گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
15 خرداد» قيمت نفت سه دلار کاهش يافت، ايلنا5 خرداد» بی قانونی در حساب ذخيره ارزی، در سومين ماه سال، تکليف مازاد درآمد نفتی کشور هنوز مشخص نيست، ايلنا 2 خرداد» افزایش صادرات غیرنفتی ایران به عراق - یک سوم کل صادرات غیرنفتی ایران فقط به عراق می رود، مهر 1 خرداد» فروش پنهانی نفت خام ایران در جنوب، رادیو فردا 31 اردیبهشت» يک شوک تازه؛ نفت تا ۶۸ دلار عقب نشينی کرد، ايلنا
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! موج اخراج خبرگان نفتی، کلمهچکیده: حکایت تغییرات پی در پی وزرا و مدیران در دولت نهم و دهم داستانی تکراریست که همگی بدان آگاهند و دلسوزان از آن نگران. اما این بار روشهای مشکوک و عجیبی توسط شرکتهای اقماری نفتی باب شده است: اخراج خبرگان، متخصصین و افراد کلیدی پروژه ها و شرکت ها! در این میان تحولات شرکت تأسیسات دریایی ایران که نامی آشنا در بین تمامی شرکتهای نفت و گاز در تمامی دنیاست بررسی شده است. شاید این شرکت برای بسیاری از مردم ما آشنا نباشد و نفتیها بیشتر با آن مأنوس باشند، اما قابل توجه خوانندگان گرامی اینکه سرمایه در گردش این شرکت از قبل پروژه های در جریان آن در سال بیش از هزار میلیارد تومان در سال است. رقمی که با سازمان پر سر و صدای انرژی اتمی همپایی میکند، اما سر و صدای آن را ندارد.
سرویس اقتصادی کلمه - کمال الدین صبا: سرمایه گرانقدر نیروی انسانی، سرمایه گذاریهای چندین هزار میلیارد تومانی طرحهای نفتی امروزه تمامی کارشناسان و مدیران جدا از گرایشهای سیاسی و ایدئولوژیکی بر این امر اتفاق نظر دارند که نیروی انسانی بزرگترین سرمایه هر شرکت و سازمانیست و پرورش و آموزش نیروی کارآمد هزینه زمانی و مالی فراوانی دارد. از طرفی رقمهای سرمایه گذاری برای اجرای هر طرح ملی نفتی، گازی و پتروشیمی آنچنان بالاست که در مقیاسهای هزار میلیارد تومان یا میلیارد دلاری بیان میگردد. به عنوان مثال امروزه برای اجرای هر فاز پالایشگاهی گاز پارس جنوبی، بین دو هزار تا سه هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری میشود. علاوه بر این، حجم سرمایه در گردش صنایع در حال کار برای هر واحد عملیاتی گاهی تا چندین هزار میلیارد تومان در سال میباشد. بنابراین پر واضح است که چرخه های اقتصادی کشور بر پایه این صنایع میچرخد و این نیروهای انسانی توانمند هستند که میتوانند چنین حجم بالای سرمایه را هدایت کنند و این امر از توان عده ای معدود و غیر متخصص خارج است. حقوقهای نفتی، انگیزهای برای نماندن در کشور، ترغیب مضاعف دولت احمدی نژاد برای رفتن و مهاجرت نخبگان! در حالی که بزرگترین گردش مالی کشور در بخش نفت و گاز و پتروشیمی صورت میپذیرد و بخش اعظمی از اقتصاد ایران در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با این صنعت است، اما مقایسه حقوق خبرگان نفتی در شرکتهای ایرانی با همتایان بین المللی خود نشان میدهد که رقم حقوق کارشناسان نفتی در ایران شاید کمتر از یک دهم همطرازان خود در شرکتهای بین المللی و کشورهای حوزه خلیج فارس باشد. در حالی که یک