جمعه 13 اردیبهشت 1387

ايران، رکورد دار اعدام کودکان، گفت و گوی محمد تهوری با نازنين افشين جم دختر شايسته پيشين کانادا، واشنگتن پريزم

[به نقل از واشنگتن پريزم]


محمد تهوری - واشنگتن پريزم - اکثر ايرانی ها خصوصا ايرانيان ساکن کانادا، از سال ۲٠٠۳ (١۳۸۲) با نام "نازنين افشين جم" آشنا شدند. يعنی زمانی که او بعنوان دختر شايسته کانادا انتخاب شد. اما آنچه باعث شد نام وی بر سر زبانها باقی بماند، تلاش مداومش در راه مبارزه با نقض حقوق بشر بود.
وقتی از نازنين می پرسم چه عاملی سبب شد تا شما روی موضوع نقض حقوق بشر در ايران متمرکز شوی، با ناراحتی قصه "نازنين فاتحی" را برايم بازگو می کند. او می گويد برای من غير قابل باور بود دختری که در دفاع از حيثيت و حق خودش مرتکب قتل يک متجاوز شد، به مرگ محکوم گرديد و قرار بود بزودی به جوخه اعدام سپرده شود. آخر چطور بايد دختری اعدام شود که از سوی سه پسر مورد حمله قرار گرفته، و آنها می خواهند به وی تجاوز کنند؟ او نيز در دفاع از خودش به چاقويی که همراه دارد متوسل می شود، و يکی از آنها را از پا درمی آورد.
بعد از آن نازنين افشين جم با راه اندازی رشته عمليات (کمپين)ی در حمايت از نازنين فاتحی، با موضوع نقض حقوق بشر در ايران سروکار پيدا می کند. با رهايی فاتحی از خطر اعدام، افشين جم فعاليت هايش را برای توقف اعدام کودکان پی می گيرد.
مصاحبه پيش رو چکيده يی از يک گپ و گفت دوستانه با نازنين افشين جم در امريکا است، که می خوانيد.

- از چه زمانی به موضوع حقوق بشر علاقمند، و در اين حوزه فعال شدی؟
* از زمان دانش آموزی به مساله حقوق بشر و کار کردن در اين حوزه علاقمند بودم، و اتفاقا از همان دوران فعاليتم را شروع کردم. درمدرسه يی که تحصيل می کردم کلوپی که روی موضوع حقوق بشر فعال باشد، وجود نداشت. لذا من کلوپی با اين هدف راه اندازی کردم، و روی مسايل بين المللی کار می کرديم.

- مثلا چه نوع فعاليت هايی؟
* مثلا برنامه ای طراحی کرديم که بچه ها ۳٠ ساعت هيچ چيز نخوردند، و در اين مدت شروع به پول جمع کردن برای مردم فقير آفريقا کرديم. مردمی که غذايی برای خوردن نداشتند. يا می نشستيم درباره مشکلات مردم کشورهای مختلف صحبت می کرديم. خوب هرچی بزرگتر شدم، تلاش هايم بيشتر روی موضوع حقوق بشر متمرکز شد. به طوری که درحال حاضر بيشتر وقتم روی اين حوزه می گذرد.
من در اين سالها با صليب سرخ جهانی همکاری می کردم. تلاشم متوجه خدمات رسانی به آسيب ديدگان در کشورهای فقير بود، که از خدمات بهداشتی و دارويی تا خدمات مالی و غذايی را در بر می گرفت. در عين حال روی بچه های بازمانده از جنگ در کشورهای افريقايی، يا مين زدايی و آسيب هايی که از جنگ ها باقی مانده بود، کار می کرديم. مثلا در کشور اتيوپی به دختران خدمات بهداشتی و پزشکی می رسانديم. يا وقتی حادثه غير مترقبه يی مثل سونامی يا زلزله بم رخ می داد، خيلی تلاش می کرديم تا برای آنها پول جمع و ارسال کنيم.

- از کی روی ايران تمرکز کردی؟
* حدودآ از دو سال پيش که داستان نازنين فاتحی را شنيدم و برای دفاع از حقوق اين دختر فعال شدم، بيشتر تمرکزم روی ايران است. چراکه خيلی تحت تاثير او قرار گرفتم. آن موقع در حال توليد يک برنامه موسيقی بودم، که داستان نازنين را شنيدم. آنقدر ناراحت شدم که نتوانستم به کارم ادامه بدهم و برای مدتی آن را رها کردم. شب و روز به نازنين فکر می کردم. خوشبختانه گروهی که با من کارمی کردند، شرايط روحيم را درک می نمودند. اين موضوع سبب شد که بتوانم رشته عملياتی در حمايت از نازنين راه اندازی کنم.

