گفتگوي ايران ورزشی با علي دايي: حضور در كادر فنى تيم ملى دروغ سيزده بود

ايران ورزشى _ نمى خواست مصاحبه كند. در چند رفت و برگشت، تنها يك پاسخ داشت: «حرف نمى زنم.» خب، تنها چند ساعت به بازى كاستاريكا مانده بود. كاپيتان دنبال آرامش مى گشت. آرامشى كه در فضاى موجود وجود نداشت. همه چيز از چهره اش خواندنى بود. حرف نمى زد، اما صدايش به گوش مى رسيد! و در نهايت همه چيز از يك گپ دوستانه شروع شد، گپى كه سرآغازى جذاب داشت. آن شب تمام شد و رفت ولى حرف هاى دايى همچنان در ذهن مانده. حرف هايى كه شايد سرانجامى نداشته باشد. على دايى مى گويد براى براندازى اش، سال هاست فعاليت مى كنند. «از تركمنستان مى خواستند خرابم كنند، زمان مربيگرى مايلى كهن» و معتقد است هنوز به دنبال خراب كردنش هستند. اما او هنوز آن بالا ها ست. مردى كه در روزهاى تحت فشار، فقط گل مى زند و گل مى زند ...


انتقادات هنوز تمام نشده.
<انتقاد هميشه هست، اما بعضى وقت ها يك چيزهايى مى نويسند كه دروغ است. نوشتند امسال دايى ۴ تا زده، ۲ تايش از روى نقطه پنالتى بوده، اما من امسال اصلاً پنالتى نزده ام. دروغ مى نويسند. بعد مى آيند انتقاد مى كنند كه دايى در ليگ خوب گل نزده. اصلاً توجه نمى كنند كه به خاطر مصدوميت چند بازى را از دست دادم. مينيسكم پاره شده فقط ۴ هفته طول كشيد تا شرايط تمرين را به دست بياورم. بعضى وقت ها هم كه از ما مصاحبه فضايى مى زنند و خودشان مصاحبه را تحليل مى كنند.
پس شما روزنامه ها را مى خوانيد.
<بله، هر روزنامه اى دم دستم باشد مى خوانم.
يعنى تمام انتقادات مغرضانه است؟
<نه، انتقادى كه سازنده باشد، قبولش مى كنم، اما اين آقايان از اردوى تركمنستان مى خواستند مرا نابود كنند. مايلى كهن آن موقع سرمربى تيم ملى بود. حتماً بايد يادتان باشد. هر چه نوشتند، گذشت. حالا بروند ببينند ما كجا هستيم و خودشان كجا هستند. عيبى ندارد باز هم مى توانند هر چه مى خواهند بنويسند.
انگار اين انتقادات شما را با انگيزه تر مى كند. چون هر وقت فشارها بيشتر مى شود، بهتر گل مى زنيد.
< فوتبال در صبا فرق مى كند. اصلاً مى دانيد من امسال بالاى ۱۵ پاس گل داده ام. برويد ببينيد چند پاس درست و حسابى به من رسيده. هى مى گويند برانكو طرفدار دايى است، اما اشتباه نكنيد. او كه عاشق چشم و ابروى من نيست. باور كنيد موقعيتش را خيلى بيشتر از من دوست دارد. به خدا اگر يك روز احساس كند به دردش نمى خورم اولين نفر مرا خط مى زند. او فكر اين است كه خوب نتيجه بگيرد و فردا قرارداد بهترى با فدراسيون ببندد. نه مرا دوست دارد و نه بازيكن ديگرى را، اما آنهايى كه با من مشكل دارند، شرايط را برعكس نشان مى دهند. از ما چيزى بهشان نرسيده ديگر ...
انتقادات هم گردشى شده. يك روز ميرزاپور، يك روز نصرتى، يك روز دايى و
< بله، اصلاً نمى خواهند انتقاد كنند. قصدشان تخريب تيم ملى است. يعنى مى خواهند تيم ملى را خراب كنند تا به اهدافشان برسند. ببخشيد چرا موقعى كه من گل نمى زدم اينقدر انتقاد نمى كردند، اما تا دوباره پايم به گلزنى باز شد فشار انتقادات را دو برابر كردند. چند بازى در صبا گل نزدم، خبرى از انتقاد نبود، اما از موقعى كه به سپاهان و سايپا گل زدم دوباره شروع كردند.
مى گويند دايى اضافه وزن دارد.
< آقايى كه اين حرف را مى زند، هيچى نمى داند. برويد كميته المپيك نتيجه تست آمادگى بدنى مرا ببينيد: از ۱۰۰ درصد ۹۴ درصد شده ام. اصلاً حرف مرا قبول نداريد برويد پرونده را ببينيد. كسى كه از ۱۰۰ درصد آمادگى، ۹۴ آورده حتماً در صد چربى اش اندازه است. من ۳۶ ساله شرايطم اينقدر خوب است. اگر همين تست را از كسانى بگيرند كه ادعا دارند حتماً زير ۹۰ مى شوند.
دادكان گفته بعد از جام جهانى مى رود. شايعه شده، جانشينش شما هستيد.
< (مى خندد) اصلاً دوست ندارم پشت ميز بنشينم. مطمئن باشيد هيچ وقت مرا اينجور جاها نخواهيد ديد.

و اما بحث بازگشتتان به پرسپوليس جدى است؟
< اصلاً، تا ابد به پرسپوليس بر نمى گردم.
در استاديوم ها عليه دايى خيلى شعار مى دهند، چه توضيحى داريد؟
< مگر مردم با من مشكل دارند؟ افتخار من اين است كه قشر فهميده كشور حمايتم مى كند. حالا ۴ تا ليدر مى آيند ورزشگاه و به من فحش مى دهند اين را به حساب مخالفت با دايى نگذاريد. الان كشور چند ميليون جمعيت دارد؟
۷۰ ميليون و خرده اى ...
< خب، چه اشكالى دارد از اين ۷۰ و خرده اى، يك ميليون نفر از من بدشان بيايد.
در شهرستان ها بدجور جو عليه شما است.
<متأسفانه در شهرستان ها به من فحش مى دهند تا صبا را ضعيف كنند. باور كنيد همان آدمى كه در استاديوم عليه من شعار مى دهد بعد از بازى مى آيد، از من امضا مى گيرد و عكس يادگارى مى اندازد. در انزلى تماشاچيان به جاى اينكه تيم شان را تشويق كنند زوم مى كنند روى ملى پوشان حريف. ولى ديگر نمى دانند كه گوش ما از اين حرف ها پر است.
و به عنوان آخرين سؤال، بحث حضور شما در كادر فنى تيم ملى دروغ سيزده بود؟
< بله.