گفتگو با ابوالقاسم غفاری، نخستين دانشمند ايرانی راه يافته به ناسا، سايت پايگاه خبررسانی فناوری فضايی
دکتر ابوالقاسم غفاری، از برجستهترين دانشمندان ايرانی در حوزه علوم رياضی، فيزيک و صنعت فضاست. ايشان نخستين ايرانی راه يافته با سازمان فضايی آمريکا، ناسا میباشد. دکتر غفاری تنها خارجی حاضر در پروژه بزرگ آپولو بوده است. پيش از آن نيز در زمينه علوم رياضی و فيزيک، فعاليت های فراوانی به انجام رسانيده است که يکی از برجستهترين آنها، همکاری با پروفسور اينشتين در زمينه نظريه وحدت ميدانها میباشد. نظريهای که سالها ذهن دانشمندان را به خود مشغول داشته است و تلاشی است در جهت يگانهکردن کل نيروهای جهان هستی.
دکتر غفاری در ۲۵ خرداد ماه سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در تهران متولد شد و تحصيلات پایۀ خود را در دبيرستان دارالفنون به اتمام رسانيد. رياضيات و فيزيک را در دانشگاه نانسی فرانسه تحصيل کرد و ديپلم ستارهشناسی و آناليز عالی رياضيات را نيز از آنجا دريافت نمود. او دکترای رياضياتِ فيزيک را از دانشگاه سوربن فرانسه اخذ کرد. در سال ۱۳۱۵ به اعضای هيئت علمی دانشگاه تهران پيوست و پس از اتمام خدمت سربازی از سال ۱۳۱۹ تا ۱۳۳۴ به عنوان استاد تمام آناليز عالی تدريس کرد و اين در حالی بود که در سال ۱۳۲۵، به دعوت دانشگاه سلطنتی لندن مدتی را در آنجا گذرانده و مدرک پی اچ دی تصحيح فاکتورهای سرعت و روش هودوگراف در ديناميک گازی را از آنجا دريافت کرد.
پس از آن، در دانشگاههای لندن و آکسفورد، به حل مسائل پيچيده فيزيک مشغول شد و نسبيت را نيز در دانشگاه آکسفورد نزد پروفسور ميلن، فراگرفت. در سال ۱۳۳۹، به دعوت دانشگاه هاروارد، به آنجا نقل مکان کرد و تحقيقاتی را در زمينه معادلات ديفرانسيل و نيز حل مسائل ديناميک گازی به انجام رسانيد. در اين مدت همچنين به عنوان عضو موقت انستيتو مطالعات پيشرفته در پرينستون و نيز دستيار تحقيقاتی رياضيات در دانشگاه ايالتی پرينستون انتخاب گرديد.
در سالهای ۱۳۴۰ و ۱۳۴۱، با پروفسور آلبرت اينشتين در رابطه با نظريه وحدت ميدانها فعاليت کرد و همزمان، با پروفسور مورس و لفچز در رابطه با معادلات ديفرانسيل در ابعاد بزرگ کار کرد. در ۱۳۴۱ بار ديگر به ايران بازگشت و به تدريس معادلات ديفرانسيل در دانشگاه تهران پرداخت. در ۱۳۴۷ رساله پروفسوری خود را در زمينه رياضيات و استاتيک در دانشگاه واشنگتن ارائه داد و از ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۱ در اين دانشگاه به تدريس معادلات ديفرانسيل پرداخت. در ۱۳۴۳، تحت عنوان دانشمند هوافضا به پايگاه فضايی گودارد ناسا نقل مکان کرد. پس از آن به پروژه عظيم آپولو پيوست و به انجام محاسبات مربوط به مسير انتقال کپسول حامل انسان به مدار ماه پرداخت. در سال ۱۳۵۱، از ناسا بازنشسته شد و تحقيقات خود را در زمينه ديناميکهای ستارهای و کنترل ماموريتهای بين سيارهای ادامه داد. او در ۱۳۴۸ به پاس خدماتش در جريان ماموريت آپولو ـ ۱۱ از طرف نيکسون، رئيس جمهور وقت ايالات متحده، مدال افتخار دريافت کرد. ايشان همچنين در پروژه جنگ ستارگان نيز فعاليتهايی را به انجام رسانيدهاند.