نیروی دانش آموخته دانشگاههای برتر کشور با مدرک کارشناسی ارشد پس از حدود ده سال سابقه کار حقوقی بین یک تا دو میلیون تومان بصورت میانگین دریافت میکند، همین شخص میتواند ماهیانه هشت تا پانزده هزار دلار در شرکتهای مشابه خارجی حقوق بگیرد. بنابراین به خودی خود همین تفاوت بسیار زیاد در مقایسه با حقوقهای بین المللی و از طرفی هزینه های مشابه زندگی در ایران و اکثر کشورها انگیزه ماندن در شرکتهای داخلی را بسیار کم کرده است. این موضوع موجب فقیر شدن شرکتهای داخلی از افراد کارآزموده و خبره شده است. اما آنچه جالب است، پایینتر آوردن همین حقوق حداقل در دولت جنجالی و پر سر و صدای احمدی نژاد است. گویی که ترغیب متخصصین به رفتن و تهی شدن صنایع تولیدی و شرکتهای مهندسی و سازندگان از نیروهای انسانی زبده و مجرب، از اهداف عالیه این دولت تعریف شده است! مقابله با بخشهای خصوصی در نفت، کانالیزه کردن پول از مجرای نهادهای نظامی و بخصوص سپاه با روی کار آمدن دولت نهم به ریاست محمود احمدی نژاد، سیاستهای شتابزده و بی مبنایی در طرحهای عظیم نفتی و گازی کشور اتخاذ گردید. به عنوان مثال دولت به مقابله با شرکتهای پیمانکاری نفتی موفق داخلی پرداخت و با قرار دادن آنها در لیست سیاه خود، از واگذاری پروژه به آنها جلوگیری نمود، پول آنها را بلوکه کرد و حتی آنها را از انجام پروژه های در حال انجام خلع ید نمود. نمونه هایی از آن شرکتهای صدرا، سازه، ناموران و بیشتر شرکتهای خصوصی و فعال از این دست میباشد که در نتیجه آن اکثر نیروهای متخصص این شرکتها به مرور از کشور رفتند. از طرفی طرح یکسانسازی حقوق موجب پایین آمدن حقوق شاغلین در طرحهای در حال بهره برداری شد و به دنبال آن تعداد بسیار زیادی از متخصصین که از بدو شروع طرحهای نفتی و گازی تا راه اندازی و بهره برداری از آن حضور داشتند، مجبور به خروج از شرکتهای داخلی و مهاجرت به کشورهای دیگر شدند. اینگونه اقدامات بی مبالات که شاخصه دولت احمدی نژاد است، موجی از یأس و ناامیدی در بین نیروهای متخصص باقیمانده در این صنعت حاکم گرداند. در کنار این امر، تنها در اولین سال دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد به نقل از خبرگزاریهای دولتی و آمار رسمی، بیش از هفت هزار میلیارد تومان پروژه به قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه واگذار گردید. بعد از آن نیز این موضوع تداوم یافت، به گونه ای که حتی دست این نهاد برای برداشتهای میلیارد دلاری از صندوق ذخیره ارزی برای اجرای پروژه ها نیز باز گذاشته شد. انهدام از درون اخراج خبرگان نفتی پدیده عجیب و بسیار مشکوک اخیر، موج اخراج اندک متخصصین و دلسوزان باقی مانده در این صنعت است. به دنبال انتخابات ریاست جمهوری اخیر و حوادث پس از آن، ولع جریان حاکم در دولت برای به هدر دادن سرمایه ها که مهمترین آن نیروهای انسانی است به طرز پر شتابی فزونی یافته است. جا به جایی مدیران، رویه مرسوم این دولت و برخی دولتهای پیشین بوده است، هرچند که احمدی نژاد در این بازی گوی سبقت را از همه ربوده است. اما امری که هیچ گاه مسبوق به سابقه نبوده است، اخراج فله ای