" دو جريان عمده سياسی در کشور ما رابطه آيينهای پيدا کردهاند و هر وضعيتی در يک طرف رخ میدهد، در طرف مقابل نيز به شکلی رخ میدهد؛ مثلا کثرت در جريان دوم خرداد زمينهساز کثرت در بين اصولگرايان نيز خواهد شد."
وحدت رقيب عامل وحدت اصولگرايان
امير محبيان از تحليلگران مسائل سياسی و عضو موسس حزب نوانديشان ايران اسلامی در تشريح اين تحليل خود در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا) درباره عوامل تاثيرگذار بر وحدت اصولگرايان گفت: برای وحدت اصولگرايان چند فاکتور لازم است که يکی از اين فاکتورهای وحدت رقيب است. اگر جبهه دوم خرداد در مورد يک کانديدا به وحدت برسد، انگيزه وحدت در بين نيروهای اصولگرا نيز افزايش پيدا میکند و تکثر کانديدا در بين اصلاح طلبان يا دوم خردادیها نيز باعث افزايش زمينه تکثر در بين اصولگريان میشود و در اين صورت زمينه وحدت تا حدودی تضعيف خواهد شد.
وی وحدت تشکيلاتی را از ديگر عوامل ايجاد وحدت در بين اصولگرايان برشمرد و در عين حال اظهار کرد: در حال حاضر ما شاهد تحقق اين امر در بين اصولگرايان نيستيم و تشکلهای مختلف در اين جريان ديدگاههای مختلفی را بيان میکنند.
وی همچنين رسيدن به يک کانديدای واحد را عامل ديگر برشمرد و گفت: اگر صرفا در جريان اصولگرا يک فرد کانديدا شود و يا به عبارتی ديگر اصولگرايان به يک کانديدا برسند اين خود باعث ايجاد نوعی وحدت در بين اصولگرايان میشود. اما با توجه به قرائن حدس زده میشود که ما در جريان اصولگرا شاهد حضور بيش از يک کانديدا باشيم و اين خود از جمله عواملی است که ممکن است مانع وحدت اصولگرايان شود.
advertisement@gooya.com |
|
ضرورت وحدت رهبری در اصولگرايان
اين روزنامه نگار خاطرنشان کرد: اگر در کادر هدايتگر جناح اصولگرا يک نظام تصميم گيری حاکم شود که تصميمات سريعا به عمل تبديل شود، يا به عبارتی وحدت رهبری در اصولگرايان به وجود آيد اين خود میتواند از عوامل وحدت در جريان اصولگرا باشد. در جريان اصولگرا تا به حال جريانات مختلفی وجود داشته است و علیرغم اينها شکلگيری جبهه متحد، شورای هماهنگی و جريانات شبيه اين خود تا حدودی توانستهاند نوعی وحدت رهبری در بين اصولگرايان را القا کنند. ولی در نتيجه نهايی وحدت تا حدودی ضعيف شده و ما نوعی تکثر را شاهد بوديم.
شايد هر ضلع جبهه متحد در جريان انتخابات آتی يک کانديدا داشته باشد
وی معتقد است: بعد از انتخابات مجلس به نظر میرسد که برای انتخابات رياست جمهوری تا حدودی بحث جبهه متحد منتفی شده باشد؛ چراکه جبهه متحد در جريان انتخابات مجلس شورای اسلامی سه ضلع بود که هر ضلع کانديداهای خود را داشت و آنها در مجموع میتوانستند در يک مراسم چانهزنی به هم نزديک شوند. ولی اگر در جريان انتخابات رياست جمهوری هر يک از اين سه ضلع يک کانديدا داشته باشد و هيچ کدام حاضر نباشند که کنار بروند ما شاهد نوعی تفرق در جريان اصولگرا خواهيم بود. اين احتمال وجود دارد که هر ضلع جبهه متحد در جريان اين انتخابات يک کانديدا داشته باشد و يا به عبارتی ديگر ما شاهد حضور سه کانديدا باشيم. البته هنوز مشخص نيست که دقيقا اين کانديداها چه کسانی هستند يعنی حداقل در مورد يک ضلع اين امر مشخص نيست که چه کسی کانديدای آن ضلع خواهد بود.
وی در تشريح اين عقيده گفت: به نظر میرسد آقای احمدینژاد در جريان انتخابات رياست جمهوری کانديدا خواهد شد. احتمال کانديداتوری آقای قاليباف نيز روز به روز زيادتر میشود. از طرف ديگر دقيقا مشخص نيست که از بين آقايان لاريجانی و حدادعادل کدام يک خواهند آمد؟ هر دو يا اينکه لاريجانی تصميم بگيرد کانديداهای موجود را تقويت کند؟ اين امر نشانگر اين است که صف بندی تشکيلاتی به نوعی رقابت درونی میانجامد.
