتکار به احمدی نژاد: قدرت برخی اطرافیان شما دائما در حال افزایش است!روزنامه ابتکار با بیان اینکه « شعاع قدرت ،پاشنه آشیل اصل قدرت است و به هر اندازه که قدرت بازتولید شعاع نماید;به همان اندازه آسیب پذیر و غیر ارزشی خواهد بود» ، نوشت : محمدعلي وکيلي يکي از تبعات منفي قدرت اين است که " شعاع" توليد مي کند. کسي که در قدرت قرار مي گيرد به ميزان اصل قدرت، خود نيز "شعاع"پيدا مي کند،شعاع هرکسي بخشي از زندگي حقيقي و حقوقي او را تشکيل مي دهد. فرزندان، نزديکان، همکاران و هم حزبي ها، ارکان شعاع قدرت هستند. "شعاع قدرت " به دليل برخورداري از مصونيت معبر اصلي فساد و انحراف قدرت بحساب مي آيد. "شعاع قدرت " است که داستان تراژيک "آقا زاده" را باز توليد مي کند. آقازاده امروز در ادبيات سياسي ايران به يکي از متداول ترين واژه ها تبديل شده است."شعاع قدرت " پاشنه آشيل اصل قدرت مي باشد، به هر اندازه که قدرت بازتوليد شعاع نمايد;به همان اندازه آسيب پذير و غير ارزشي خواهد بود.گاه نفوذ شعاع قدرت،اصل قدرت را تحت شعاع خود مي گيرد.
قضاوت مردم پيرامون صاحبان قدرت براساس عملکرد "شعاع قدرت " است. به عبارت ديگر افکار عمومي همواره،عملکرد يک مسئول و صاحب قدرت را در آئينه عملکرد شعاع آن و اطرافيانش مي بينند.بسياري از بزرگان نظام، خود از نظر سلوک و رفتار شخصي، داراي مناقب اخلاقي بالاي بودند اما در دام آقازاده،بيت،دوستان،هم حزبي ها گرفتار آمده و نتوانستند در آزمون کنترل اطرافيان خود، سربلند بيرون آيند.همان شخصيت هاي که با تمام وجود در مقابل ظلم رژيم گذشته ايستادند و سال ها زنداني کشيدند و عليه تبار سالاري،فرزند سالاري، فرياد برآوردند اما خود بعد از ورود به قدرت در جاذبه خانوادگي، گرفتار آمدند و در حقيقت عدالت پشت ديوار "شعاع قدرت "آنها مدفون شد. بسياري از شخصيت ها به رغم حضور متوالي در قدرت و امکان استفاده از امکانات بيشمار اما همچنان داراي سلامت نفس و سلامت رفتار مي باشند و گرفتار تبعات منفي قدرت نشدند اما فقط خود سالم ماندند ولي شعاع آنها که محصول ميزان قدرت مي باشد،گرفتار فساد رفتار شد و به دليل اينکه مردم شعاع هر مسئول را به نام او و با رضايت وي مي دانند، رفتار شعاع قدرت را به پاي قدرت مي گذارند. با اين مقياس اگر تاريخ سي و يک ساله عملکرد مسئولان نظام را ورق زنيم،قربانيان بسياري شاهد خواهيم بود که خود مستقيما نقشي نداشته اند اما در حقيقت قرباني شعاع قدرت خود شده اند.سر گذشت تراژيک مرحوم آيت ا... منتظري و نقش بيت ايشان در اين خصوص تکان دهنده است.کمتر کسي هست که به خدمات و نقش تعيين کننده آقاي هاشمي رفسنجاني براي حل مشکلات کشور،ايمان نداشته باشد اما شعاع آقاي هاشمي در دوران سازندگي و بعد از آن چنان پررنگ شد که همه خدمات اين مرد بزرگ، تحت شعاع قرار گرفت و همين عامل هم باعث شد تا مردم در انتخابات مجلس ششم و رياست جمهوري نهم به ايشان پشت کنند و برغم گذشت ساليان متمادي اما همچنان بخش زيادي از مردم و متدينان نسبت به وي دل چرکين هستند و قضاوت ها پيرامون ايشان متاثر از عملکرد فرزندانش مي باشد. به همان ميزان که شخص ايشان در جامعه مورد تمجيد مي باشد ولي شعاع وي مورد نکوهش و سرزنش بوده است.آقاي خاتمي هم از آسيب هاي "شعاع قدرت " مصون نماند.حزب مشارکت و مجاهدين، شعاع قدرت آقاي خاتمي بودند.زاويه رفتار شعاع آقاي خاتمي،به نقطه اي رسيد که از دست خاتمي هم کاري برنمي آمد و در ميانه راه، شعار عبور از خاتمي را سردادند.به رغم قضاوت مثبتي که نسبت به شخص آقاي خاتمي وجود داشت اما عملکرد "شعاع "موجب دوري متدينان و نگراني روزافزون نيروهاي انقلاب گرديد.و اما امروز آقاي دکتر احمدي نژاد هم در معرض اين آزمون مي باشد.آنچه برسر هاشمي و خاتمي آمد در کمين آقاي احمدي نژاد هم هست. اين روزها گفتمان غالب جريان اصولگرا حول انتقاد از اطرافيان آقاي احمدي نژاد متمرکز است.انتقاد به قدرت روزافزون عده اي از اطرافيان ايشان که به صورت غيرمعمول مورد وثوق و اعتماد وي مي باشند.بنابراين اگرچه آقاي احمدي نژاد گرفتار دام فرزند سالاري و حزب مداري نشده است اما قدرت او هم "شعاع" و "مدار" توليد کرده است که همين "شعاع"مورد هجوم و انتقاد ديگر اصولگرايان گرديده است.نکته اي که نبايد از آن غافل بود اينکه همواره رفتار گريز از مرکز و دورزدن نقطه مرکزي قدرت توسط کساني صورت مي گيرد که براي خود نقش تعيين کننده در تحصيل قدرت قايل مي باشند. Copyright: gooya.com 2016
|