اختلاف ۵ ميليونی در تعداد واجدان شرايط رأی دادن، گفتگوی دويچه وله با عيسی سحرخيز
اختلاف در آمار واجدان شرايط رای دادن، نگرانیاز برگزاری سالم انتخابات رياست جمهوری ايران را بيشتر کرده است. عيسی سحرخيز، روزنامهنگار، میگويد اين اختلاف میتواند نقش مستقيمی در دو مرحلهای شدن انتخابات داشته باشد.
عيسی سحرخيز در حالی که معتقد است اختلاف در آمار دو نهاد طبيعی است، اما اذعان میکند که رقم واجدان شرايط رای دادن میتواند تاثير مستقيمی بر سلامت انتخابات داشته باشد.
دويچهوله: آقای سحرخيز، طبق اعلام سازمان ثبت احوال، ۴۶ ميليون نفر برای انتخابات رياست جمهوری واجد شرايط رای دادن هستند ، درحاليکه مرکز آمار ايران اين تعداد را ۵۱ ميليون ذکر کرده است. قضيه اين ۵ ميليون اختلاف به نظر شما چه میتواند باشد؟
عيسی سحرخيز: طبيعیست بين نهادهايی که به اين گونه امور میپردازند، براساس روشهايی که مورد استفاده قرار میدهند و همين طور ميزان صحت دادههای اطلاعاتی که در اختيارشان قرار میگيرد، هميشه اختلافی وجود دارد.
ولی همان طور که شما هم اشاره کرديد، ما شاهد اين مسئله هستيم که يک عدد ۱۰درصدی اين وسط يا مفقود است يا اضافه، و طبيعتا اين ۱۰ درصد يا ۵ ميليون نفر، رقم بسيار بالايیست که میتواند انتخابات را زير و رو بکند يا نامزدی را از طريق اين رقم جابجا بکنند. ما در انتخابات دورهی گذشته هم شاهد بوديم که وقتی تعداد نامزدها بالا بود و تکثر آرا داشتيم، در مقطع اوليه، نامزدها ارقام بسيار پايينی را داشتند که طبيعتا در آن اين عدد و رقم نقش بسيار مهمی را میتوانست ايفا بکند. اما نکتهای که هست، اين است که مسئولين برگزاری انتخابات به گونهای دارند عمل میکنند که بتوانند با اين آرا بازی بکنند. به دو دليل هم اين نگاه را دارند. يکی اين که در واقع ميزان مشروعيت نظام را با درصدهايی که اعلام میکنند، میتوانند کم يا زياد بکنند، يا اين که با ميزان مشارکت مردم باز میتوانند بازی بکنند و در نهايت هم روی آرای نامزدهايی که مورد نظرشان هست، تاثير بگذارند.
يعنی شما فکر میکنيد که با کم يا زياد اعلام کردن آمار واجدان شرايط، امکان دست بردن در آرا میتواند بيشتر بشود؟
دو اتفاق میافتد. يکی اين که نوع اعلام میتواند در بيان ميزان مشارکت و نسبت آرا خيلی اثرگذار باشد، مخصوصا اگر انتخابات به مرحلهی دوم برسد. چون توجه داريد که اگر انتخابات به گونهای باشد که آرا بشکند، يعنی اگر نامزدی ۵۰ درصد به اضافهی يک رای را نداشته باشد، آن موقع انتخابات به مرحلهی دوم میرسد و طبيعتا ميزان افراد واجد شرايط، بيانگر مخرج کسریست که اين عدد ۵۰ باضافهی يک يا زير ۵۰درصد را مشخص میکند. پس نقش مستقيمی در به مرحلهی دوم رسيدن انتخابات میتواند داشته باشد. نکتهی دوم اين است که اگر کسانی قدرت رایسازی داشته باشند، میتوانند از اين طريق بخشی از آرايی را که وجود دارد يا وجود ندارد، اضافه يا کم بکنند، و بعد هم به اين استناد بکنند که ميزان آرا در اين وضعيت اين گونه است. ما در انتخابات گذشتهی مجلس، در يکی از شهرهای لرستان شاهد بوديم که ۱۳۰درصد افراد واجد شرايط رای داده بودند. خب طبيعیست اگر چنين حادثهای اتفاق بيفتد، آن انتخابات را بايد باطل اعلام کنند. چون نمیشود در حوزهای نه تنها ۱۰۰درصد شرکت بکنند، ۳۰ درصد هم بالای آن شرکت بکنند. معلوم است اين آبیست که در آرای مردم ريخته شده است. اين مسئله در سطح ملی هم وقتی آمار مشخص و ارقام دقيق نباشد، طبيعتا میتواند به صورت مطلق يا نسبی اتفاق بيفتد.
