آفتاب: دکتر صادق زيباکلام در گفتوگو با خبرنگار سياسی آفتاب در خصوص فضای موجود بر مطبوعات کشورگفت: «سه ماه پيش وقتی روزنامه شرق و همميهن به فاصله کوتاهی از همديگر منتشر شدند و در ميان نيروهای اصلاحطلب و مستقل شور و شعفی ايجاد شد به نظر رسيد که تحليلهايی که درباره واکنش اصولگرايان ابراز میشد درست نبوده است. ما با خود گفتيم که در مدت به قدرت رسيدن اصولگرايان روزنامه اعتماد ملی و شرق و همميهن و ... منتشر شده است. من به ياد دارم که در آن مقطع در نخستين يادداشتی که در روزنامه شرق نوشتم، سعی کردم از اصولگرايان حلاليت بطلبم که ما گمان میکرديم از سال ۸۴ که شما آمديد اين تتمه آزادی مطبوعات را هم تعطيل میکنيد، اما چنين نکرديد و وضع مطبوعات اکنون لااقل از گذشته بدتر نشده است. به هر حال يک چنين اميدواریهايی داشتم و گمان میکردم وقتی امر مثبتی اتفاق میافتد، بايد گفت. ما که قسم نخوردهايم که نسبت به اصولگرايان بغض و کينه داشته باشيم. وقتی آنان در راه آزادی مطبوعات قدمی برمیدارند بايد از آنان تمجيد کنيم.»
وی افزود: «اما مدت کوتاهی بعد روزنامه همميهن بسته شد و شرايط به تدريج تنگتر شد. از سويی برخی از آقايان شروع کردند سخن گفتن از کودتای خزنده مطبوعاتی و اين علامت خوبی نبود و جای اين پرسش باقی ماند که کدام کودتا؟ آخر چگونه؟ اما اصولگرايانی که به اين امر اعتقاد داشتند بر سر حرف خود ماندند. مساله ديگر اين بود که وقتی نقل قول يا گزارشی در روزنامهای درباره دولت منتشر میشود بلافاصله دفتر آقای رئيس جمهور از روزنامهها میخواست که صفحه اول و به طور برجسته بنويسند که اين مطلب کذب است و تحريف شده است و ... يعنی نوعی کمتحملی و کمطاقتی به طوری که من در روزنامه شرق شاهد بودم که آرام آرام مسئولان از انتشار مقاله يا تحليلی که نام آقای احمدینژاد يا دولت در آن برده میشد اکراه داشتند و تلاش میکردند که به جای نام رييس جمهور گفته شود برخی از مسئولان يا برخی از اصولگرايان!.»
اين استاد دانشگاه ادامه داد: «بعضی وقتها که به روزنامه شرق سرمیزدم احساس میکردم که با عدهای روزنامهنگار و نويسنده طرف نيستم، بلکه اينها برو بچههايی هستند که کارشان خنثیسازی بمب است! يعنی به قدری با ترس و لرز رفتار میکردند و حتی مثلا در مورد مطلبی از خود من بعد از سه بار چک شدن باز هم آن را حذف میکردند و به قدری احتياط به خرج میدادند که احساس میکردم اين افراد با اين همه احتياط و اين طور که عرق سرد روی پيشانیشان مینشيند و با ترس و لرز کار میکنند، دارند يک بمب را خثنی میکنند! وضع بسيار بدی بود. آنها احساس میکردند که امروز ديگر شماره آخر است و عليرغم همه احتياطها و خودسانسوریها بالاخره اين اتفاق افتاد و شرق بسته شد. اکنون من هر چه قدر خوشبينانه به مساله مطبوعات نگاه میکنم، نمیتوانم بگويم که وضعيت مطلوبی است. اين نشان میدهد که لااقل برخی از اعضای دولت آقای احمدینژاد تحمل هيچ نوع انتقادی را ندارند.»
اين ستوننويس روزنامه شرق در ادامه با اظهار تاسف از اين وضعيت افزود: روزنامههايی مانند شرق و همميهن هر چه قدر امساک و محافظهکاری و خودسانسوری به خرج دهند به هر حال طرفدار اصولگرايان نيستند و به گمانم اصولگرايان به اين نتيجه رسيدهاند که با توجه به نزديکی انتخابات "اصلا چرا بايد اين روزنامهها باشند؟ اينها که با هر ميزان فشار چيزهايی میگويند که به نفع ما نيست، پس بهتر است نباشند!" پديده جالب اين است که معمولا در گذشته وقتی به پيشواز انتخابات میرفتيم قدری فضای کشور باز میشد چرا که جريانات تندرو میخواستند به مردم نشان دهند که ما هم آزادانديش هستيم. اما عجيب اين که اين بار مصمم شدهاند که فضا را تنگتر و محدودتر کنند و خيال خود را از بابت مجلس هشتم راحت کرده و حضور مخالفان خود در مجلس هشتم را به حداقل برسانند. اميدوارم من اشتباه کنم اما فیالواقع من اصلا خوشبينی تابستان گذشته را ندارم.
زيباکلام اضافه کرد: «آنها میخواهند ناکامیهايشان در حوزه اقتصاد و سياست خارجی و ... انعکاس نيابد تا شانس پيروزی آنها در انتخابات را کاهش ندهد. آنها میدانند که جماعت خواننده شرق و همميهن وعموما طبقه متوسط به آنها رای نمیدهند. اما تلاش میکنند شهرستانیها و طبقه سنتی هم از اين مشکلات اطلاع نيابند تا مبادا از رای دادن به آنها منصرف شود. صدا و سيما هم که مدام مدح و ثنای اصولگرايان را میگويد. شايد از اين راه مجلس هشتم را تصاحب کنند.»
advertisement@gooya.com |
|
اين تحليلگر مسائل سياسی در ادامه در خصوص تحليل پيشين خود درباره احتمال تصاحب اکثريت نسبی توسط اصولگرايان در مجلس هشتم گفت: «يکی از خطرهايی که آنان احساس میکنند، اين است که نارضايتی از سياستهای دولت به ويژه در عرصه اقتصاد در ماههای آينده بيشتر شود. خطر دوم برای آنها اين است که نتوانند به اتحاد برسند و داستان انتخابات شوراها تکرار شود و طرفداران آقای احمدینژاد حاضر نشوند انقياد و تبعيت از بخش سنتی را بپذيرند. تلاش میکنند با حاکم کردن يک جمع چند نفره از طريق اعمال شيخوخيت و دادن حق وتو به آنها تصميمات مرضیالطرفين اتخاذ شود. اگر بتوانند در اين کار موفق شوند مشکل دوم منتفی است اما مشکل اول همچنان هست و عملکرد اقتصادی دولت مانند شمشير دموکلس بر فراز سر اصولگرايان است و پاشنه آشيل آنهاست. آنها با خود میگويند فعلا عدهای را ساکت میکنيم تا ببينيم با مشکل اقتصاد تا اسفندماه چه میتوان کرد!
اين استاد دانشگاه در پايان اين گفتوگو درباره روز خبرنگار نيز گفت: «روز هفدهم مرداد ميهمان کانون متفکرين ايران بودم تا در مراسمی به مناسبت روز خبرنگار شرکت کنم. به آنان گفتم در هفتهای که شرق تعطيل شده و برخی مسئولان علیالدوام از کودتای خزنده مطبوعاتی سخن میگويند، شوخی بیمزهای است که دور هم جمع شويم و برای روز خبرنگار به هم تبريک بگوييم. شايد روزی فرا برسد که بتوان روز خبرنگار را گرامی داشت. اما امروز شوخی تلخی است گراميداشت روز خبرنگار!»