تيم ملی عراق شگفتیآفرين اين دوره از مسابقات قهرمانی ملتهای آسيا شد. عراق که تا يکسال پيش مکانی در فوتبال آسيا نداشت با شکستدادن کره جنوبی با ضربات پنالتی پس از صدوبيست دقيقه بازی بدون گل به فينال اين مسابقات راه پيدا کرد.
بهدنبال اين پيروزی مردم در بغداد و ساير شهرهای عراق به خيابانها ريختند و با رقص و پايکوبی و تيراندازیهای هوايی موفقيتهای تيم خود را جشن گرفتند. در اين روزها که عراقیها درگير جنگ داخلی هستند و تنها خبری که هر روز میشنوند انفجارهای مرگبار است، پيروزی تيم ملی فوتبال آن کشور بر کره جنوبی بار ديگر خنده را بر لبهای اين ملت جنگزده نشاند.
اين در حالی است که بازيکنان فوتبال در عراق همواره در خطر مرگ قرار داشتند و حتی نمیتوانند با خيالی آسوده بر سر تمرينهای خود حاضر شوند. حريف عراق در مرحله نهايی، که يکشنبه برگزار میشود، تيم ملی عربستان سعودی است که در يک مسابقه پرگل ژاپن قهرمان دوره پيش را با نتيجه سه بر دو شکست داد و برای ششمينبار به فينال راه يافت.
در همين حال انتقاد از تيم ملی فوتبال ايران که يکشنبه پيش در مرحله يکچهارم نهايی در برابر کره جنوبی شکست خورد بالا گرفته است. ايران که در گروه خود با شکستدادن ازبکستان و مالزی و مساوی با چين اول شده بود، در اولين مرحله حذفی پس از صدوبيست دقيقه بازی بیروح و بدون گل با کره جنوبی مغلوب ضربات پنالتی شد. تاکتيکهای مربيان تيم ملی فوتبال ايران در رويارويی با کره جنوبی، بويژه تعويض دروازهبان تيم در آخرين دقيقه بازی، انتقادهای زيادی را برانگيخته است.
در مجله ورزشی اين هفته راديو زمانه، فرنگيس محبی با نادر محمدخانی، کاپيتان تيم ملی ايران در جام جهانی ۹۸ فرانسه که اکنون در لندن يک مدرسه فوتبال را اداره میکند، گفتوگو میکند. نادر محمدخانی که انتقادهای زيادی از فدراسيون فوتبال و کلا سازمان ورزش در ايران دارد، ابتدا از عملکرد تيم ملی در اين بازیها میگويد:
متاسفانه تيم ملی ايران، اگر بخواهيم واقعيت را بگوييم، امسال نه ليگ خوبی داشتيم نه فدراسيونمان وضعيت مناسبی داشته و بازیهای تدارکاتی را هرچقدر که هزينه میکنی، همانقدر بايد توقع داشته باشيد که برداشت بکند. شما نمیتوانيد با هزينه خيلی کم بخواهی برداشت خيلی زيادی داشته باشی. تيم ملی هم اين دوره به نظر من نفرات خيلی خوبی داشت، کادر فنی هم بد نبود، ولی حضور آقای قلعهنويی بعنوان سرمربی يک مقدارمسايل سلسلهمراتبی توی فوتبال را که هرکس جای خودش باشد، رعايت نکرده. آقای قلعه نويی اگر بخواهد سرمربی بشود، لياقتش را هم دارد، نمیگويم ندارد، ولی بايد جلوتر میآمد و دستيار مربیهای ديگر میشد و بعد میآمد سرمربی میشد. ولی متاسفانه اين مسايل علاوه براينکه حاشيه درست میکند برای تيم ملی، نتايجش هم میشود همين که الان ديديم. حتی مقابل مالزی ما با مشکل برخورديم. به نظر من خيلی زود بود، با سرنوشت ورزشی خودش بازی کرد.
در مورد عملکرد ايشان، آقای محمدخانی، در اين دوره از بازیها چطور قضاوت میکنيد؟ مثلا در مورد تعويض بازيکنان چه فکر میکنيد؟ يک بازيکنی مثل کاظميان که شايد میتوانست بيشتر ازش استفاده بشود، در مقايسه با مثلا کريمی که تمام مدت در زمين بود!
