دوشنبه 27 مهر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تلاطمات دنيای روحانيت در گفتگو با حسن يوسفی اشکوری و محمد جواد اکبرين، راديو بين المللی فرانسه

فرنگيس حبيبی - برنامه زمينه ها و زمانه ها - دنيای روحانيت در ايران دستخوش تلاطمات جدی است. بارزترين نشانه های اين تلاطم را در اتهاماتی ميتوان ديد که به شماری از چهره های سرشناس روحانی زده می شود. مهدی کروبی و موسوی خوئينی ها از اين جمله اند. کنار گذاشته شدن هاشمی رفسنجانی از نماز جمعه، مسکوت ماندن طرحی که وی برای "برون رفت از بن بست" پيشنهاد کرده بود و داوطلب شدن آيت الله مهدوی کنی برای آشتی ميان طيف های مختلف روحانيون نشانه های ديگری از اين آشفتگی است. آشتی و وحدتی که مطلوب همۀ گروه ها بويژه در جامعۀ روحانيت نيست. موارد مخالفت مراجعی چون آقايان صافی گلپايگانی و مکارم شيرازی با برخی سياست های دولت و اظهارات آيت الله منتظری در بارۀ ارگان نظام مصاديق ديگری از انواع متنوع اختلاف در ميان روحانيت در ايران امروز است.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


در ميز گردی همراه با آقايان حسن يوسفی اشکوری، پژوهشگر ملی مذهبی درايتاليا و محمد جواد اکبرين، دين پژوه در لبنان، به مناسبات درونی طيف های مختلف روحانيت، نفوذ و جايگاهشان در ميان مردم، دوری ونزديکيشان با حکومت فعلی و مسير تحول اين مناسبات نظر مياندازيم.

حسن يوسفی اشکوری در طبقه بندی روحانيون می گويد در يک نگاه کلی، اکثريت روحانيون يا بی تفاوتند و يا در کنار حکومت قرار دارند. در اين ميان بخش مهمی بر افکار کلامی شيعی متکی هستند که معتقد به حکومت دينی در زمان غيبت امام نيستند ولی از اظهار نظر خود داری می کنند. بخشی ديگر رانت خوار حکومت هستند. در حالی که اقليتی با نفوذ و مؤثر در کنار مردم مانده اند. آن ها به رفرم فقهی و دينی معتقدند مانند آيت الله منتظری و آيت الله صانعی. اين بخش از نظر کمی در اقليت هستند ولی از نظر کيفی نقش دارند، بويژه در تحولات اخير. اشکوری در بارۀ وابستگی اقتصادی روحانيت می گويد، روحانيون معمولاً و سنتاً نان و نام خود را از مردم می گرفته اند. پس از انقلاب شايد وابستگی اقتصادی آن ها به مردم کاهش يافته باشد. چون مردم نسبت به روحانيون حکومتی خوش بين نيستند لذا وجوهات شرعی کم شده ولی وابستگی بخشی به دولت زياد شده و همين امر آن ها ر ا محافظه کار کرده است.

اين پژوهشگرملی مذهبی در بارۀ سرنوشت متنی که هاشمی رفسنجانی از تدوينش سخن گفته بود می گويد نمی تواند اظهاری جز گمانه زنی بکند ولی بی شک محتوای اين متن از آنچه رفسنجانی در آخرين نمازجمعه اش گفت فراترنمی رود. يعنی آزادی زندانيان و غيره. ولی از آنجايی که گفته اند هر توافقی بايد با نظر رهبری انجام شود و از آنجا که ايشان مخالف چنين اقدامی هستند آشتی و وحدتی رخ نخواهد داد. حتی آيت الله مهدوی کنی نيز در اين کار موفق نشد.

