نامه عيسی کلانتری به جنتی: بايد پاسخگوی بی‌عدالتی‌های خويش در دو جهان باشيد، امروز

عيسی کلانتری کانديدای رد صلاحيت شده اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات مجلس، در نامه ای به احمد جنتی دبير شورای نگهبان ضمن انتقاد از عملکرد شورای نگهبان نوشت: بنده خداوند را شاکرم که اسلام خود را از شخص شما يا شورای خاصی دريافت نکرده‌ام تا به اين آسانی از من سلب شود و مطمئناً اين گونه برخوردهای ناصواب نه تنها کمکی به توسعه و ترويج اسلام نمی‌کند بلکه در تضعيف آن بی‌تأثير نيز نخواهد بود.

در اين نامه کلانتری به شرح کامل دلايل رد صلاحيتش پرداخته و گزارشی از رفتاری که شورای نگهبان داشته ارائه داده و در پايان آورده است: جناب آقای جنتی شما را با باورهايتان به حال خود می‌گذارم تا پاسخگوی همه بی‌عدالتی‌های خويش در دو جهان باشيد.

متن کامل نامه عيسی کلانتری خطاب به احمد جنتی به اين شرح است:

حضرت آيت‌ا. . . جنتی

دبير شورای محترم نگهبان قانون اساسی

با سلام و درود به روان رهبر کبير انقلاب و شهيدان هميشه جاويد و آرزوی سرافرازی ملّت بزرگ ايران زمين و موفقيت مقام معظم رهبری و عفو خداوندی برای همه بندگان گناهکار.

جناب آقای جنتی، اينجانب عيسی کلانتری فرزند محمد حسين که در ۲۶ سال گذشته ، ۱۳ سال با سمت وزير کشاورزی ، ۶ سال مشاور رئيس جمهور و ۴ سال معاون وزير در ج.ا.ا خدمت نمودم، کانديدای مجلس هشتم از حوزة انتخابی تهران بزرگ شدم که از سوی شورای نگهبان به جرم عدم التزام به اسلام ردّ صلاحيت گرديدم.

در اين رابطه لازم ديدم برای آگاهی هموطنان به خصوص هموطنان آذری و کشاورزان عزيز کشور موارد زير را برای روشن شدن اذهان آنان به اطلاع برسانم.

هنگامی که کشاورزان کشور از نزديک لمس کردند که حامی جدّی در مجلس هفتم شورای اسلامی و دولت نهم ندارند و هنگامی که به شکايت آنان از دولت به قوّه قضاييه در مورد عدم اجرای قانون مصوّب مجلس که مورد تأييد شما نيز واقع گرديده بود و با تمام پيگيری‌های بعدی اقدامی از سوی قوّه مذکور صورت نگرفت و هم‌چنين شاهد بودند علی‌رغم اين که مواد غذايی در جهان کمياب شده و در کمتر از يک سال گذشته متوسط قيمت مواد غذايی بيش از دو برابر شده است، همزمان متأسفانه توان کشاورزی کشور به دليل سياست‌های عوام‌فريبانه به شدت تحليل می‌رود ، متوجه شدند عليرغم همه شعارهای اکثريت نمايندگان مجلس هفتم در حمايت از آنان، به علت تسليم شدن نمايندگان در مقابل دولت ديگر جايی ندارند ، لذا به اصرار برخی از مسؤولين نظام و نمايندگان کشاورزان کشور از بنده خواستند برای کمک به توسعه پايدار کشاورزی و باز کردن راه ورود سرمايه‌گذاری به کشاورزی و توسعه واقعی آن ، کانديدای نمايندگی مجلس هشتم شوم. .

پس از مقاومت‌های اوليه، دريافتم که ادامه مقاومت سخت است لذا عليرغم مخالفت شديد خانواده دست به دامن استخاره شدم و از طريق يکی از بستگان از محضر حضرت آيت‌ا. . . العظمی صافی گلپايگانی تقاضای استخاره کردم که ايشان فرموده بودند حتماً راهی را که می‌خواهند بروند تا آخر ادامه دهند که استخاره خير بوده است. پس از اين مرحله اقدام به ثبت‌نام نمودم . پس از تأييد هیأت اجرايی شهرستان تهران، در آخرين دقايق باقيمانده قبل از اتمام فرصت اعتراض از فرمانداری تهران بزرگ توسط يکی از دوستان به صورت غيررسمی اطلاع دادند که هیأت نظارت شما را تأييد نکرده و دو روز پس از ابلاغ به عمد به شما اعلام نکرده‌اند (به استناد بند ۱ ماده ۲۸ ، عدم التزام به اسلام) گفتم خير است و اعتراض نمی‌کنم ايشان فرمودند اگر اعتراض نکنی يعنی تأييد کرده‌ای که مسلمان نيستی لذا سه دقيقه مانده به پايان زمان مقرّر طی چند خط خطاب به شورای نگهبان اعتراض کردم و تمايل پيدا کردم که دلايل عدم صلاحيت خود را بدانم که بالاخره در تاريخ جمعه ۳/۱۲/۸۶ پس از ملاقات با جناب آقای اميری عضو محترم حقوق‌دان شورای نگهبان و جناب آقای اسدی کارشناس حقوقی شورا موارد زير را در پرونده اعلام کردند :