متخصصین و خبرگان شرکتها به دستور مقامات مافوق خارج از شرکتها به بهانه های واهی فعالیت سیاسی و ایجاد تشنج در شرکت میباشد! بازگو کردن حوادث تمامی شرکتها کاری دشوار و وقتگیر است و از عهده یک گزارش کوتاه خارج است. اما در این گزارش به عنوان نمونه به حوادث روی داده در شرکت تأسیسات دریایی ایران که بزرگترین شرکت پیمانکاری موجود در صنایع فراساحل نفت و گاز کشور میباشد پرداخته میشود. ماجراهای مشابه در دیگر شرکتهای اقماری نفت مانند پتروپارس، مهندسی و ساختمان نفت و بقیه شرکتها نیز به وقوع پیوسته و یا به گفته مسوولین در حراست وزارت نفت در شرف وقوع است. نمونه: موج اخراج متخصصین و مدیران با سابقه در شرکت تأسیسات دریایی ایران شرکت تأسیسات دریایی ایران پیمانکار مادر در اجرای طرحهای بزرگ سکوهای نفتی و گازی دریایی و لوله گذاری در دریا میباشد و گردش مالی پروژه های جاری در این شرکت به بیش از یک میلیارد دلار در سال میرسد. این شرکت از معدود شرکتهای موفق نفتی در کشور است که علاوه بر نقش عمده خود در بازسازی و تولید سکوهای جدید نفت و گازی و لوله گذاری در دریا، نقش بسیار مهمی در توسعه شهر خرمشهر پس از جنگ داشته است. از آنجا که سکوهای دریایی به منزله تأمین کننده خوراک نفت و گاز پالایشگاههای موجود و در حال توسعه و ساخت میباشند، هرگونه خلل در ساخت و بهره برداری از این سکوها به منزله متوقف نمودن تمامی سرمایه گذاریها در بخش پالایشگاهی خشکی میباشد. از طرفی کار در دریا پیچیدگیها و مخاطرات خاص خود را دارد و متخصصین در این امر در کشور بسیار اندک میباشند و تربیت متخصصین در این صنعت با هزینه های بسیار بالا و در عرض چندین سال صورت میگیرد. با گذشت چندین ماه از انتخابات و پس از خریداری ۴۹ درصد سهام شرکت توسط شرکت ناجی غرب، متعلق به نیروی انتظامی، در دو ماهه آخر سال شایعاتی مبنی بر اخراج تعدادی از بهترین کارشناسان ارشد شرکت به دلایل سیاسی در شرکت رونق گرفت و چندی از این ماجرا نگذشته، شایعات به حقیقت پیوست و در عرض مدت کوتاهی، حدود سی نفر از کارشناسان خبره شرکت برای ادامه همکاری با مشکل مواجه شدند. البته این خاتمه همکاری نه از جانب شرکت، که از طرف مقامات بالاتر و فشار بیرونی به مدیریت شرکت صورت پذیرفت. علی رغم پیگیری و حمایت مدیریت عامل وقت – که از مدیران برجسته و کارآزموده کشور محسوب میشود – برای جلوگیری از این موضوع، این امر اتفاق افتاد و افراد برای پیگیری اصل ماجرا به حراست وزارت نفت ارجاع شدند. جدا از اینکه داشتن فعالیت و دید سیاسی به تنهایی جرمی محسوب نمیشود، پس از پیگیری از حراست وزارت نفت مشخص گردید که برای اکثر این افراد هیچگونه سند و پروندهای دال بر فعالیت سیاسی وجود ندارد. برای تعداد بسیار کمی نیز انتقال چند خبر قبل و پس از انتخابات توسط ایمیل به عنوان سند فعالیت سیاسی و دلیل عدم احراز شرایط لازم برای ادامه همکاری قلمداد گردید. با این حال به گفته کارشناسان و مدیران این شرکت، در حدود سی نفر از متخصصین کارآزموده شرکت به این بهانه و البته در قالب اتمام قرارداد، مجبور به ترک شرکت شدند. دیری نپایید که موج اخراج به