پنجشنبه 27 مهر 1385

"برادر"، ترانه منتشرنشده ای از فريدون فروغی، Jour 4 Peace

برای اولين بار در «خبرنگاران صلح»


مزدک علی نظری - مرحوم «فريدون فروغی» (۱۳۸۰-۱۳۲۹) خواننده صاحب سبک و پرآوازه ای بود که با خواندن ترانه هايی چون «آدمک» و «پروانه من» کار حرفه ای خود را آغاز و بعد با کارهايی چون «نياز»، «ماهی خسته»، «زندون دل»، «سال قحطی»، «غم تنهايی»، «هميشه غايب»، «قوزک پا» و... محبوب قلب چند نسل از ايرانيان شد.

فروغی در گرماگرم انقلاب ۵۷، کارهای ديگری چون آلبوم شبهه کنسرت «با آغازی نو» (که در استوديو صبا و با حضور جمع کوچکی از دوستانش ضبط شد) و همچنين ترانه های خاطره انگيزی مثل «يار دبستانی»، روند تازه ای را در پيش گرفت؛ حرکتی که با آغاز ممنوعيت فعاليت هنرمندان معروف پيش از انقلاب، به محاق کشيده شده و فروغی هم به جمع ممنوع الصداها پيوست.

البته زندگی اين خواننده متفاوت که برخلاف اغلب همکارانش هرگز راضی به ترک وطن و ادامه فعاليت در کشورهای بيگانه نشد، چندان هم بی سروصدا نبود و طی آن سال های سخت، با بی مهری های فراوانی رو به رو شد؛ او که در دوران رژيم پهلوی دو بار به دليل خواندن ترانه های «نماز» (که بعد از سانسور، به نام «نياز» و با تغييراتی بازخوانی شد) و «هميشه غايب» به ساواک احظار و مورد بازجويی قرارگرفته بود و حتی بين سال های ۱۳۵۴ تا ۵۶ رسماً ممنوع الصدا شد؛ پس از انقلاب هم دو بار و مجموعاً چهار سال به زندان افتاد که يک نوبت آن در «زندان کچويی» سپری شد. ترانه «برادر» حاصل رنج های اين خواننده خاموش و دغدغه هاييست که او در آن ايام و پشت ميله های کچويی در دل داشت.

اين سروده فريدون بعدها با ملودی زيبايی - که آن هم از آثار خود اوست - اجرا و متاسفانه حالا در کنار ساير ترانه های منتشر نشده او، آرشيو شده و همچنان ناشنيده مانده است. جالب است بدانيد متن اصلی دست نوشته فروغی پشت تکه کاغذی نوشته شده که سربرگ زندان کچويی را دارد؛ بازی روزگار را ببينيد که باعث شده ترانه ای که در آن حرف از محبت،ياری و مبارزه با بندهاست، در کاغذهای اداری محبس شاعر به رشته تحرير دربيايد!

«برادر» توسط «آرش قاسمی» وکيل خانواده فروغی و از مجموعه دست نوشته های خصوصی آن مرحوم انتخاب و در اختيار «خبرنگاران صلح» قرار گرفته تا برای نخستين بار منتشر شود. ناگفته پيداست چون اين ترانه (در کليه مراحل ساخت) در خلوت فريدون شکل گرفته، مسلماً با نواقصی هم همراه است. اما به هرحال فريدون فروغی نزد مخاطبان ايرانی آنقدر عزيز هست که خواندن سروده ای از او خالی از لطف نخواهد بود. ضمن اين که آرزوی آزادی صدای او و در دست رس قرار گرفتن انبوه آثار ناشنيده مانده اين هنرمند، همواره آرزوی قلبی هواداران پرشمار او بوده است.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


چيزی که هنوز با پافشاری عجيب سياست گذاران مرکز موسيقی اداره ارشاد بر عدم صدور مجوز صدای فروغی، محقق نشده و در حالی که می بينيم بسياری از کارهای همدوره ها و همتايان او منتشر شده اند، صدای کوبنده فريدون فروغی همچنان غيرمجاز است، غيرمجاز!


برادر

برادر، دست هايت را به من ده
به راه تازه ای با من قدم نه
برادر، بعد اين تلخی جانسوز
بيا بحرم بشو غمخوار و دل سوز
يه عمری ظلم - از بيگانه ديديم
چه تلخی ها که از دوران چشيديم
ولی حالا زمان غمگساريست
زمان مهربانی ها و ياريست
به اهريمن ز کينه پشت کردن
تمام خشم خود را مشت کردن
درون از چرکی و از کينه شوييم
به هرجا قطعه ها از مهر گوييم
چه خوش باشد محبت های ياران
محبت های پاک غمگساران...

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/31790

فهرست زير سايت هايي هستند که به '"برادر"، ترانه منتشرنشده ای از فريدون فروغی، Jour 4 Peace' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016