در همين زمينه
5 شهریور» فروش سینماها در ماه رمضان امسال پنج برابر شد، مهر30 مرداد» چندين قاتل و يک قرباني، فيلم هايي که بدون اکران وارد شبکه ويدئو مي شوند، اعتماد 21 تیر» داستان دنبالهدار خانه سینما و انتخابات، واکنشها به مواضع انتخاباتی سینماگران ادامه دارد، خبرآنلاین 20 خرداد» آغاز امیدوارکننده "درباره الی"، سینما زیر سایه انتخابات است، مهر 27 فروردین» شاخصههای 30 سال سینمای ایران در یک بسته فرهنگی، مهر
بخوانید!
3 مهر » بيانيه محمدرضا شجريان در سوگ پرويز مشکاتيان، سايت دلآواز
3 مهر » "بیپولی"؛ فصلی تازه در سینمای کمدی ایران، مهر 3 مهر » پادشاهان از کتابهای تاریخ حذف نمی شوند، مهر 3 مهر » اظهارات ضد و نقيض وزير بهداشت و موسسه استاندارد درباره آلودگي برنج هاي وارداتي، اعتماد 3 مهر » رونمايي «قايق سواري در تهران» اثر جديد سپانلو، اعتماد
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! "بیپولی"؛ فصلی تازه در سینمای کمدی ایران، مهرفیلم سینمایی "بیپولی" به کارگردانی حمید نعمتالله به دلیل نوع شوخیها و ظرافت در شخصیتپردازی فصلی تازه در سینمای کمدی ایران است.
یادمان افتاد که دقت، ظرافت و سلیقه در کمدی به چه معناست و یادمان افتاد که حتی یک اثر میتواند پیامی روشن و واضح داشته باشد اما آنقدر شیرین بیان شود که آزارت ندهد و تو را واندارد که در برابرش جبهه بگیری. گفتن این حرفها به معنی حضور کامل و بینقص تمام این عناصر در "بیپولی" نیست، فیلمساز با استعداد و هوشمند ما از بسیاری از صحنههای مربوط به دفتر به عنوان مفر بهره برده تا اگر شیرینی باقی صحنهها به مذاق مخاطب خوش نیامد راه برونرفتی داشته باشد و پیشاپیش از واکنش تماشاگر دست کم در این صحنه ها مطمئن باشد. به نظرم کنترل کمتر او بر این صحنهها و یا آسانگیری بیشترش بر برخی بازیگران نشأت گرفته از همین هراس است. این یکی از دلایلی است که موجب کمرنگ شدن نقش بابک حمیدیان در "بیپولی" شده، در حالی که ویژگیهای بالقوهای که در شخصیت داستانی او وجود داشت میتوانست جنس بهتری از طنز را برای این صحنهها رقم بزند، خصوصا که جنس بازی او به رادان بیشتر از بقیه نزدیک بود واحتمالا نتیجه یکدستتری را در صحنههای مربوط به دفتر شاهد بودیم. از طرف دیگر صحنههایی هم وجود دارد که فیلمساز اهمیت چندانی به پیگیری نتیجه آن نداده است. برای مثال وقتی آرایشگر تصمیم میگیرد مدل قارچی را روی موهای رادان به شاگردانش آموزش دهد (احتمالا به این علت که نمیتوانستند موهای او را قارچی بزنند) در صحنه بعد نشانی از این مدل مو بر سر او نمیبینیم. اما از دقت و ظرافت کار نعمت الله گفتیم. چیزی که به هیچ عنوان در آثار کمدی تلویزیونی و سینمایی شاهد آن نیستیم. موفقیت "بیپولی" در چینش درست و دقیق همه چیز برای خلق یک لحظه طنزاست. لحظات بسیاری در فیلم وجود دارد که چون دقیق و درست و به جا هستند لبخند را بر لب ما مینشانند، چون اتفاق درست در مکان و در لحظه درست افتاده است که نتیجهای کمیک در برداشته است. یعنی کمدی موقعیت به مفهوم واقعی آن و نه آن چیزی که مدتهاست به عنوان کمدی موقعیت به خوردمان میدهند و مجموعهای از لودگی افراد بر بستر یک اتفاق مضحک است. در نتیجه همین توجهها و احترام فیلمساز به مخاطبش است که وقار فیلم حفظ میشود و حتی اگر در سالن سینما قهقهه نزند، ناراضی از آن بیرون نمیآید. گذشته از این فراگیر بودن موضوع فیلم و توجه فیلمساز به حواشی مستند چنین اتفاقی در زندگی هر کس، موجب میشود که بسیاری از صحنهها همان چیزی باشد که بارها و بارها به اشکال مختلف یا خودمان تجربه کردهایم و یا در اطرافمان دیدهایم. نمونه آن درد دل کردن ایرج (بهرام رادان) با زن مسنی داخل اتوبوس یا گریستن زن و شوهر هنگام گرفتن غذای نذری است. خوشبختانه در این صحنهها نیز فیلمساز، از ویژگی بارز طنزهای تلویزیونی در به بار نشستن طنز رویدادهای نزدیک به واقعیت فاصله گرفته است. برای ثمر دادن این گونه لحظات طنز، بسیاری از کارگردانان زمان زیادی صرف میکنند تا بازیگران پله به پله و (گاهی کاملا آزادانه) پیش بروند و در نهایت لحظه طنز، خود به خود و با تکیه بر استعداد بداهه پردازی بازیگران زاده شود. یعنی به نحوی آنها را در موقعیت شبهه واقعی قرار میدهند و آنها هم هر چه دارند بر طبق اخلاص میریزند. اما کارگردان "بیپولی" با تسلط بر موقعیت این صحنهها را موجز و بدون زیادهگویی خلق میکند. از سوی دیگر بازی درخشان لیلا حاتمی را نمیتوان از یاد برد و روابط میان این زن و شوهر که به شکل خاص و جالبی تعریف شده و بعید میدانم نمونهاش را در هیچ فیلم ایرانی دیگری دیده باشیم. میتوان ادعا کرد که نعمتالله با ساختن "بیپولی" فصل جدید و میمونی را در سینمای کمدی ما و در میان آشفته بازار کمدیهای گریه آور باز کرده است که در آن قصد ندارد به هر قیمتی تماشاگر را بخنداند. نمیدانم "بیپولی" نیز مانند "اجارهنشینها" به یک اتفاق بدل میشود یا دیگرانی هستند که دلشان برای داشتن یک سینمای کمدی درست و حسابی بلرزد و این اتفاق را به جریان بدل کنند. نیوشا صدر Copyright: gooya.com 2016
|