جمعه 17 شهریور 1385

فاطمه رجبي، خواهر من و تو، محسن حق طلب، نوسازی

- سوليوان آخرين سفير آمريكا در تهران در خاطراتش مي نويسد: شب هفده شهريور شاه بسيار مظطرب و هراسان بود، او واقعا از عكس العمل مردم در برابر كشتار روز گذشته مي ترسيد. بنابراين من دست به كار شدم و اين مساله را به گوش كارتر رساندم. كارتر هم شخصا با شاه تماس گرفت و به او دلداري داد. كارتر به شاه گفته بود: آمريكا تا آخرين لحظه پشتیبان شاه خواهدبود. رزالین زن کارتر هم به فرح زنگ زد و همین جملات را تکرار کرد و این چنین بود که آن شب شاه با خیال راحت به رختخواب رفت!(نقل به مضمون)

شکی نیست که درخواست خاتمی از کارتر برای دیدار در آمریکا یکی از جالب ترین نمایش های سیاسی خاتمی برای معرفی خود به عنوان نماینده اسلام لیبرالیستی در جهان غرب بوده است.

اسلامی که هیچ مشکلی با غرب ندارد، موعود محور نیست و قرار است راهی را در برابر مسلمانان قرا دهد که تحت هژمونی لیبرال سرمایه داری آمریکایی به خوشی زندگی کنند و احیانا اگر روزی سر طغیان برداشتند، بمب های چند تنی آمریکایی به حق بر سرشان فرو بنشیند.

2- یقین دارم که نومحافظه کاران مستقر در وزارت خارجه آمریکا قصدی پلید برای پذیرایی از خاتمی داشته اند. بر من خرده نگیرید که می گویم آمریکایی ها از خاتمی پذیرایی کردند. چون خاتمی برای سفر به آمریکا نیازمند ویزای مخصوص بود. چرا که تیم حفاظت چند نفره او قصد داشت به صورت مسلح وارد آمریکا شود. و به شهرهای مختلف سفر کند. تیم حفاظتی که همه اعضای آن ، عضو رسمی سپاه اسداران بوده اند.

به این ها اضافه کنید، خروج خاتمی از پاویون فرودگاه نیویورک و ...

3- چه چیزی خاتمی را مجبور کرد تا درخواست دیدار با کارتر را مفتضحانه پس بگیرد؟ مفتضحانه را ازآن جهت می گویم که تیتر یک رسانه های مافیایی را در روز پنج شنبه ببینید!

خاتمی باز هم ترسید، مانند تمام روزهای دوران هشت ساله ریاست جمهوری اش! ترسید از این که دو تا بسیج دانشجویی علیه اش بیانیه بدهند. ترسید از این که تعدای پابرهنه پس از نمازجمعه تهران و قم و اصفهان شعار بدهند، خاتمی خاتمی خجالت خجالت!

خاتمی نه این که نمی خواست بلکه نمی توانست آرزوهای نومحافظه کاران آمریکایی و ساختارشکنان داخلی را محقق سازد!

4- فاطمه رجبی خواستار خلع لباس خاتمی شده است! آیا این برای کسی که این چنین بازیچه دست نومحافظه کاران آمریکایی شده است کیفر بزرگی است؟

به گمانم حمله سراسری دیروز رسانه های دولتی( منظورم پول دولت است، شرق و کیهان) به فاطمه رجبی فرافکنی شان برای شکست پروژه دیدار خاتمی و کارتر بوده است.

5- امروز حسین شریعتمداری نوشته که روزی به دلیل دروغ گویی و بهتان زدن حشمت الله طبرزدی به او اجازه انتشار هفته نامه اش در کیهان را ندادم و امروز فاطمه رجبی در راه طبرزدی است.

اول این که كساني كه مدعي سرسپردگي دربرابر راه امام (ره) بوده اند چه شده است كه در برابر انتشار خبرتقاضاي خاتمي جهت ملاقات با كارتر اينچنين سكوت پيشه كرده اند .آنان كه به اين سادگي قلم خود را بر عليه ديگران به اهانت مي لغزانند چه شده است كه در برابر خضوع يك شخصيت سابق سياسي در برابر عامل اصلي كودتا عليه انقلاب اسلامي ملت ايران ، كشتار زن و كودك و پير و جوان در17 شهريور 57 و به قول حضرت امام (ره) منفورترين افراد نزد ملت ايران ، اينچنين سكوت كرده و از كنار آن به راحتي مي گذرد.