- دقيقا توانستی چه کارهايی برای نازنين انجام بدهی؟
* ما توانستيم حدود ۳۵٠ هزار امضا در حمايت از نازنين جمع کنيم. همچنين در مجامع مختلف حاضر شدم، و در حمايت از او سخنرانی کردم. از سازمان های مختلف می خواستيم که با دولت ايران برای آزادی نازنين مذاکره کنند. اين تلاش ها سرانجام نتيجه داد.

- در اين راه بيشتر از ايرانی ها کمک گرفتی، يا غيرايرانی ها ياريت دادند؟
* بيشتر کسانی که به من کمک کردند و هنوز هم می کنند، غيرايرانی هستند. آنها از سراسر دنيا با من در تماسند، و با هم به صورت آن لاين کار می کنيم. بعضی از ايرانی ها هم کمک کردند. ولی (همان طور که گفتم) کمک غيرايرانی ها بيشتر بود. مثلا ما بايد حدود ٤۵ هزار دلار برای تامين وثيقه نازنين جمع آوری می کرديم. بيشتر اين پول را غير ايرانی ها پرداخت کردند، و حدود ده درصد اش را هم ايرانيان دادند.

- فکر می کنی چرا کمک ايرانی ها کمتر بود؟
* در مرحله اول آنها باور نداشتند، که اين تلاش ها نتيجه بدهد. مثلا امروز خيلی ازايرانی ها که مرا می بينند می گويند ما فکر نمی کرديم اين امضاء جمع کردن ها نتيجه بدهد، وگرنه حتما آن نامه را امضاء می کرديم. خوب بعضی از آنها هم می ترسيدند دچار مشکل شوند.

- بعد از پايان يافتن مورد نازنين که با موفقيت همراه بود، روی چه موضوعی متمرکز شدی؟
* يکی از موارد نقض حقوق بشر در ايران که خيلی مرا تحت تاثير قرار داد، موضوع اعدام کودکان بود. لذا حدود يک سال می شود، که تمام تلاشم روی اين موضوع متمرکزاست. به همين سبب رشته عمليات توقف اعدام کودکان را راه اندازی کرده ام، و با کمک جمعی از فعالان حقوق بشر روی اين موضوع کار می کنيم.

- دقيقا چه کار می کنيد؟
* کودکان در معرض خطر اعدام را شناسايی می کنيم، و با خانواده آنها تماس می گيريم تا بدانيم به چه کمکی نياز دارند. سپس سعی می کنيم به آنها کمک کنيم. بيشتر آنها در گرفتن وکيل و هزينه های آن مشکل دارند. ما هم برايشان وکيل می گيريم، و هزينه های آن را پرداخت می کنيم. به آنها ياد می دهيم چگونه به آقای (آيت الله) خامنه ای (مقام رهبری) و آقای (آيت الله) شاهرودی ( رئيس قوه قضائيه) نامه بنويسند، تا از خطر اعدام نجات پيدا کنند.
همزمان در سازمان ها و مجامع بين المللی و مجلس های قانونگزاری سخنرانی می کنم، تا آنها دولت ايران را متقاعد کنند اعدام کودکان را متوقف نمايد. در واقع سعی می کنيم صدای کودکان در معرض خطر اعدام را، به گوش جهانيان برسانيم. همچنين تلاش می کنيم که ايران قانون اعدام را ملغی اعلام نمايد.

- چگونه اين بچه ها را پيدا می کنيد؟
* از طريق مطبوعاتی که خبر دستگيری و اعدام آنها را منتشر می کنند، وکلايی که با آنها در ارتباط هستيم، خانواده متهمان و فعالان حقوق بشر در داخل ايران، با آنها آشنا می شويم. سپس با ايشان ارتباط برقرار می کنيم.

- تا حالا چند کودک را شناسايی کرده ايد؟
* ما تاکنون ١٠٠ کودک را شناسايی کرده ايم، که در معرض اعدام هستند. ولی گفته می شود تعداد کودکان در معرض خطر اعدام ١٧٠ نفر است.