آقای کروبی و آقای موسوی قرار است کميتهای برای “صيانت از آرای مردم“ تشکيل بدهند . فکر میکنيد اين کميته اصلا ممکن است بتواند تشکيل بشود يا نه؟ و اگر تشکيل بشود، چه قدر میتواند از آرای مردم حفاظت بکند؟
من براساس اطلاعاتی که دارم، و همين امروز هم اتفاقا با يکی از اين افرادی که در اين مسئله نقش مستقيمی دارد صحبت میکردم، هر دو نامزد اصلاحطلب در اين مورد به توافق رسيدهاند، و فکر میکنم اگر اين توافق انجام نشود، میتوانند ضربه بپذيرند و مهم نيست که کداميک از اينها ضربهپذيریاش بالا برود يا کم بشود. در نتيجه اين موضوع را به صورت جدی دارند مطرح میکنند و میخواهند به گونهای عمل بکنند که در شرايطی که امکان دارد به آنها اجازه ندهند برای همهی صندوقهای رای ناظر داشته باشند، با کار مشترک اين مسئله را تقويت بکنند. البته آنها وقتی که روشهای نظارتیشان مطرح میشود، امکان دارد مباحث فقط در همين حد باقی نماند. يعنی بيايند مطرح بکنند که ما، بعنوان مثال، میخواهيم در تمام حوزههای رایگيری و در تمام حوزههای شمارش آرا دوربين گذاشته بشود.
آنوقت فکر میکنيد که مثلا شورای نگهبان يا ديگر نهادهايی که مسئول نظارت برانتخابات هستند، زيربار چنين پيشنهادی بروند؟
اصلا آنها نمیتوانند با اين [پيشنهاد] مخالفت بکنند. درست است که فضاسازی تبليغاتی کردهاند و اين بحث را مطرح کردهاند که گويا اتفاق تازهای افتاده است. ولی هر نامزدی اين حق را دارد و پيش از اين هم اين حق را داشته که در روند رایگيری و شمارش آرا نظارت بکند. حالا اين میتواند يک کار مشترک باشد، اسمش کميتهی صيانت از آرا بشود يا هر اسم ديگری. پس اين بحثی نيست که بگوييم بخواهد تشکل ايجاد بشود، مجوزی بخواهد يا کاری بشود. يا اين افراد میتوانند نه تنها خودشان بيايند، بلکه نهادهای مدنی را هم درگير بکنند و از توان آنها هم در اين مسئله استفاده بکنند. حتا شما میبينيد که در آن برنامهای که از طرف آقای کروبی داده میشود، به گونهای بيان میشود که ما اگر چنين فضايی را نداشته باشيم، چه بسا نياز به نظارت بينالمللی داشته باشيم. اگر کسی ريگی به کفش نداشته باشد، چرا بايد نگرانی داشته باشد که اين نظارت در سطح داخلی باشد، کم باشد، زياد باشد، گسترده باشد، محدود باشد يا حتا در سطح بينالمللی باشد. چون اگر ادعايی وجود دارد که اين انتخابات سالم است، پس هر چقدر نظارت بيشتر باشد دست کسی که برگزارکنندهی انتخابات است، بازتر است که بگويد نگاه کنيد، با تمام اين مسايل هيچ کسی بر انتخابات ايراد نگرفته است. مگر اين که کسی بخواهد در پروسهی رایگيری يا در پروسهی شمارش آرا يا اعلام آرا کاری را انجام دهد. آن موقع نگران است که اگر ناظری وجود داشته باشد، میتواند مچ اينها را بگيرد. در نتيجه من فکر میکنم، اين برنامهی آقای کروبی و آقای موسوی با قوت و قدرت پيش میرود و آنها به اين توافق رسيدهاند و آن را به مرحلهی اجرا میرسانند.
مصاحبهگر: ميترا شجاعی
تحريريه: کيواندخت قهاری