دوم این که اگر طبرزدی به این روز افتاد به خاطر ضعف ایمان و دروغ گویی و تهمت زدن بود. همان نکته ای که حسین شریعتمداری به درستی اشاره کرده است . اما پیروان خط طبرزدی را باید جای دیگری جستجو کرد. شریعتمداری نوشته است: گفته مي شود كتاب اغراق آميز خانم رجبي با عنوان «احمدي نژاد، معجزه هزاره سوم» از حمايت نهاد محترم رياست جمهوري برخوردار بوده است كه...!

در جواب باید گفت کاش حسین شریعتمداری لحظه ای از قضاوتهاي غير اخلاقي خود دست بر مي داشت و تماسی حتي تلفني با معاون سابقش که اکنون بر مسند وزارت ارشاد تکیه زده است می گرفت. آن گاه حسين صفار هرندی برای حسین شریعتمداری تعریف می کرد که این کتاب چگونه منتشر شده و این را هم حتما می گفت که یکی از کاندیداهای انتخابات گذشته پس از انتشار این کتاب محسنی اژه ای را فراخوانده و به او گفته است: باید کتاب را جمع آوری کنی!در اينصورت وزیر ارشاد حتما شنیدنی های دیگری هم به شریعتمداری می گفت!

همه بايد بدانند پیروان راه طبرزدی دروغ گویان و تهمت زنندگان هستند!

6- لمپن ترین سیاسی ایران محمد علی ابطحی هم به جمع فحاش ها پیوسته و به سبک عشرت شایق گفته است: فاطمه رجبی ارزش پاسخ گویی ندارد. بهتر است ایشان به جای پاسخ گویی به سرکار خانم فاطمه رجبی درباره مسائل بارزش تر مثل دیدار پاییز 83 رئيس نيروي انتظامي وقت و خاتمی درباره رفت و آمدهاي وی و یا ماجراهای سواحل بیروت و یا ماجرای خانم کاملیا انتخابی فر (خبرنگار اسوشيتدپرس ،راديو فردا و روزنامه زن ) و یا ماجرهای دیگر حرفی بزند!

7-دوست رزمنده و جانباز نادیده ای نوشته بود:

فاطمه رجبی را دریابید! صاحبان قدرت و ثروت آنها که به حق مافیای قدرت در ایران نام گرفته اند، آنها که دردشان تنها چاپیدن ملت ماست، آنها که زوزه هایشان برای رسیدن به قدرت برای خود قدرت است، توطئه ای را برای از پای انداختن فاطمه رجبی طراحی نموده اند.

فاطمه رجبی برای من نه به عنوان همسر جناب آقای الهام بلکه به عنوان یک زن، یک انقلابی حقیقی، یک منادی عدالت و یک شبه ابوذر قابل احترام است. او در زمانی که کرکسهای قدرت طلب منادیان حق خواهی را به زندان و شلاق محکوم می کنند، فریاد عدالتخواهی سر داد. اینک آنها که در خیمه های عشق قدرت در نیاوران، در زعفرانیه، در کاخهایی بنا شده بر خون مستضعفین، زندگی می کنند، آنها که اروپا حیاط خلوت خود و فرزندانشان می باشد، آنها که فرزندانشان با روح تکبر و نخوت بزرگ شده اند، آنها که کارخانه ها و خانه هایشان به نام اعوان و انصارشان هست که نکند نامی از آنها آورده شود، آنها که از نام اسشهادیون جهان اسلام چون سگ بر خود می لرزند، آنها که به دروغ دم از ولایت عشق و خمینی می زنند اما یادشان رفته که آن پیر جماران فریاد برآورد که زی طلبگی را رها نکنید که مغضوب ملت می شوید تصمیم دارند صدای حق خواهی یک شیر زن را خاموش کنند .

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

آری فاطمه رجبی خواهر من است! خواهر توست! هر که عدالت را در این سرزمین فریاد کند برادر من است!خواهر من است هر که از ظلم نترسد از قدرتمندان گردن کلفت نترسد هم کیش من است! او نماینده شیرزنان ایران است آن خواهرانی که در جبهه های نبرد زخم تو را می بستند آنها که هنگام نیاز بی هراس از زوزه کفتارهای بعثی سلاح بر دست می گرفتند او نماینده زینب است !

زندگی

چون قفسی است

قفسی تنگ

پر از تنهایی

و چه خوب است

لحظه غفلت آن زندانبان

بعد از آن هم

پرواز................

در همين زمينه:

دنبالک:

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'فاطمه رجبي، خواهر من و تو، محسن حق طلب، نوسازی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016