دکتر غفاری هم اکنون در آمريکا ساکن بوده و همچنان به انجام تحقيقات علمی در سن ۱۰۱ سالگی میپردازد. گروه نجوم شفق تصميم گرفت تا در مصاحبهای ويژه با پروفسور غفاری، به سراغ سالهای فعاليت ايشان در ناسا در زمان انجام پروژه عظيم آپولو برود. بخشی از اين مصاحبه را میتوانيد در اينجا مشاهده کنيد.
- آقای دکتر از راهيابی به سازمان فضايی آمريکا برای ما توضيح دهيد
بله، يک کنگره بينالمللی است که هر ساله در يکی از شهرهای اروپا يا آمريکا تشکيل میشود، من در همه اين کنگرهها شرکت کردم. اولين کنگرهای که من در آن شرکت کردم در سال ۱۹۵۰ در دانشگاه هاروارد و آخرين آن هم در سال ۱۹۷۲ در ونکوور کانادا بود و کنگرههای ديگری هم بود که هر ۴ سال يکبار برگزار میشد و آشنايی من با اين موضوعات، از اين کنگرهها آغاز شد. زمانی که در سال ۱۹۵۶ به آمريکا رفتم، به اداره استاندارد آنجا منتقل شدم و در آنجا با شخصی به نام دکتر هوگ درايدن (معاون پيشين ناسا؛ امروزه يکی از پايگاههای ناسا به احترام وی، درايدن ناميده شده است) آشنا شدم. زمانی که ناسا تشکيل میشد، از عده زيادی جهت همکاری دعوت کردند که درايدن نيز مرا به ناسا دعوت کرد.
- آقای دکتر از سالهای فعاليت خود در ناسا برای ما بگوييد.
ناسا، ۸ شعبه داشت که شعبه مربوط به موشکهای فضايی، در ايالت آلاباما قرار داشت و رياست آن را دکتر ورنر فون براون (پدر موشکهای فضايی آمريکا) عهدهدار بود. در اين بخش قريب به ۴۰ آلمانی با تابعيت آمريکايی فعاليت میکردند. من در يکی از سخنرانیهای فون براون در واشنگتن با او آشنا شدم. او پس از کار در آلاباما، معاونت ناسا را به عهده گرفت و پس از آن نيز به نيويورک نقل مکان کرد و مدير يک کمپانی ساخت هواپيماهای اف ـ ۱۴ شد. در اين مدت همچنين سفری به تهران داشت که در آن با شاه ايران ملاقات کرد و رايزنیهايی را درباره فروش اين نوع هواپيماها به ايران انجام داد. البته اين کار به آسانی صورت نگرفت زيرا آمريکا بيم آن داشت که اين هواپيماها از طريق ايران به شوروی منتقل شود.
در هر صورت، ۲ سال اوليه فعاليتهای من در ناسا، در زمينه مشاوره بود و بعد از آن به پروژه آپولو انتقال يافتم. پس از آن نيز به پروژه ژوپيتر ملحق شدم. در پايان هم از ناسا بدليل مشکلات رفت و آمد به ايران، تقاضای بازنشستگی کردم. پيش از آپولو، موشک های ردستون و تيتان، منحصرا توسط ارتش آمريکا ساخته میشد اما پس از شروع پروژه آپولو، موشک های ساترن که مختص سفر به ماه بودند ساخته شد.