صددرصد. شما نگاه کنيد عملکردشان از بازی اول اگر بخواهيم حساب کنيم، بازی باخته را ما برديم. مثلا تعويضهای خيلی اشتباهی میکردند. ترتيب تيم را اصلا اشتباه گذاشته بودند. بازيکن مثلا آقای رجبزاده. حالا من اسم میبرم زياد روی شخص خاصی نظر ندارم، ولی يکنفر میآيد يکسال زحمت میکشد، بدنش را آماده میکند، آقای گل بازیها میشود، اصلا توی تيم ملی جايی ندارد. سالهای قبل هم جزو بهترين گلزنها بوده يا کسانی ديگر. اصلا من نمیدانم چه تاکتيکی داشتهاند. مثلا شما الان از کاظميان اسم برديد. کاظميان را قبلا میگفتند اين بازيکن يک نيمهای است. من کاری ندارم. آدم امروزش با فرداش فرق میکند. يک روز سرحال است، يک روز بد است. آقای کاظميان آمد نيمساعت بازی کرد، چهلوپنج دقيقه بازی کرد، واقعا نشان داد که آماده است، بعد ديديم بازهم روی نيمکت است.
تفاوت بازی بازيکنان خارج از کشور ما در اين دوره از مسابقات با بازيکنان داخل کشور، مثلا جلال حسينی، را چگونه ديديد؟
مسئله مهمی که هست، شما الان اشاره خوبی کرديد، مثلا همين صحبت قبلی من برمیگردد به همين آقای جلال حسينی. شما نگاه کنيد هم توی خارج بازی نمیکند و هم توی ايران بازی میکند. ولی آمد يک بازیای کرد، درست است که بازی اولش هم بود، ولی بقدری خوب بازی کرد، بقدری شجاعانه بازی کرد وتوی همه درگيریها بود و به آن وظيفهای بهش داده بودند، بخوبی عمل میکرد. ولی بازيکنان ديگر، مثلا همين آقای تيموريان و آقای کريمی سنی ندارند برای فوتبال. تازه الان پخته شدهاند، بايد قابليتهای خودشان را نشان بدهند. برعکس. بهرحال نمیدانم، اگر واقعا فقط اسم توی باشگاه خارج بازیکردن است، برای اينکه بيايی توی زمين راه بروی، به نظر من چهارتا جوان بینام و نشان را اگر بگذارند، خيلی بيشتر کار میکنند. آقای تيموريان توی جام جهانی اصلا نمیتوانستی يک لحظه او را آرام ببينی. اينور میدويد، آنور میدويد. اما توی اين بازيها هيچی. غير از آن يک گلی که زد، هيچ کار ديگری نکرد. چند مورد هم شما نگاه کنيد، موقعيتی که تک به تک آقای کريمی گيرش آمد، توی بازی حساس از هر دو يا سهتايی يکیاش بايد برود توی گل. آقای کريمی تک به تک شده، بخاطر اينکه بدنش آماده نبود. اگر يک جوان معمولی را میگذاشتند، آن را میکردش توی گل. فايده ندارد اينجوری اسم اينکه مثلا من توی باشگاه خارج دارم بازی میکنم، فوتبال اينجوری نيست، اصلا اسم نيست. اگر اسم بود، زيدان حالا حالاها بازی میکرد.
شما در مورد تعويض حسن رودباريان، درست در زمان پنالتی، فکر میکنيد آن عملکرد مربی در آنموقع چطور بود؟
خندهداربود، خانم خندهدارترين تعويضی بود که من توی عمرم ديده بودم. شما اصلا سالها توی تلويزيون ديدهايد يک چنين حرکتی را؟ اصلا نمیدانم برای چی. بجای اينکه مثلا توی آن يک ربع حالا میتوانست پنالتیزن بياورد توی زمين، چرا بزرگهای تيم پنالتی نزدند. ببينيد شما چه جوی هست. حالا نمیدانم چرا بچهها صحبت نمیکنند، چرا نکونام نيامد پنالتی بزند؟ اين بچههايی که خارج بازی میکنند، چرا نيامدند پنالتی بزنند؟ نمیدانم والا چه جوری بود و برچه مبنايی. حالا با اين بازيهايی که من ديدم، به نظر من هيچ عملکرد خوبی نداشته. مثلا شاگردی میماند که وقتی درس میخواند، آخرسر معلوم میشود، وقتی نمراتش میآيد، مشخص میشود چه کاره هست.
