برگزاری جشنوارههای مختلف تئاتری در امتداد یکدیگر در سال 88 با وجود مشکلات مختلف و کمبودهای فراوان در حوزه تئاتر این سئوال را به ذهن میآورد که کدام ضرورت برگزاری این تعداد جشنواره تئاتری را توجیه میکند.
به گزارش خبرنگار مهر، هر یک از کشورهای صاحب نام جهان در عرصه تئاتر در طول سال شاهد برگزاری تعدادی فستیوال یا جشنوارههای معتبر و مؤثر تئاتری در سطح ملی یا بینالمللی هستند. در ایران هم در طول یک سال شاهد برگزاری جشنوارههای متعدد تئاتری هستیم که شاید در نوع خود رکورد خوبی را در عرصه تئاتر جهان به خود اختصاص میدهد.
advertisement@gooya.com |
|
از ابتدای سال کاری در کنار آغاز فعالیتهای تئاتری فعالیت ستادی جشنوارههای مختلف تئاتری هم کار خود را آغاز میکنند. نکته جالب این جاست که در کارنامه کاری یک سال مراکز تئاتری که در رأس آنها اداره کل هنرهای نمایشی به عنوان متولی تئاتر حضور دارد فعالیتهای جشنوارهای بسته به هزینه و نیرویی که صرف آن میشود نه تنها برابری بلکه در برخی مواقع جایگاه بالاتری را نسبت به فعالیتهای اجرایی دیگر تئاتر در طول سال به خود اختصاص میدهند.
بارها و از زبان کارشناسان، اهالی تئاتر و مدیران مختلف تئاتری گفته و شنیده شده که تئاتر ایران جشنواره زده است ولی این نظرات تنها شنیده شدهاند و راهکاری برای برون رفت از این معضل اندیشه نشده است. برگزاری جشنواره تئاتر دانشگاهیان، تئاتر تجربه، تئاتر عروسکی دانشجویی، جشنواره تئاتر کودک و نوجوان، جشنواره تئاتر بانوان، جشنواره تئاتر ایثار، جشنواره تئاتر تک، جشنواره تئاتر ماه، جشنواره تئاتر آیینی سنتی، جشنواره تئاتر رضوی، همایش آیینهای عاشورایی، جشنواره تئاتر فجر و جشنواره عدالت و امید هم که به تازگی به جرگه قطار جشنوارههای تئاتری پیوسته، همه ساله بخش عظیمی از بودجه و زمان تئاتر را به خود اختصاص میدهند.
از طرفی زمانی عنوان میشد که جشنوارههای تئاتری محلی برای بروز و ظهور استعدادهای مختلف و جوان تئاتری است ولی حالا با تسلسل موجود در برگزاری جشنوارهها شاهد آنیم که گروههای مختلف با متون نمایشی مشابه یا مشترک در چند جشنواره حضور پیدا میکنند و ماحصل و نتیجه این جشنوارهها نه تنها برآیند قابل توجهی نیست بلکه معضلی به نام نوبت اجرایی و اجرای عمومی را نیز برای هنرمندان تئاتر به وجود میآورد.
اکثر هنرمندان و گروههای تئاتری که در جشنوارههای مختلف حضور پیدا میکنند نیاز و هدفشان اجرای عمومی آثارشان است که این امر گاهی درباره برگزیدگان یک جشنواره نیز به راحتی اتفاق نمیافتد. نکته دیگر این است که به زعم بسیاری از کارشناسان تئاتر نه تنها برگزاری جشنوارهها برآیند مناسبی ندارد بلکه صرف بالا بردن آمار فعالیتها انجام میشود و وقفهای در روند اصلی تئاتر نیز ایجاد میکند.
وقتی جشنوارهای در سالنهای تئاتری که باید میزبانی آثار مختلف را در طول سال عهدهدار باشند، برگزار میشود فاصلهای میان اجراهای گروه نمایشی ایجاد کرده و باعث بروز مشکلاتی برای گروه اجرایی و مخاطب تئاتر هم میشود. بارها و در نشستهای مختلف پیشنهاد شده است که متولیان تئاتر میتوانند با ادغام برخی جشنوارههای مختلف که تئاتر ایران را به مانند مسلسلی به رگبار بستهاند، در سال سه یا چهار جشنواره را با کیفیتی بالا و تأثیرگذار برگزار کنند.
اما گویا هر مدیر و نهادی قصد این را دارد تا گوی سبقت را از دیگری ربوده و رکورد بیشتری را به خود اختصاص دهد. وقتی در طول سال از کمبود بودجه تئاتر گلایه میکنیم آیا بهتر نیست به نوع مصرف و تخصیص آن هم توجه کنیم؟ چرا باید جشنوارههایی که در طول سال برگزار شود که بی هیچ نتیجه مثبتی برگزار میشوند و تنها گلایههای هنرمندانی را به همراه دارند که از نبود سالن تمرین، وقت کافی و کمک هزینه مناسب سخن به میان میآورند؟
چرا جشنواره برگزار میکنیم تا در آن شاهد حضور چهرههایی مشترک باشیم که تنها با تغییر یک متن در طول سال فرصتی برای تعمق روی کیفیت آثاری که به صحنه میبرند را ندارند؟ آیا بهتر نیست که در ادغامی درست جشنوارههای دینی و جشنوارههای سنتی و جشنوارههای دانشجویی را در طول سال در قالب سه یا چهار جشنواره با نظم و فاصله زمانی مناسب اجرا کنیم؟
جشنواره تئاتر فجر که روزی اولین جشنواره تئاتری کشور بود تحت تأثیر جشنوارههای دیگر قرار گرفته و حتی به لحاظ بودجه و سطح کیفی نیز روند رو به رشد و مناسبی نداشته است. تعدد جشنوارههای تئاتری حتی جذابیت حضور برای هنرمندان مستعد و نوآور تئاتری را نیز از بین برده است و از این رو در اکثر جشنوارهها شاهد اجرای آثاری با سطحی کیفی نامناسب هستیم.
راهکاری که به تازگی در برخی برنامههای مدیریتی مطرح میشود برگزاری جشنوارهها در شهرستانها با هدف تمرکز زدایی از تهران است. در صورتیکه با نیمی از بودجه مصرفی برای رنگین کمانهای تئاتری که زمانی کوتاه فرصت زندگی دارند، میتوان به تولید آثار مناسب و با کیفیت در سطح شهرستانها و استانهای مختلف کشور و ارائه آموزشهای لازم آکادمیک به علاقمندان در نقاط مختلف ایران پرداخت.
اما گویا برگزاری صرف جشنوارهها و بالا بردن سطح آمار کمی بیشتر از کیفی مدنظر مدیران و متولیان تئاتری است. امید آن میرود مدیران و مسئولان که گویا هیچگاه به فکر حل معضلات تئاتری نیستند به جای اینکه انرژی، زمان و بودجه تئاتری را بی هیچ نتیجه مناسبی به فکر تولید آثار مناسب و بالا بردن سطح کیفی تئاتر در تهران و شهرستانها باشند.