۱ـ واگذاری زمين به قيمت ارزان‌تر از سوی سازمان امور اراضی در استان زنجان در سال ۱۳۷۳ که بازرسی کل کشور معترض بود و پرونده در دادگاه مطرح شده بود .

۲ـ واگذاری زمين به يکی از آشنايان و دادن تغيير کاربری به آن

۳ـ تبانی در معاملات دولتی که پرونده در دادگاه مطرح شده بود ۴ـ استفاده از هواپيمای اختصاصی در مسافرت به مناطق کشور در دوران وزارت

۵ـ موردی را هم غير مستقيم اشاره نمودند و بريده

روزنامه‌هايی از مصاحبه‌های اينجانب را با ماژيک زرد مشخص کرده بودند دال بر اظهار‌نظرهای صريح اينجانب در مسايل کشور که شايد باب ميل آقايان نبوده است .

عاليجناب جنتی دلايل فوق پس از ۱۳ سال وزارت بزرگترين افتخار اينجانب می‌تواند باشد که هيچ چيزی را برای مخالفت پيدا نکرديد و بهانه‌هايتان دلايل ذکر شده فوق بوده که هيچکدام دالّ بر تخلف نمی‌تواند باشد آنهم برای ردّ صلاحيت که جناب آقای اميری نيز به آن اذعان داشتند و مکتوب به جنابعالی اعلام نمودند.

جناب آقای جنتی آن چيزی که هميشه برای من مهم بوده است و به خاطر آن در ۲۶ سال گذشته سعی نموده‌ام که به نحو احسن انجام دهم کمک به توسعه کشور و رشد آن در کليه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سياسی به خصوص قشر محروم روستايی و کشاورزان بوده است و هرگز يادم نمی‌رود در ملاقات خصوصی چند دقيقه‌ای که در پاييز ۱۳۶۷ به اتفاق مرحوم حضرت حجت‌الاسلام والمسلمين حاج احمد آقا خمينی در محضر رهبر‌کبير انقلاب داشتم پس از معرفی اينجانب خدمت حضرت ايشان که وزير کشاورزی جديد هستند حضرت امام فرمودند کاری بکنيد که وضع روستاييان و کشاورزان بهبود يابد آنها اقشار زحمتکش و مظلومی هستند و از آن زمان تمام عزم خود را جزم کردم که به اين خواسته بنيان‌گذار جمهوری اسلامی ايران جامه عمل بپوشانم.

اما در موارد اتهام پنجگانه فوق خوشبختانه احکام تبرئه دادگاه در موارد ۱ و ۳ علاوه بر اينکه قبلاً ضميمه پرونده انتخاباتی بود کپی آن نيز مجدداً به آقای اميری داده شد که يک ادعای واهی بوده است .

در مورد بند دوم اعلام نموده‌ام اگر بنده نه تنها به آشنايان بلکه حتی به دوستان درجه ۱ ، ۲ و ۳ زمين واگذار کرده و سپس مجوز تغيير کاربری داده باشم تمام مسؤوليت آنرا می‌پذيرم و اين موضوع صرفاً يک اتهام واهی و تهمت سياسی است ، گرچه قانون در اين زمينه هيچ منعی نداشته است و می‌توانستم با استفاده از اختيارات قانونی خود در اين زمينه اقدام نمايم . اگر از خويشان بنده طبق قانون زمينی از دستگاه‌های اجرايی ، غير از وزارت کشاورزی آنهم با ۵/۱ برابر قيمت واقعی روز گرفته باشد حق قانونی وی بوده است.