مدیر عامل باسابقه و پرتلاش این شرکت کشیده شد و مسعود سلطانپور که از بدو تأسیس این شرکت توسط مهدی هاشمی در این شرکت حضور داشته و با متوسط فعالیت روزانه بیش از ۱۲ ساعت در طی ۱۸ سال، توانسته بود مراحل ترقی را در شرکت طی کرده و در جایگاه مدیریت عامل شرکت قرار گیرد، از این سمت کنار گذارده شد. این مدیر موفق و ساعی پیشنهاد وزارت نفت را در سال ۸۴ رد کرده بود و حضور در شرکت تأسیسات را مناسبتر برای خود میدانست. هرچند سلطانپور خود را تدارکاتچی شرکت برای مهیا شدن زمینه برای کار بقیه همکاران میدانست، اما حضور او پشتوانه بسیار محکمی برای اجرای پروژه های جاری در شرکت بوده است. با این حال مدیر عامل جدید، دکتر علی طاهری، که تنها چهار سال فعالیت در سمت مدیریت سازمان بنادر و کشتیرانی را به عنوان مسوولیت اجرایی در کارنامه دارد، دست همکاری سلطانپور را کنار زده و حاضر به همکاری با وی پس از خلع شدن از مدیریت شرکت نمیشود. پس از رفتن سلطانپور، بر خلاف تصور همه کارشناسان که منتظر تغییر در معاونتهای مالی و بازرگانی بودند، موج تغییرات و خاتمه همکاری با معاونتهای فنی نظیر معاونت پروژهها و ماشین آلات سنگین شرکت که از قدیمی ترینها در شرکت بوده اند شروع شده است. موجی که در کنار اخراج تعداد زیادی از متخصصین به بهانه های واهی سیاسی، احتمالاً تمامی پروژه های در دست اجرای این شرکت مانند توسعه سکوهای فروزان، فازهای ۱۲، ۱۵ و ۱۶، ۱۷ و ۱۸، ۲۰ و ۲۱ پارس جنوبی، لوله گذاریهای متعدد دریایی و غیره را با مشکلات عدیده ای روبرو خواهد ساخت و از طرفی مشاورین و پیمانکاران داخلی و خارجی را که در سالیان دراز با این شرکت همکاری داشته اند را نیز با مشکلاتی مواجه خواهد ساخت. به مخاطره انداختن سرمایه های کلان کشور با اخراج متخصصین و خبرگان شرکتها مقدمات و نمونه ذکر شده از این باب مطرح شد تا تذکری باشد جدی بر تأمل در تصمیم گیریها و تغییرات وسیع و بدون برنامه در شرکتها و سازمانهایی که سالیان سال زحمت کشیده اند تا بدین جایگاه دست یافته اند. به راستی که ساختن بسیار پرهزینه تر و مشکلتر از تخریب است و روند طی شده در این چند سال فعالیت احمدی نژاد و هم فکرانش در دولت همراه او، نشان میدهد که او در حالی که مرتباً سخن از ساختن و خدمت میزند، برآیند کارهای او نشان میدهد در حال تخریب تمامی سازمانهای موثر و موفق در امر سازندگیست. اخراج منتقدین و دلسوزان از شرکتها و سازمانها و پر کردن آنها با تملق گویان، نه تنها از در خدمت، که از سر در اختیار گرفتن تمامی منابع مالی با اغراض مبهم سیاسی میباشد که راه به جایی نخواهد برد و سرمایه های گرانقدر کشور را در خطر نابودی و محاق قرار خواهد داد. هرچند که احمدی نژاد و دوستانش نشان داده اند به چنین نقدهایی بها نمیدهند، اما امید است متخصصین دلسوز و مدیرانی که هنوز در این شرکتها حضور دارند و نگران آینده و حال این ممکلتند، اجازه ندهند چنین تغییراتی در مجموعه های تحت اختیار آنان رخ دهد. زیرا که اولین کسانی که متضرر خواهند شد، کارکنان همان شرکتها خواهند بود، و سپس همه مردم شریف و نجیب ایران. Copyright: gooya.com 2016
|