- آيا اعدام کودکان در ديگر کشورها را نيز دنبال می کنيد؟
* بله محدوده فعاليت ما ايران نيست، و تمام کشورها را تحت نظارت داريم. ولی چون اين پديده در ايران ابعاد گسترده ای دارد، بيشتر نگاهمان متوجه اين کشور است.

- اعدام کودکان در کداميک از کشورها رايج است؟
* در سودان، يمن، عربستان سعودی و . با مشکل اعدام کودکان مواجهيم. ولی گستردگی آن در ايران، با هيچ کجای دنيا قابل مقايسه نيست. مثلا در عربستان ما تنها دو پرونده مفتوح داريم. در حاليکه در ايران با صد پرونده مواجهيم.

- برای توقف اعدام کودکان با کدام سازمان و سازمان های غير دولتی (ان جی او) در ارتباط هستيد؟
* مشخصا با سازمان عفو بين الملل همکاری می کنيم. چون آنها نيز مثل ما نمی توانند در ايران دفتر و نماينده داشته باشند، بنابراين اطلاعاتمان را در اختيار همديگر می گذاريم و با هم کار می کنيم.

- آيا قادر هستيد مجلس ها را متقاعد کنيد، که ايران را تحت فشار بگذارند؟
* ببينيد ايران کنوانسيون حقوق مدنی را امضا کرده، و براساس آن متعهد شده است که حقوق بشر را رعايت کند و از اعدام کودکان زير ١۸ سال خودداری نمايد. بنابراين در برابر جامعه جهانی تعهد دارد. ما اين تعهد را گوشزد می کنيم و می خواهيم که آنها ايران را مجبور کنند، که مفاد اين کنوانسيون را رعايت نمايد.
در عين حال اينکه ايران کودکان بزهکار را تا رسيدن به سن ١۸ سالگی در زندان نگه می دارد و بعد آنها را اعدام می کند، نقض کنوانسيون حقوق مدنی است. ضمن اينکه در قوانين داخلی جمهوری اسلامی نيز پسر تا به ١۵ سالگی نرسد، اعمالش مستوجب اعدام نيست.
برای نمونه ما پرونده ای داريم، که پسری در سن ١۳ سالگی با پسر ديگری رابطه جنسی برقرار کرده است. اين پسر در حالی به اعدام محکوم شده، که قانون داخلی ايران نيز به قاضی اجازه صدور حکم اعدام نمی دهد. لذا در تلاش هستيم اين حکم را ملغی کنيم.

- چرا با وجود موارد متعدد نقض حقوق بشر در ايران، روی اين موضوع متمرکز شدی؟
* چون فکر می کردم از اين موضوع بيشتر غفلت شده، و بايد آن را برجسته کرد. ضمن اينکه از اين راه می خواهم به جوانان ايرانی اميد بدهم که ما می توانيم با کمک همديگر به نقض حقوق بشر در ايران پايان دهيم. ما می توانيم دولت را مجبور کنيم قوانينش را تغيير دهد، و به حقوق بشر احترام بگذارد.

- شما در کانادا بعنوان دختر شايسته انتخاب شدی. اين موضوع چقدر کمک کرد که فعاليت های حقوق بشری را وسعت ببخشی؟
* من اصلا با اين هدف در مسابقه انتخاب دختر شايسته سال در کانادا شرکت کردم، که صدايم بلندتر شود و بتوانم بيشتر در اين حوزه کار کنم. خوشبختانه خيلی هم مؤثر بود.

- در حوزه حقوق بشر، از فعاليت های هنری چقدر بهره گرفته ای؟
* تمام برنامه های من در راستای حقوق بشر بوده است. در کشورهای مختلف موسيقی اجرا کرده ام، تا بتوانم رشته عملياتمان را معرفی کنم.

- يعنی درآمد کنسرت هايت را هم در اين عمليات هزينه کرده ای؟
* تا حالا تمام کنسرت های من رايگان بوده است. من تنها از اين فرصت برای تبليغ اين رشته عمليات و افشای نقض حقوق بشر در کشورهای مختلف جهان از ايران گرفته تا چين، استفاده کرده ام.

- در ادامه مايلم کمی وارد حريم خصوصی شما بشوم.
* ايرادی ندارد.

