آمار و نتايج و حقايق موجود به ما مى گويند كه پس از تيم ملى اميد غنا كه به جاى تيم ملى اين كشور به تهران آمد و با نتيجه ۲-۴ به تيم ملى ايران باخت (و شانس آورد كه ۴ گل ديگر هم نخورد) يك توريست ديگر قدم به پايتخت تهران گذاشته است. آن توريست تحت نام تيم ملى فوتبال جاماييكا امشب يك ديدار دوستانه با مردان امير قلعه نويى در ورزشگاه آزادى تهران خواهد داشت و يك بار ديگر مثل ديدار با غنا اين فوتباليست هاى ميهمان هستند كه بهره مى برند و چيزى از ما مى آموزند و نه ما كه از ترتيب دادن چنين مسابقاتى بايد بهره بيشترى بگيريم و سود اصلى آن به ما برسد.
تيمى كه بورا ميلوتينوويچ مربى صربستانى معروف به آسيا آورده، ادغامى است از نفرات تيم هاى ملى«ب» و«اميد» جاماييكا و اكثر قريب به اتفاق لژيونرها و مردان شاخص فوتبال جاماييكا را در بر ندارد و سرشار از بازيكنان ليگ داخلى (جاماييكا) است. لژيونرها و نامداران فوتبال جاماييكا كه شمار قابل توجهى از آنها در ليگ هاى مختلف انگليس حاضرند، اينك فصل تعطيلات كوتاه مدت تابستانى را مى گذرانند و بايد
۱۵ تير ماه براى شروع فصل جديد در محل تمرين تيم هاى باشگاهى خود حاضر باشند و بديهى است كه حاضر نباشند تحت هيچ شرايطى اين موقعيت و امكان را براى حضور در تعدادى ديدار دوستانه از دست بدهند.
يك برد پس از ۲ شكست
جاماييكا پنجشنبه گذشته در سومين ديدار تداركاتى خود در شرق آسيا در خاك مالزى به برترى صفر - ۲ رسيد و از قضا مالزى يكى از حريفان ايران در جام ملت هاى آسيا و يكى از ۴ ميزبان مشترك جام است كه تيم ملى ما چهارشنبه اين هفته به سوى آن پر خواهد كشيد تا يك هفته قبل از انجام نخستين مسابقه اش در جام ملت ها، با شرايط زيستى كوالالامپور بيشتر وفق يابد و عمل تطابق پذيرى را سريع تر و بهتر صورت دهد. در بازى با مالزى گل هاى متوالى كريستوف هاروى و وولراى وولف حمله وران نه چندان معروف جاماييكا در دقايق پايانى نيمه اول، كار مالزى را تمام و نخستين پيروزى مردان بورا در اين تور آسيايى را قطعى كرد، ولى نبايد از خاطر برد كه اولاً جاماييكا در ۲ مسابقه قبلى اش در شرق آسيا يك - ۲ به اندونزى و با نتيجه حيرت آور ۳ - صفر به ويتنام باخته بود و از طرف ديگر مالزى در پيكار تداركاتى قبلى اش برابر امارات هم با نتيجه يك - ۳ تسليم شده بود.
اگر شكست تيم مسافر جاماييكا در جاكارتا و برابر اندونزى ميزبان گروه چهارم جام ملت ها فقط در سايه گلزنى آخرين دقايق بامبانگ پامونگ كاس مهاجم اندونزى حاصل آمد و جاماييكا اين دفاعيه را داشت كه هنوز با شرايط خاص و دشوار آب و هوايى شرق آسيا وفق نيافته و گل سرنوشت ساز حريف را نيز تنها در واپسين لحظات متحمل شده است، اما باخت صفر - ۳ در زمين تيم واقعاً متوسط (و حتى ضعيف) ويتنام هيچ توجيهى نداشت و فقط خبر از ضعف گروهى مى داد كه تحت نام جاماييكا راهى آسيا شده ولى بيشتر از نفرات و نيروهايى شكل مى گيرد كه در حال حاضر بازيكنان فيكس جاماييكا نيستند و ديدارهاى دوستانه فعلى، محلى براى ابراز وجودشان است و از آنجا كه اين امر نيز چندان حاصل نيامده و جاماييكا در تقابل با تيم هاى متوسط شرق آسيا هم كم آورده تبديل به يك گروه توريستى شده كه در پايان فصل فوتبال اروپا از مناطق مختلف آسيا ديدن و به گونه اى ييلاق - قشلاق مى كند!