احمدینژاد، قاليباف، حدادعادل يا لاريجانی
محبيان درباره تحليلهايی مبنی بر حمايت رايحه خوش خدمت از احمدینژاد، جبهه پيروان خط امام و رهبری از لاريحانی يا حداد عادل و اصولگرايان تحولخواه از قاليباف با بيان اينکه " ممکن است اين تحليل شکل ديگری پيدا کند" اظهار کرد: از طرف گروه رايحه خوش خدمت قطعا آقای احمدینژاد کانديدا خواهد بود. طيف فراگير يا کسانی که به عنوان جمعيت ايثارگران مطرح هستند نيز چندی پيش از سوی آقای قاليباف به سمت آقای حدادعادل چرخش داشتند و اکنون معلوم نيست که با تضعيف موقعيت آقای حدادعادل آنها دوباره به سمت قاليباف میچرخند يا به سمت آقای احمدینژاد و با حاميان آنها به نوعی تفاهم و تعامل دست میزنند. از طرف ديگر جبهه پيروان خط امام و رهبری نيز هنوز تصميم قطعی خود را در اين زمينه مشخص نکرده است و ظواهر نشان میدهد که ترجيح اين جبهه در وحدت اصولگرايان بر روی يک کانديداست و اگر وحدت حاصل شود، با توجه به اينکه آقای احمدینژاد فاکتور ثابت است، اين احتمال وجود دارد که آنها به سمت حمايت از وی بروند. از طرف ديگر نوعی تکثر ديدگاه نيز وجود دارد و با توجه به اين امر بايد در مورد جبهه پيروان خط امام و رهبری در زمان مناسب خودش قضاوت کرد و هنوز زمان قضاوت نيست که آنها چه تصميمی در اين زمينه میگيرند.
وی افزود: همچنين بايد گفت که يک ارتباط سنتی بين جبهه و آقای لاريجانی وجود دارد. اما اينکه در رقابت بين آقای احمدینژاد و لاريجانی طرف کدام را میگيرند و يا اينکه دو پاره خواهند شد، مشخص نيست، مگر اينکه آقای دکتر لاريجانی نيايد و در آن موقع بايد ديد که نيامدن باعث میشود که وزنه به کدام طرف افزايش پيدا کند و جبهه پيروان خط امام و رهبری از نظر تشکيلات و از نظر طرفداران به کدام يک از گرايشهای موجود بين آقايان احمدینژاد و قاليباف میرود. در اين مورد نمیشود در حال حاضر صحبتی کرد.
توافق بر حمايت از خاتمی اصولگرايان را زير چتر حمايت از احمدینژاد جمع میکند
عضو موسس حزب نوانديشان ايران اسلامی در ادامه گفتوگو با ايسنا با بيان اينکه " وزن وحدت اصولگرايان يا احتمال وحدت اصولگرايان را در جريان انتخابات آتی زياد بالا نمیبينم" ادامه داد: احتمال تکثر در جريان دوم خرداد نيز بسيار زياد است، مگر اينکه جريان دوم خرداد بر روی خاتمی توافق کند و اگر اين توافق حاصل شود، به احتمال زياد جبهه اصولگرايان نيز بر روی احمدینژاد توافق میکند. و همه اصولگرايان زير چتری در راستای حمايت از وی جمع خواهند شد، ولی اگر در جريان دوم خرداد تکثر وجود داشته باشد، احتمال تکثر در بين اصولگرايان نيز بالا خواهد بود.
وی درباره ميزان احتمال توافق اصلاحطلبان بر حمايت از خاتمی گفت: احتمال اين قضيه را پايين میبينم؛ از طرفی آقای کروبی تصميم دارد وارد صحنه انتخابات شود و شواهد نشان میدهد که وی عنصر قاطعی برای حضور در اين صحنه است. دو جريان مشارکت و سازمان مجاهدين نيز از کانديداتوری آقای خاتمی حمايت میکنند و با توجه به صحبتهای بهزاد نبوی میتوان نتيجه گرفت که اگر خاتمی نيايد اين جريانها قصد حمايت از کروبی را ندارند و به سمت کروبی نمیروند و صحبتهای کروبی نيز نشان میدهد که آنها قصد حمايت از خاتمی را ندارند. اينها نشان دهنده وجود تکثر بالا در بين اصلاحطلبان است مگر اينکه يک عامل ناشناختی بيايد و در اين امر تاثير بگذارد که من تا حالا اين را نديدهام.