- درآمد شما از چه راهی است؟
* من در اين سال ها بعنوان هنرپيشه در تعدادی فيلم و برنامه تلويزيونی ايفای نقش کرده ام، و درآمد خوبی داشته ام. تا حالا از اين راه امرار معاش کرده ام، ولی کم کم پس اندازم در حال ته کشيدن است که بايد فکری کنم. ضمن اينکه برای فعاليت های حقوق بشری از کمک برخی سازمانهای غير دولتی بين المللی فعال در حوزه حقوق بشر نيز استفاده می کنم. درآمد حاصل از فروش سی دی هايم و کمک خانواده ديگر منبع مالی ام است.

- با سينمای ايران آشنا هستی؟
* کارگردان ها و هنرپيشه های ايرانی را زياد به اسم نمی شناسم، ولی سينمای ايران را خيلی دوست دارم. هروقت در کانادا جشنواره فيلم های ايرانی برگزار می شود، حتما برای ديدن فيلم ها می روم.

- اگر کارگردان های ايرانی به تو پيشنهاد بازيگری بدهند، قبول می کنی؟
* البته! ولی وقتی فارسی من خوب نيست، چطور می توانم با کارگردان های ايرانی کار کنم؟

- خوب شايد به تو نقشی بدهند، که اصلا قرار نباشد فارسی صحبت کنی!
* حتما می پذيرم

- آيا فيلم پرسپوليس را ديده ای؟
* من قبلا کتابش را به زبان فرانسه خوانده بودم. فيلم را هم ديدم، و از آن خوشم آمد. ولی اين فيلم از نگاه يک خانواده، آنهم خانواده قاجار ساخته شده است. به نظرم نگاه کارگردان خيلی شخصی است، در حاليکه جامعه ايران بسيار پراکنده می باشد.

- تا به حال به ايران رفته ای؟
* وقتی يک ساله بودم، خانواده ام مرا به کانادا آوردند. من در کانادا بزرگ شدم، و هيچ وقت به ايران نرفته ام.

- چرا در اين مدت به ايران نرفتی؟ در ايران دوست و آشنايی نداری؟
* اتفاقا بسياری از فاميل هايم در ايران زندگی می کنند، و خيلی هم دوست دارم به آنجا سفر کنم. ولی خانواده ام تا به حال اجازه نداده اند. آنها می ترسند در آنجا برايم اتفاقی بيفتد. خصوصا اينکه هرازگاهی ايميل های تهديد آميز هم از ايران دريافت می کنم.

- مثلا چه ايميل هايی؟

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

* تا به حال چند بار به قتل و ضرب و جرح تهديد شده ام. آنها مخالف فعاليت حقوق بشری من هستند.

- از ميان سه نقش هنرپيشگی، خوانندگی و حقوق بشری که ايفا کرده ای، به کدام بيشتر علاقه داری؟
* از فعاليت در حوزه حقوق بشر لذت می برم، و دلم می خواهد همين راه را ادامه بدهم.

- ايران را بيشتر دوست داری يا کانادا را؟
* من ايران را هنوز نشناخته ام. تمام زندگی ام در کانادا بوده، پس اين کشور را بيشتر دوست دارم. با اين حال احساس می کنم تکه يی از قلبم متعلق به ايران است.

- پدر و مادر شما اصالتا کجايی هستند؟
* پدرم تهرانی می باشد، و مادرم آذری است. مادرم گاهی با مادر بزرگم ترکی صحبت می کند، ولی من متوجه نمی شوم.

- در چه رشته ای تحصيل کرده ای؟
* علوم سياسی و روابط بين الملل

- قصد ادامه تحصيل نداری؟
* دارم فکر می کنم. اما هنوز تصميم نگرفته ام در چه رشته ای ادامه دهم.

- و سوال آخر اينکه اگر کسی بخواهد با شما همکاری کند، چگونه می تواند با شما همراه شود؟
* معمولا من از همه جای دنيا ايميل دريافت می کنم، و از دريافت آنها خوشحال می شوم. هرکس دغدغه حقوق بشر داشته باشد، می تواند با کمپين ما که به سازمانی غير دولتی (ان جی او) تبديل شده، همراه شود. من براساس توانايی افراد از آنها می خواهم، که در پيشبرد برنامه ها به ما کمک کنند. آدرس سايت و ايميل من به قرار زيرست:

www.helpnazanin.com
www.stopchildexecutions.com
www.nazanin.ca
info@nazanin.ca


* محمد تهوری از نويسندگان واشنگتن پريزم است

Copyright: gooya.com 2016