محمود دولتآبادي: ما نويسندگان جز خير و نيكي، آزادي و شايسته زيستن همگان، كار و آرزويي نداشتهايم
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
در نهمين فستيوال فرهنگي «گلاويژ» كه از 28 آبان تا ششم آذر 84 در شهر سليمانيه كردستان عراق برگزار شد، سيدعلي صالحي - شاعر معاصرايراني - لوح سپاس گرفت.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، همچنين مجموعه اشعار صالحي، به عنوان پرفروشترين كتاب اين جشنواره، برگزيده و برنده جايزه نمايشگاه شد. مسوولان اين بخش، عبدالله طاهر برزنجي، ملاح محمد، محيالدين محمود و ستار قادر، مجموعه اشعار صالحي را كتاب برگزيده از حيث كيفي و غناي كلام فارسي اعلام كردند.
شيركو بيكس و محمد رئوف - شاعران كردستان - نيز برنده جايزه «مدال ابداع» ازسوي كانون ادبيات بغداد شدند.
دو سال پيش از ايران محمود دولتآبادي و سيدعلي صالحي برنده اين جايزه شده بودند.
دولتآبادي كه نتوانسته بود در نهمين فستيوال گلاويژ شركت كند، پيام ويژهاي فرستاد كه در روز افتتاحيه جشنواره، بعد از سخنراني رييس جمهور اقليمي كردستان، توسط صالحي خوانده شد.
در اين پيام آمده بود: از اينكه نتوانستم در ميان شما باشم، متاسفم، اما خرسندم كه آگاه شدم دوستاني از تهران - ايران در آن انجمن خواهند بود و آگاهي از حضور چند تن از شاعران - نويسندگان ايران در ميان شما ممكن ساخت كه بتوانم بدين واسطه دعوت شما را پاس بدارم و شكلپذيري جمعيت اديبان كردستان عراق را شادباش بگويم و آرزومند باشم كه ادبيات و خلاقيت شما كه همواره از امكان كتابت محروم مانده بود، مجال رويش و پرورش و بالندگي بيابد.
advertisement@gooya.com |
|
دولت آبادي در ادامهي پيام خود آورده بود: بيگمان در دورهي معاصر با وجود امكانات رسانههاي جمعي اغلب كسان در جريان تاريخ پر فراز و نشيب و دشوار مردم كرد قرار گرفتهاند و شخصا در پراكنده نوشتههايي كه خوانده و شنيدهام، اين احساس را داشتهام كه زندگي سخت دشوار كوهستاني و مصائب رواشده بر شما بارها و بارها قلبهاي آدميان را به درد آورده است. پس اكنون شكرگزار و اميدوار بايد بود كه دوران مصائب پايان يافته و فرصت آن فراهم آمده باشد كه آميزهي رنجها و عشقهاي مردماني سختي كشيده تجلي شايستهي خود را در ادبيات مكتوب بيابد. زيرا بهراستي اين ادبيات است كه بيان انباشت روحي هر قوم و ملتي را پيكري زيبنده و شايسته تواند بود؛ چنانكه ادبيات مكتوب را ميتوان كتيبههاي حافظهي تاريخي و مردمان بهشمار آورد؛ كتيبههايي كه همواره تجليگاه شناخت و انتقال شناختنامهي اقوام و ملل بوده و هستند. از اين رو، بهراستي توان گفت ادبيات برخوردار از ويژگي بيان روح و روان آدميان هر قوم با ايجاد امكان شناخت، زيباترين و صميمانهترين بستر تفاهم، دوستي و خويشاوندي با ديگر مردمان بوده است و ميتواند هم كه باشد. بيگمان، ادبيات از اين توانايي خود ويژه برخوردار است كه دشمنخوييها را تلطيف كند و به دوستيهاي ميان آدميان، ژرفا و نيز روشنايي ببخشد.
وي در پايان سخن عنوان كردهخ بود: ما نويسندگان چون نيك بنگريم، مگر خير و نيكي؛ آزادي و شايسته زيستن همهي فرزندان بنيآدم كار و آرزويي نداشتهايم. آرزوهايي كه در واقعيت هستي البته چه بسيار دشوار و غمبار بودهاند. با اين همه، آرزومندي خود بودهي آدميزاد و باز آفريدههاي او در هنر و ادبيات بوده است؛ چنان كه اين قلم براي شما آرزو ميكند.