وظيفه ما در آپولو، تعيين مسير فضاپيما در جريان سفر به ماه بود تا فضاپيما بتواند در کوتاهترين زمان، حداکثر فعاليت را انجام دهد و يا اگر اشتباهاتی در مسير رخ میداد، آنها را اصلاح میکرديم. ما از ابتدای پروژه و از مأموريت آپولو – ۱، در ناسا استخدام شديم. پرتاب های اوليه (تا آپولو – ۱۱) همگی آزمايشی بودند تا بالاخره آپولو – ۱۱ موفق شد بر سطح ماه فرود بيايد. خطر جانی هم فقط در ماموريت آپولو – ۱ رخ داد. البته در ماموريت آپولو – ۱۳ نيز مشکلاتی برای فضانوردان بوجود آمد که با هدايت بسيار عالی فرمانده ماموريت، با سلامت به زمين بازگشتند.
- آيا شما در جريان ماموريت آپولو ۱۳– نيز حضور داشتيد؟
خير، من آن زمان به پروژه ژوپيتر منتقل شده بودم. (پروژه ژوپيتر مربوط به ارسال نخستين روبات دستساز بشر به سمت سياره مشتری بود که پايونير ـ ۱۰ نام داشت).
- همکاران شما در آپولو چه کسانی بودند؟
زمانی که در ناسا بودم، رياست بخش ما را يک اتريشی به عهده داشت که پيش از آن در ساخت موشک های وی ـ ۱و وی ـ ۲ (اولين نسل موشک های جنگی و فضايی جهان) فعاليت داشت که در جنگ جهانی دوم به اسارت آمريکا گرفته شده بود. موشک های وی ـ ۲ همان موشک هايی بود که در اواسط جنگ جهانی، آلمان بر ضد انگليس به کار می برد. از فعالان اين موشک، تنها اين شخص با من همکار بود. معاون اين بخش، يک آلمانی بود و نفر سوم هم بنده بودم. ما ۳ نفر در رآس اين قسمت از پروژه آپولو بوديم.
- با توجه به اينکه يک مسابقه بزرگ فضايی مابين آمريکا و شوروی در جريان بود، جو کار در پروژه آپولو چگونه بود؟
بله، همانطور که گفتيد بين آمريکا و شوروی مسابقه بزرگی بود. در اکتبر ۱۹۵۷، اين مسابقه با پرتاب اسپوتنيک۱- (نخستين ماهواره جهان) آغاز شد. صبح روز چهارم اکتبر ۱۹۵۷، دکتر کشی افشار (بنيانگذار موسسه ژئوفيزيک ايران) به من تلفن کردند و مرا از اين اتفاق باخبر کردند. البته اين پنجمين باری بود که شوروی دست به اين کار می زد. در دفعات قبل، اين تجربه، ناموفق بود. چندی بعد هم يک ماهواره ديگر پرتاب کردند اين بود که اين مسابقه فضا شروع شد. آمريکا هم در ابتدا فعاليت هايی انجام می داد، اما رسمی نبود. موشک ها هم اکثرا به دست ارتش ساخته می شد، و فون براون و دسته اش هم تا پيش از تاسيس ناسا در ارتش فعاليت می کردند که بعدا به ناسا پيوستند.
البته آمريکا هم تلاش بسياری کرد و کار فوق العاده ای انجام داد چراکه دانشمندان زيادی در آمريکا وجود داشتند اما جمع آوری آنها آسان نبود اين بود که طول کشيد تا سرانجام در سال ۱۹۵۸ اجازه تاسيس ناسا صادر شد. در ابتدا دفتر کار ما در يک عمارت قديمی در گوشه ای از کاخ سفيد بود و پس از رسمی شدن ناسا، يک شعبه در آلاباما و بخشی به نام مرکز پرتاب های فضايی در واشنگتن تاسيس شد. من بدليل آنکه دوستان قديمی ام اکثرا در واشنگتن بودند، همانجا ماندم.
- کمی درباره اعطای نشان افتخار از طرف رئيس جمهور آمريکا هم توضيح بدهيد
آپولوی - ۱۱ در ژولای ۱۹۶۹ رفت به ماه و برگشت. در همان اواخر ماه ژولای يک برنامه در کاخ سفيد برگزار کردند، زمانی که نيکسون رئيس جمهور بود. تعدادی از فعالان پروژه آپولو – ۱۱ از جمله ما نيز در اين برنامه دعوت داشتيم. خبرنگاران بسيار زيادی در آنجا حضور داشتند. در ابتدا نيکسون سخنرانی کرد و پس از آن نيز مدال هايی طراحی شده بود که به ما اعطا شد.