در مورد استفاده از هواپيمای اختصاصی در برخی مسافرت‌ها لازم است يادآور شوم که اين امر با تصويب هیأت وزيران انجام می‌گرفت و عين قانون بود و هيچ‌گونه تخلف از قانون صورت نگرفته است لذا جرمی اتفاق نيفتاده بود که پاسخگو باشم اگر هم استفاده شده برای انجام وظيفه در داخل کشور بوده نه سفرهای زيارتی و سياحتی درون‌ مرزی و برون مرزی با هواپيماهای چند صد نفره بلکه با هواپيماهای کوچک چند نفره که هيچ‌وقت عاری از خطر سقوط نيز نبودند.

جناب آقای جنتی اگر نيت من از کانديدا شدن با توجه به ايرادات ابرازی سوء استفاده از موقعيت نمايندگی بود بايد عرض کنم که در ربع قرن گذشته امکانات به مراتب فراوان‌تری از نمايندگی در اختيار داشتم که می‌توانستم از آنها بهره ببرم . با کمال سربلندی برای اولين بار اعلام می‌نمايم که عليرغم همه شايعات يکی از سالم‌ترين و پاک‌ترين مسؤولان کشور هستم که مخالفين عليرغم همه تلاش ها و دسترسی به بايگانی‌ها در پرونده‌های مختلف کوچکترين تخلف قابل پيگرد پيدا نکردند که ناچار شدند دست به چنين شايعه پراکنی‌هايی بزنند و علت اين همه مخالفت‌ها نيز اين بود که نوکری کسی را در دوران عمر خدمتم به غير از ملت بزرگ ايران نپذيرفتم.

من مطمئن هستم تنها دليلی که آن شورا نتوانست و يا نخواست صلاحيت اينجانب را تأييد نمايد همان مورد بند ۵ بوده که فکر می‌کنم حتماً همه نمايندگان مجلس برای ايفای نقش نمايندگی خود طبق قانون بايد واجد آن باشند و شجاعت لازم را برای بيان نارسايی‌ها در کشور و ارايه راه حل‌های مناسب تا جايی که منافع ملی کشور پايمال نشود را داشته باشند و اگر غير از اين باشد بايد به نيات آنان شک کرد و گرنه به چه دليل راهی خانه ملت می‌شوند آيا راهی مجلس می‌شوند که تماشاگر از بين رفتن منابع ملت در راستای سياست‌های عوام‌فريبانه باشند.

جناب آقای جنتی بنده خداوند را شاکرم که اسلام خود را از شخص شما يا شورای خاصی دريافت نکرده‌ام تا به اين آسانی از من سلب شود و مطمئناً اين گونه برخوردهای ناصواب نه تنها کمکی به توسعه و ترويج اسلام نمی‌کند بلکه در تضعيف آن بی‌تأثير نيز نخواهد بود . مسلماً اسلامی که بنده و امثال بنده به آن اعتقاد و التزام داريم به مراتب قويتر و نهادينه‌تر از آن می باشد که با يک تهمت ناروا و يک اتهام واهی و بی اساس متزلزل گردد و يقين بدانيد فرزندان اين مرز و بوم و ايران بزرگ که معتقد به راه خمينی کبير هستند در جهت تثبيت شعار استقلال ، آزادی ،‌ عدالت و جمهوری اسلامی در مقابل هر گونه عوام‌فريبی و تحجّر که موجبات کمرنگ شدن آرمان‌های بنيان‌گذار جمهوری اسلامی شود ساکت نخواهند نشست.

زيبنده شورای نگهبان آن بود که طوری عمل و اظهارنظر می‌کرد تا شائبه طرفداری از جناح خاصّی را به اذهان متبادر نمی‌نمود و تصّور اينکه شورای نگهبان مستقل فقط می‌تواند حافظ اسلام باشد همچنان برای مردم به عنوان يک اصل مسلم باقی می‌ماند.

در خاتمه لازمست راجع به اتهام عدم التزام به اسلام که به اينجانب نسبت داده‌ايد نظر جنابعالی را به يک نکته تاريخی جلب نمايم.

خواجه نظام الملک دشمنی خاص با ناصرخسرو قباديانی داشت به طوری که ناصرخسرو ناچار شد ايران را ترک کند و در مصر مسکن گزيند با اين حال نظام الملک در مصر هم از دشمنی با ناصر خسرو دست برنداشت و او را متهم کرد که ناصرخسرو در مصر کافر شده است، ناصرخسرو وقتی اين را شنيد در يک خط پاسخ خواجه را داد و گفت:

نظام بی‌نظام گر کافرم خواند چراغ کذب را نبود فروغی
مسلمان خوانمش زيرا که نبود مکافات دروغی جز دروغی

لذا جناب آقای جنتی شما را با باورهايتان به حال خود می‌گذارم تا پاسخگوی همه بی‌عدالتی‌های خويش در دو جهان باشيد.