دور از ترديد
تيمى كه صبح شنبه وارد تهران شد و پس از ۳ جلسه تمرين دوشنبه شب مقابل تيم ملى اصلى ايران قرار مى گيرد چنين اوصافى دارد و با اينكه توانايى ذاتى و شايستگى فنى بچه هاى ايران به دور از ترديد است اما به نظر مى رسد بازى با يك مشت توريست درجه دوم و حتى زدن ۷-۶ گل احتمالى به آنها نيز مشكلات ساختارى تيم ملى (كه به زعم و تعبير خود قلعه نويى هم در پيكر اين تيم وجود دارد) را رفع و حذف نخواهد كرد. يك فرضيه قديمى و رايج و البته مقبول مى گويد كه بد نيست قبل از شروع مسابقات بزرگ با تيم هاى كوچك و ضعيف بازى كرد و ۸-۷ گل به آنها زد و روحيه گرفت اما حتى در اجراى اين طرح نيز كاستى ها و مشكلاتى در كار ما رؤيت شده است.
advertisement@gooya.com |
|
يك ايراد بزرگ اين است كه ما به جاى دستچين كردن حريفان خود در اين روند، در عمل مجبور به بازى با آنها بوده ايم زيرا يا اين تيم ها خود در مسير تهران و در سطح آسيا و كشورهاى اطراف در حال تردد بوده و از داشتن يك رقيب تمرينى ديگر استقبال مى كرده اند يا پيشنهاد دهنده اوليه آنها بوده اند. به تعبير بهتر، ما به دنبال حريفانى متفاوت بوده ايم، اما از قضا اين رقبا در مسير ما قرار گرفته اند و چاره اى هم جز پذيرش نداشته ايم زيرا اگر قبول نمى كرديم امكان بازى با اين رقبا را هم از دست مى داديم و بدون«آمادگى مسابقه اى» راهى سفر مى شديم.
تكليف چيست؟
ايراد دوم اين است كه (به دلايل ذكر شده در بالا) حريفانى فراروى ما قرار مى گيرند كه بازى شان معمولاً هيچ شباهتى با نحوه كار رقباى ما در جام ملت هاى آسيا ندارد و در نتيجه نمى توانيم به شبيه سازى مورد نظر مربيان تيم ملى هم نايل شويم و ايراد سوم اينكه همين حريفان متوسط هم وقتى به تهران مى آيند ناگهان ۲ گل به ما مى زنند (مثل تيم ملى اميد غنا) تا به جاى اميدوار شدن به اين ترس و سؤال برسيم كه با اين خط دفاعى تكليفمان در جام ملت ها چه خواهد شد؟
شنيدن اين جمله از زبان قلعه نويى كه«نتايج اين ديدارها براى ما مهم نيست» مى تواند الهام بخش و نشانگر اين نكته باشد كه سرمربى تيم ملى ايران به گل هاى قطعى و احتمالى زيادى كه ما طى اين ديدارها مى زنيم، دل نبسته است اما تماشاى مسابقاتى كم كيفيت و فاقد ارزش فنى برابر«رقباى درجه دوم توريست وار»ى كه به تهران مى آيند، به هيچ روى نمى تواند دلپذير و خود اين ديدارها به هيچ شكل نمى تواند براى تيم ملى مفيد باشد.