ماموريتی برای وطنم از نوع احمدی نژاد! ناصر مستشار

محمد رضا شاه پهلوی در تشريح اهداف انقلاب سفيد خود يک کتابی تحت عنوان "ماموريتی برای وطنم" نوشت که در همان آغاز از جانب همه نيروهای سياسی مخالف شاه، آن کتاب به مثابه ترفندهای تبليغاتی رژيم تلقی گرديد و استقبال چندانی از آن نشد.اساسا اپوزيسيون ايرانی هر نوشته حکومتی را بی آنکه آنرا بدرستی مطالعه نمايد به بايگانی جباران تاريخ می سپرد وبه هيچ وجه آنرا جدی نمی گرفت ،هرچند در آن نوشته از سهيم شدن کارگران در سود کارخانجات وديگر خواسته های مدرن مانند حقوق متساوی زن ومرد به تحرير آمده بود!شاه در کتاب"ماموريتی برای وطنم" آرزوهای خود را برای ايران توضيح داده بود. اينکه به شاه در بسياری حوزه ها انتقادی جدی وارد است و بيراهه هائی که ايشان در امر حکومت کردن طی نمودند تا اينکه ايران به دست آخوند ها افتاد جای بررسی اين مقاله نيست. اما موقعيکه شاه کتاب "ماموريتی برای وطنم" را به رشته تحرير در آورد ،قيمت نفت بشکه ائی ۲ دلار هم نبود. در آن سالها شاه به امريکا فشار می آورد که از ايران ۳۰ ميليونی در مقايسه با عربستان ۱۰ ميلونی نفت بيشتری بخرد تا او بتواند برای پروژه های عمرانی سرمايه کافی داشته باشد.همين قرارد داد ۱۹۷۵ الجزاير که حاکميت ايران را بر اروند رود(شط العرب) تضمين کرد واينک همه نيروهای سياسی اعم از چپ وراست تا خود رژيم بدان افتخار می نمايند، توسط همان شاهی انجام گرفت که کتاب "ماموريتی برای وطنم" را به رشته تحرير در آورد ه بود و کسی برای خواندن آن علاقه ائی نشان نمی داد!عراق با پشتيبانی شوروی وکشورهای عربی منطقه در صدد بر آمده بودند تا جنگی ناخواسته را به ايران تبديل نمايند وارتشبد آريانا اعلام آمادگی کرده بود تا به عراق لشگر کشی نمايد که در سايه همان اظهار نظر نابخرانه از پست خود مجبور به استعفا ويا برکنار شد!در مقايسه با ژنرالهای ناآگاه حکومت اسلامی که دائما با اظهارات جنگ طلبانه خود از ولی وفقيه بعنوان فرمانده کل قوا ارتقاءمقام دريافت می دارند اما در دوره حکومت شاه،هيج يک از ارتشيان حق دخالت در امور سياست و اظهارات تحريک آميز که به زيان ايران تمام شود وايران را به ورطه تباهی بکشاند،نداشتند!شاه در حساس روزهای حکومت خود تن به جنگ نداد و هميشه از صلح دائمی منطقه خاورميانه دفاع جدی می نمود و جنگ را برای ايران عامل نابودی می دانست،اما آيت الله خمينی جنگ را برای ايران موهبت الهی ناميد واعلام نمود اگر اين جنگ ۲۰ سال هم طول بکشد ما ايستاده ايم! احمدی نژاد به تازگی از جانب حکومت اسرائيل به مقام ماموريت نابودی ايران ارتقاء مقام يافته است ويک کارشناس اسرائيلی اخيرا گفته است(اگر حکومت اسرائيل ميليارد ها دلار سرمايه گذاری می نمود که ماموری به خوبی احمدی نژاد بدست آورد بدان امر دست نمی يافت اما احمدی نژاد بطور رايگان همه امکانات را برای اسرائيل وامريکا در منطقه جهت سيادت آنها فراهم آورده است)
واقعيت اين است که امريکا در سايه فاجعه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ توسط القاعده که در افغانستان مسقر بود ند ،توانست در سال ۲۰۰۲ به افغانستان حمله ببرد!حمله به عراق درسال ۲۰۰۳ زير حاکميت جبارانه صدام حسين نيز هنوز تحت تاثير تروريست ستيزی آن دوره با ۹۳۵ دروغ وجعل اسناد از جانب انگليس وامريکا عليه حکومت عراق می توانست جامه عمل بپوشد .

پس از چندين سال ناکامی امريکائيان در عراق همه زمينه ها برای حمله به ايران از بين رفته بود که با آمدن احمدی نژاد همه زمينه های حمله به ايران فراهم گشت! حکومت ايران نسبت به سالهای گذشته بسيار ضعيف تر شده است وگرانی وتورم همه را ناراضی کرده است واختلافات جناحی به اوج خود رسيده است اما از آنجائيکه امريکا در منطقه به ضعف گرائيد ه بود موقعيت حکومت ايران در منطقه تقويت شده است اما تبليغات مسموم احمدی نژادی ، آنچنان جهانيان را به وحشت در آورده است که بارديگر امريکا دست بالا را منطقه به خود اختصاص داده است.همه شعارهای احمدی نژاد که پيرامون نابودی اسرائيل سر داده می شود باعث شده است که امريکا همان موقعيت ومشروعيت جهانی را برای حمله به ايران بدست آورد که در دوره حمله به افغانستان و التهاب انتقام جوئی از فاجعه ۱۱ سپتامير در اختيارش بود اينک بار ديگر در مورد ايران بدست آورد. ماموريت ضد وطنی احمدی نژاد در دوره کنونی اين بوده است که موقعيت ضربه پذ يری ايران را به وضعيت افغانستان سال ۲۰۰۲ برساند!عامل نابودی وطن ما در ايران حکومت می کند و تا کنون بخوبی ماموريت خود را انجام داده است.اگر در فکر نجات وطن خود هستيم ابتدا بايد زمينه سازهای اصلی دخالت بيگانگان به ايران را سرنگون نمائيم نه اينکه به ياری ابليسان حاکم بر ايران بشتابيم!