و اما اگر مهدی کروبی و نزديکان فکريش دستگير شوند اين اقليت با نفوذ در صفوف روحانيون چه خواهد کرد؟

به نظر يوسفی اشکوری، حامی اصلی اين اقليت بدنۀ اجتماع، يعنی همين جنبش سبز است. روشنفکران، طبقات متوسط، روزنامه نگاران، دانشجويان وهنرمندان. در صورتيکه مهدی کروبی را بازداشت کنند يک زلزله ايجاد خواهد شد. هم در جامعه و هم در بخشی از حاکميت. اين اقدام به مثابۀ کشيدن ماشۀ آتش خواهد بود. از آنجا که اين عمل لطمۀ بزرگی به ارکان نظام خواهد زد، انجامش بعيد به نظر می رسد. مجمع روحانيون مبارز سابقه ای بيش ازعمر فعاليت آقای خامنه ای دارد، چه رسد به آقايان احمدی نژاد و لاريجانی ها که اصلاً در انقلاب و دهۀ شصت حضوری نداشتند. به نظر اشکوری کروبی، موسوی و خاتمی لقمه های گلو گيری هستند که به اين راحتی ها از گلوی جمهوری اسلامی پائين نخواهد رفت. ولی مهمتر از اين بدنۀ جامعه ، افکار عمومی داخل و خارج است که واکنش نشان خواهد داد و مانع از انجام چنين اقدامی خواهد شد.

محمد جواد اکبرين در تعريف مشروعيت روحانيون می گويد، در طول تاريخ، اعتبار روحانيت به عدالت خواهی آن ها بوده است. روحانيون با دو مفهوم حق الله و حق الناس در گير هستند. از يک سو برايشان مهم است که احکام خدا رعايت شود و از سوی ديگر متوجه هستند که ببينند آيا حق مردم به آن ها داده ميشود يا خير. وقتی اين دو مفهوم مخدوش شود روحانيت بايد اعتراض کند. بگذريم که برخی از روحانيون از تهديد ها ترس دارند و نمی خواهند حداقل نفوذی که می توانند در جهت بهبود اوضاع به کار ببرند به هدر رود. و يا به علت مصلحت انديشی سکوت می کنند. اکبرين در بارۀ محور های مخالفت های کنونی در ميان روحانيون می گويد، برخی از مخالفت ها در حوزۀ سياست های داخلی دولت است برخی ديگر متوجه سياست خارجی است. ولی اتفاق مهمی که افتاده است بدور مفهوم عدالت است. مردم با حکومت مشکل عدالت دارند. مردم به روحانيون و مراجع در اين خصوص فشار می آورند و آن ها نيز مجبور می شوند به حکومت فشار بياورند. قبلاً در حکومت حيايی وجود داشت. اگر تخلفی و خطايی صورت می گرفت فرد مسئول استعفا می داد. ديگر کسی از تخلف دفاع نمی کرد. در حال حاضر رسماً در خيابان آدم می کشند و حکومت با بی حيايی توجيه می کند. يک ميليارد دلار گم می شود، نه رئيس جمهور پاسخگوست نه وزير نفت استعفا می دهد.

محمد جواد اکبرين در پاسخ به اين پرسش که آيا وحدتی در صفوف روحانيت ممکن خواهد بود می گويد، هر وحدتی نياز به بستری دارد. اولين شرط حرکت به سوی آشتی اينست که طرفين قبول کنند که ممکن است خبطی کرده باشند و بپذيرند که کوتاه بيايند. شرط دوم حسن ظن و دوستی است. با نبود اين شرايط هيچ آشتی و وحدتی بوجود نخواهد آمد. او معتقد است که يک طرف دعوا مقام رهبری است که اين دو شرط را ندارد. چون تماميت خواه است و برای خود احتمال خبط قائل نيست. او هرکس غير از خود را دشمن می داند.

آيا امکان روحانی زدايی در دولت دهم و شکل گيری يک نهاد رسمی وتشريفاتی دينی وجود دارد؟

محمد جواد اکبرين معتقد است که مشکل حکومت کنونی اينست که هيچگونه شريکی را نمی تواند تحمل کند حتی از طبقۀ روحانيت و مفسرين دينی از هيچکس توقع واژۀ "چرا" را ندارد. همه بايد "چشم" بگويند. اگر به آنها اعتراض شرعی شود می گويند ما خود يک ولی فقيه داريم هرچه او بگويد حجت است. اگر اعتراض به تضييق حقوق مردم بشود چيزی دارند به نام مصلحت نظام که همه چيز را به پايش قربانی می کنند. در اين دولت روحانی زدايی می شود ولی بالاتر از آن "غير زدايی" می شود. و اين در نهايت به نفع روحانيت است. چون با اختلاط با حکومت روحانيت بسيار لطمه خورده است.

[برای شنيدن اين گفتگو، اينجا را کليک کنيد]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016