از جيغ و داد خسته ام، گفتگوی پيام رهنما با مريم اميراجلالی، بازيگر نقش شکوه در سريال چارخونه، روزآنلاين

مريم امير اجلالی بازيگر شخصيت "شکوه" درسريال چارخونه اولين باراست که بازی دريک مجموعه نود شبی را تجربه می کند و از حجم کار اندکی خسته به نظر می رسد. در اين شماره همکارمان پيام رهنما به سراغ وی رفته و درباره اين سريال طنز شبانه، کم وکيف کار و حضور مجدد وی درکنار حميد لولايی گپ زده است.

خانم امير اجلالی درمورد حضورتان دراين سريال بگوئيد.
من بعضی مواقع برای انتخاب کارهايی که انجام می دهم عجيب رودربايستی قرار می گيرم. گاهی صميميتی ميان من، نويسنده و کارگردان ممکن است وجود داشته باشد که همين مساله عامل پذيرفتن پيشنهاد آنهاست. اگر آقای صحت يک کار ۱۳ قسمتی هم می کرد درکارشان بازی می کردم.

و باز هم ايفای يک نقش نزديک به تجربه های قبلی تان، با اين تفاوت که اين بار نود شب ميهمان خانه های مردم هستيد.
بله. نقش هايی که به من می دهند خواه ناخواه همين طوری است. يا ناهيد است، يا شکوه يا سرور، يا چيزی شبيه به اين کاراکترها. درمورد نقشی که به من می دهند خودم چندان نمی توانم تصميم بگيرم. نقش من بعد از خانه به دوش همين بوده و چندان تغييری هم نکرده است.

پس نمی توان معترض بود که چرا شما را در قالب نقش های تکراری می بينيم چون خودتان هم يکی از معترضين به آن هستيد؟
بله. می خواهم بگويم شايد من توانايی های ديگری هم در ارائه نقش های متفاوت داشته باشم. اما از خانه به دوش هرچه برايم نوشته اند خانمی با ويژگی های عصبی بوده است. خودم هم از اين همه جيغ و فرياد ناراحتم. می دانيد اگر چيزی بيش ازحد معمول باشد آدم از آن بيزار می شود. مثل اين که شما عاشق قرمه سبزی باشيد ولی هرروز هفته بخواهيد آن را بخوريد. خوب بدتان می آيد.

الان احساس می کنيد مخاطب شما هم چنين حسی را دارد؟
باور کنيد من با مردم در کوچه و خيابان که روبرو می شوم و می پرسم شما از جيغ و دادهای من خسته نمی شويد همه می گويند ما عاشق اين حرص خوردن های شما هستيم. می گويند که هيچ کس مثل شما نمی تواند طبيعی حرص بخورد. مردم راضی اند اما خود من خسته شده ام.

معتقد هستيد شما کم کم به سمت کليشه شدن در اين نوع شخصيت درحال حرکت هستيد؟
من اصلا به کلمه کليشه اعتقادی ندارم. شما سينمای قبل از انقلاب ما را به خاطر بياوريد. مرحوم آقای تقی ظهوری هميشه تقی ظهوری بود. خانم حميده خيرآبادی هميشه خودشان بودند. اين داستان بود که تغيير می کرد و باعث می شد ايشان در شکل های متفاوت ديده بشوند. من معتقدم اين شخصيت بازيگر نيست که تغيير می کند بلکه اين داستان است که رويکردی نو به خود می گيرد. بنابراين کليشه وجود ندارد.

فکر می کنم اين حس مديريت شکوه هم در زندگی خصوصی اش وجود داشته باشد. درست است؟
بله. من در زندگی خصوصی ام هم مديرهستم. حتی درموقعيت های اجتماعی هم مديريت کرده ام.

شکوه با تمام قدرتی که دارد اما خيلی زود نظرش درمورد شوهرش بر می گردد.قبول داريد؟
بله. شکوه فقط هارت و پورت دارد ولی در اصل عاشق شوهرش است. می بينيم که هميشه دلهره دارد که او ناهار خورده يا نه؟؟؟ من در فاميل خودمان ديده ام که زنی در ظاهر با شوهر خود رفتار مناسبی ندارد اما در واقع عاشق اوست.غرور اين زن طوری است که بالاخره شوهرش از او پرسيد من نفهميدم که تو بالاخره مرا دوست داری يا نه؟

شما و حميد لولايی به يک زوج هنری در سريال ها تبديل شده ايد. چقدر با ادامه اين همکاری موافقيد؟
(می خندد) فکر می کنم بس باشد. ولی جدا از شوخی آقای لولايی بيشتر کار طنز می کنند و من می خواهم کمتر به اين مقوله بپردازم.

پس ما ديگر شما را در کارهای طنز کمتر يا اين که اصلا نخواهيم ديد؟
شايد ديگر اين دست کارها را بازی نکنم. دوست دارم نقش های ديگری را بازی کنم. شايد نقش های اصلی يک درام را به من ندهند اما می تواند يک زن معمولی باشد که در حال اداره کردن زندگی خودش است.

به نظرتان می توانيد از يک کاراکتر معمولی يک شخصيت خاص بتراشيد؟
بله، حتما. من درکنار آقای لولايی بايد صد در صد طنز بازی کنم چون ايشان کار درام نمی کنند. به گمانم بعد از اين چند کار بايد کمی فاصله بگيرم تا داستان قرمه سبزی پيش نيايد.بالاخره هرکاری نيازمند تنوع است.

اين تنوع را چه کسی بايد به وجود بياورد؟ قاعدتا بازيگران طنزهای روتين ثابت هستند و هر کسی بخواهد از اين دست کارها کند سراغ آنها می رود.
بله. آن را بايد نويسندگان عزيز به وجود بياورند. من می خواهم اين رودربايستی در قبول پيشنهادات تکراری را کم کم کنار بگذارم.

حالا چرا از امروزتصميم گرفتيد آن را کنار بگذاريد؟
چون فهميدم که به ضررم تمام می شود.

شما از آن دسته بازيگرانی هستيد که دوست دارند دست شان درکار باز باشد؟
بله. اگر کمی بسته باشد نمی توانم کار کنم.

قبول داريد اين مساله عمدتا در کارهای طنز روتين جايگاه خود را دارد و در درام اين اتفاقات معنای ديگری دارد؟
بله. درست است. آنجا کارگردان بر اساس فيلمنامه و دکوپاژ پيش می رود.

گويا شما و حميد لولايی در "چارخونه" از بداهه زياد استفاده می کنيد؟
بله. ما سعی می کنيم کم و کسری متن را بر اساس بداهه ها پر کنيم. اين مساله به مزه و نمک کار بيشتر کمک می کند.

فکر نمی کنيد اين مساله باعث ناهماهنگی دربازی بازيگران شود؟
شما تا به حال از اين دست اتفاقات ديده ايد؟

بله. مثلا در قسمت های اول به دليل تجربه قرار گرفتن در کنار هم با آقای لولايی خوب ارتباط برقرار می شد ولی ديگران يا جلوتر از شما بوند يا معمولا عقب تر.
خب بله. از اين اتفاقات در قسمت های اول می افتد. ولی بازيگران ديگر هم از بداهه زياد استفاده می کنند.

اگر حرفی باقيمانده از "چارخونه" داريد بگوييد.
من بعد از چارخونه سعی می کنم ديگر کار طنز قبول نکنم و اگر قرار است در نقشی باقی بمانم آن جدی باشد نه طنز.