advertisement@gooya.com |
|
فيلم « بورات» را امروز ديدم. بازيگرش، ساشا بارون کوهن جوانی است ۳۵ساله، انگليسی و متولد خانواده ای يهودی. وی بازيگری را در مدرسه آموخته و سالهاست که برای شبکه های تلويزيونی و چند فيلم سينمايی بازی کرده. فيلم بورات چنان شهرتی را برای او ايجاد کرد که می شود بگوئيم که او حالا ديگر يکی از مطرح ترين نام های سينمای تجاری جهان است.
۱) ساشا بارون کوهن، بازيگری تواناست با يک حس ديوانگی مطلق که وقتی دوربين روی او تمرکز می کند، او با تمام وجودش دوربين را در اختيار می گيرد. بازی او چيزی است ميان مستند نمايی، استندآپ کمدی و شوی تلويزيونی. او می تواند با استفاده از سکس و سياست در اشکال مهارنشده اش جنون خنده را بيافريند. مطمئنا او چهره بزرگ کمدی سالهای آينده است.
۲) اگرچه شخصيت بورات امروز يکی از شخصيت های کمدی روز سينمای تجاری است، اما اين تنها شخصيت او نيست. وی قبلا نقش علی جی را در علی جی شو و يکی دو نقش ديگر را در انگليس بازی کرده و در آفرينش شخصيت آدمهای عقب مانده خودنما استاد است. روستايی عقب مانده ای که به دنيای غرب آمده و با رفتار و گفتارش گند می زند. شخصيت بورات به عنوان يک قزاقستانی چنان جاافتاده است که ممکن است فکر کنيم اين تنها بازی او جلوی دوربين است، اما چنين نيست.
۳) معتقدم که هجو کردن حکومت های ديکتاتور و عقب مانده ای مانند قزاقستان حتما کار خوبی است. اين حکومت ها چنان رفتار می کنند که برای نقد جدی آنها چاره ای جز هجو کردن آنها نيست. اما اين ضرورت چيزی نيست که ما را از هزار اما و اگر بی نياز کند.
۴) فيلم « بورات» که در قالب يک فيلم تبليغاتی که توسط وزارت تبليغات قزاقستان ساخته شده، يک فکر بسيار بامزه و پخته دارد، اما فيلمی ضعيف و دستپاچه و پر از سهل انگاری است. جز اينکه در راه هجو چنان ديوانه وار می رود که حال آدم را به هم می زند. در بسياری از لحظه های فيلم به نظرتان می رسد با آدم مستی طرف هستيد که برای مورد توجه قرار گرفتن و گند زدن به چيزی که بايد به آن گند زده شود، حال تماشاگر را هم خراب می کند. هجو و طنز فيلم وحشيانه است، چنان که تا به حال شايد نظيرش را نديده باشيم. به نظر می رسد سوژه های ناپخته فيلم را خراب کرده است. سوژه هايی که برای تماشاگر عمومی جز تهوع چيزی به بار نمی آورد.
۵) جز اينها که گفتم، فيلم بورات اهانت آميز است. اين اهانت نه به يک دولت و به يک ملت خاص، بلکه به گروهی بزرگ از مردم مشرق زمين است که هجويه سنگينی تمامی آنان را يکجا مورد تمسخر قرار می دهد. به نظرم بايد به اين سووال جواب داد که آيا فساد يک حکومت بايد منجر به توهين به يک ملت شود؟ و آيا اگر ملتی دچار عقب ماندگی است، ما بايد بر زخمی که اين بيمار دچار آنست نمک بپاشيم و چهره يک ملت و شايد گروهی از ملت ها را چنين هجو کنيم؟ پيشتر از اين در فيلم پارتی بازی پيتر سلرز را در نقش يک هندی ديده ايم، يا در فيلم ازدواج يونانی طنز رفتار سنتی مردم يونان را ديده ايم، يا در فيلم « تمام آنچه بايد درباره سکس بدانيد...» وودی آلن، تصوير يک ارمنی را که عاشق گوسفندش شده است، ديده ايم، اما به گمان من « بورات» اهانت آميز تر از آن است که می شود تصور کرد.
۶) دولت قزاقستان از بورات و شخصيت وی که در مراسم ام تی وی سال گذشته مجری برنامه سالانه موسيقی اين شبکه تلويزيونی هم بود، شکايت کرده و موضوع را جدی گرفته است. از نظر من هجو دولت قزاقستان توسط بازيگر نقش بورات نه تنها کار بدی نيست، بلکه کار بسيار خوبی هم هست، همانطور که اگر من هم به زبان انگليسی برای اجرای استندآپ کمدی تسلط داشتم، حيثيت برای احمدی نژاد و کسانی که مثل او کشوری را به لجن می کشند، باقی نمی گذاشتم. اين دولت ها هر غلطی می خواهند می کنند و وقتی هم که کسی در صحنه بين المللی آنها را هجو می کند، خودشان را پشت فرهنگ ملی و مذهب و نژادپرستی قايم می کنند، در حالی که در کشورهای شان زشت ترين رفتار را با هر منتقدی دارند، اما مساله اين است که بورات، هجو بسياری از مردم شرق است. اين چيزی نيست که بشود راحت از کنارش گذشت.
دارم روی مقاله ای مفصل در مورد بورات و بازيگرش کار می کنم، فکر می کنم بزودی آنرا منتشر کنم. بايد با دقت به اين نوع نگاه اهانت آميز نگاه کنيم و حواس مان باشد که داريم چه چيزی را می بينيم.