- گويا ناسا قصد دارد تا بار ديگر انسان هايی را به ماه و مريخ اعزام کند نظر شما درباره امکان عملی شدن اين پروژه چيست ؟
بله. امروزه اکثر پروژه های تحقيقاتی فضايی، باسرنشين نيست و البته کشورهای ديگر هم مانند هند و ژاپن و چين نيز در اين زمينه فعاليت می کنند و ماموريت هايی را به ماه می فرستند و تحقيقاتی را در قسمت های شمالی ماه انجام می دهند. شما می دانيد که پيش از آنکه انسان به ماه برود صحبت از اين بود که سطح ماه چگونه است. در ناسا نيز يک استاد فيزيک سخنرانی را انجام داد که در آن به اين موضوع اشاره کرد که سطح ماه شبيه گرد و خاک است و در صورت فرود شيئی روی آن، آن جسم در گرد و خاک ماه فرو می رود. همگی ما تعجب کرديم که پس چرا ما اينهمه زحمت می کشيم ! خلاصه صحبت از اين موضوع زياد بود و سرانجام هم روی ماه فرود آمدند. البته ناسا برنامه های بسياری دارد. اما اشکال آن، کمبود بودجه است. تا پيش از اين هم پيش بينی می شد تا انتهای سال ۲۰۱۰، ماموريت های سرنشين دار به مريخ برود اما من گمان نمی کنم. البته ماموريت های بدون سرنشين زيادی در حال انجام است که من زياد وارد نيستم.
- آقای دکتر، رابطه شما با نجوم و اخترشناسی چگونه آغاز شد؟
ما زمانی که در پاريس برای ديپلم رياضی درس می خوانديم، مجبور بوديم فيزيک نيز بخوانيم. در ژوئن ۱۹۳۲ زمانی که ليسانس رياضی را گرفتم فيزيک را شروع کردم، بعد از فيزيک هم نجوم را شروع کردم. پس از آن هم در رصدخانه پاريس مشغول به کار شدم. البته کار من محاسباتی بود و رصدی نبود. من پس از آن به تهران و بعد از آن نيز به لندن رفتم. پس از آن هر نسخه از تزی را که در پاريس نوشته بودم به مناطق مختلف فرستادم. يکی از آنها را برای اينشتين در پرينستون فرستادم که او هم در جواب، يک نامه کوتاهی به زبان انگليسی فرستاد. البته زبان او فرانسه بود اما به تازگی انگليسی را فراگرفته بود. او نوشته بود: "بسيار جذاب است!".
در سال ۱۹۵۲ زمانی که برای نجوم از هاروارد به پرينستون آمدم، در اولين جلسه من با اينشتين، او به من گفت که مقاله شما بسيار جذاب است و بيشتر درباره رياضيات است و ۳ فصل اول را داخل رياضيات شديد.
- تلخ ترين و شيرين ترين خاطره زندگی علمی شما چيست؟
زمانی که آپولو – ۱۱ روی ماه فرود آمد همه ما بسيار خوشحال بوديم و اين شيرين ترين خاطره من بود. و تلخ ترين نيز مربوط به آپولوی اول بود که زمانی که فضانوردان وارد کپسول فضايی شدند، ناگهان اين محموله آتش گرفت و ما شاهد ماجرا بوديم که اغلب از بين رفتند.
در اين مصاحبه دکتر غفاری علی رغم کهولت سن، با شوق و علاقه خاصی به سوالات ما پاسخ می گفت و همچنين با تشويق فعاليت های گروه ما اظهار کرد : سالها پيش در تهران، ما نيز قصد انجام کاری مشابه (تاسيس انجمن نجوم) را داشتيم اما محقق نشد و فعاليت های شما بسيار عاليست و برايتان آرزوی موفقيت دارم.
منبع : سايت پايگاه خبررسانی فناوری فضايی