شما فکر میکنيد با اين عملکردی که از خودشان نشان دادند، بايد استعفا بدهند از تيم ملی؟
صددرصد، صددرصد! چون اصلا وقت او هنوز نرسيده. متاسفانه، گفتم، اگر مربی جوان هم انتخاب میکنند، مربی درست انتخاب نمیکنند. بازيکنی که تجربيات زيادی پيدا کرده است. آقای قلعه نويی سرجمع سهتا و نصفی بازی ملی دارند. متاسفانه در يکی از روزنامهها من خواندم که گفته بود،دهسال است که بازيکن تيم ملی است. من نمیدانم، آنزمانی که ايشان میگويند من کجا بودم. ببينيد من چرا خودم نايستادم مربیگری کنم؟ خيلی راحت میتوانستم درآمد خوبی داشته باشم، کار بکنم، سابقهاش هم داشتم، کنار مربیهای بزرگ هم بقول معروف بازی کردم، دورهاش هم رفتم و يک چندتايیاش را ديدهام، ولی چرا نمیکنم؟ چون میدانم که خودم احساس مسئوليت میکنم در قبال مردم. مردم توقع دارند. يکسری هستند با همين فوتبال دلشان شاد میشود، يکسری هستند ناراحت میشوند. گفتم، اين سرمربیشدن فکر نکنم آنقدر بزرگ باشد که آدم با احساسات مردم بخواهد بازی بکند، بدون اينکه دانش اين کار را داشته باشد.
آقای محمدخانی فوتبال ما حقاش در آسيا خيلی بيشتر از اينهاست. چه کار بايد کرد که بتواند به جايگاه خودش برسد؟
بايد آن مديريت، آن شکل کار فوتبالمان را اگر درست بکنند، موقعی که باشگاههايمان شکل باشگاه پيدا بکنند و از حالت تيمداری دربيايد... شما نگاه کنيد، الان اکثر باشگاههايمان اسمش باشگاه است، هيچکدام به شکل باشگاه نيستند. حالا میگويند که میخواهند کاری کنند که باشگاهها خصوصی بشود. اگر اين کار بشود، به نظر من خيلی خوب میشود. البته اگر بگذارند، متاسفانه همين تيم پرسپوليس و استقلال را شما ببينيد به چه روزی انداختهاند. آنقدر دستها پشت پرده وجود دارد که شما نگاه کنيد، تيم استقلال توی جام باشگاهها میخواهد شرکت بکند، میگويند ليست را دير دادهاند. اصلا اين واقعيت قضيه نيست. اينها ديدند نمیخواهند پول هزينه کنند، چون تيم میخواهد برود مسافرت بايد پول هتل و هواپيما بدهد، گفتهاند ليست تيم را دير دادهاند. عذر میخواهم، اينها که اين حرف را میزنند، فکر میکنند مردم نادانند. نمیدانم والا، بيشتر نادانی از خودشان هست و متاسفانه مدام به مردم نسبت میدهند.
advertisement@gooya.com |
|
دل پری داريد آقای محمدخانی...
نگاه کنيد، من همه زندگیام را گذاشتم آمدم اينور که فقط بچهام پيشرفت بکند. از خيلی چيزها گذشتهام. حالا اگر بخواهد صحبتی بشود، خانم من دل پری دارم.
شما چه فکر میکنيد، فکر میکنيد غرضی در کار است؟ آيا میخواهند فوتبال ما پيشرفت نکند، آيا بخاطر مسايل مالیست؟
نمیدانم واقعيتاش. گفتم، شايد دستی باشد پشت اين پردهی فوتبال که ورزشمان است. شما نگاه کنيد، يک بازی باشگاهی ما... من خودم توی تيم کشاورز بودم، با پرسپوليس که بازی میکرديم، شصتـ هفتادهزار تماشاچی میآمد. کشاورز اصلا مطرح نبود به آنصورت، يا تيم بهمن ما بازی میکرديم، با پاس بازی میکرديم، چهلـ پنجاه هزار تماشاچی میآمد. الان برای بازی پرسپوليس دههزارتا نمیرود. يک بازی پرسپوليس ـ استقلال آنهم بخاطر حساسيتی که از قديم داشته يکخرده شلوغ میشود. بقيه بازیها را ببينيد، استاديوم آزادی خالی است اصلا. نمیدانم. واقعيتش را که اينها از چی میترسند، حالا يا نمیخواهند هزينه بکنند و يا توجه... بخاطر اينکه تنها جايی که مردم جمع میشوند، توی استاديوم است، جای ديگر شما اجتماعی نمیبينيد که مردم کنارهم جمع بشوند. شايد از اين قضيه میترسند. نمیدانم واقعيت چی هست.