محمد قراگزلو ـ باز هم دربى پايتخت از راه رسيد و كلى حرف و خاطره از اين مسابقه حساس فوتبال است كه دهان به دهان در محافل مختلف مى پيچد و به گوش مى رسد. باز هم حرف از آبى و قرمز است و تقابل ۲ تيمى كه اگر نگوييم تمام فوتبال ما، كه بيشتر آن هستند و اگر اين ۲ را از فوتبال ايرانى بگيرى چيزى از آن باقى نمى ماند و حرفى از فوتبال زده نخواهد شد كه شنونده اى داشته باشد.
امروز دربى شصت و سوم تهران يك بار ديگر بسان زلزله اى پايتخت را مى لرزاند و تمام امور روزمره پايتخت نشينان را تحت تاثير قرار خواهد داد. امروز روز ويژه اى است براى فوتبال. فوتبالى كه از تمام دارايى هايش به اين دربى قرمز و آبى بيش از هر چيز ديگرى مى نازد و به تمام ورزش ايران فخر مى فروشد.
<<<
اما دربى حساس تهران از لحاظ فنى نكته هاى باريكى داشته كه شايد در هياهوى اين بازى به دست فراموشى سپرده شده و هرگز به آن پرداخته نشده است. يكى از اين نكته هايى كه در طول دربى ها به كرات ديده شده درخشش بازيكنان كم نام و نشان ۲ تيم و ارايه چهره اى متفاوت از آنهاست. بازيكنانى كه تا پيش از آن بازى هيچ كس روى آنها حسابى باز نكرده و در پيش بينى ها نامى از آنها برده نمى شد. هميشه اين قبيل بازيكنان در دربى هاى پايتخت كارساز بوده اند و نامشان را در تاريخچه دربى ثبت كرده اند، هر چند بعضى از آنها خيلى زود از سطح اول فوتبال محو شده و ديگر نامى از آنها برده نشده است. شايد نام بهنام طاهرزاده از جمع پرسپوليسى ها و فرد ملكيان از بين بازيكنان استقلال نمونه اى بارز از اين گروه باشد. بهنام طاهرزاده تا پيش از دربى سال ۷۶ كه با نتيجه صفر - ۳ به سود سرخ ها خاتمه يافت بازيكنى گمنام و كم حاشيه بود. از او حتى نامى برده نمى شد و در بازيهاى پيش از دربى نيز فرصتى براى ارايه اندام نداشت. فرد ملكيان اما كمى بيشتر از طاهرزاده در تركيب استقلال بازى كرد و نام و نشان بيشترى براى خود دست و پا كرد. مهاجم ارمنى استقلال اما ۳ بار در دربى حضور داشت و در يكى از آنها موفق به گلزنى شد. رضا عابديان مهاجم پرسپوليس در دهه ۶۰ نيز چنين سرنوشتى داشت. او يك بار با تك گل خود دربى پاييز سال ۶۸ را به سود قرمزها رقم زد اما پس از آن خيلى زود از سطح اول فوتبال ايرانى محو شد.
شايد جالب باشد بدانيم كه محمود فكرى كاپيتان پرسابقه آبى ها تا همين فصل گذشته نيز چنين سرنوشتى داشته و در حالى كه هيچ كس روى گلزنى او در دربى حسابى باز نمى كرد اما او ۲ بار دروازه پرسپوليس را گشوده است. جالب تر اينكه اين ۲ گل فكرى كه به دروازه پرسپوليس دوخته شد تنها گل هاى محمودخان در كل دوران حضورش در ليگ برتر بوده است.
صمد مرفاوى هم از استقلالى هاى شاخص دهه ۶۰ با گلزنى به پرسپوليس نام آور شد. او در ۲ سال اول حضورش در استقلال ۳ بار به پرسپوليس گل زد و كارنامه موفقى در دربى پايتخت برجاى گذاشت. پايان رأفت نيز از ميان گمنامان پرسپوليس مقابل استقلال ستاره بود. پايان در دربى سال ۷۹ و در برترى صفر - ۲ سرخ ها يكى از گل هاى پرسپوليس را به ثمر رساند و در فينال جام حذفى كشور در سال ۷۸ يك پاس گل براى افشين پيروانى مهيا كرد.
مهدى هاشمى نسب نيز كه قبل از پوشيدن پيراهن پرسپوليس بازيكن كم نام و نشانى بود در دربى پايتخت تبديل به چهره اى ويژه شد و در ازاى ۱۲ بار حضورش در اين ديدار تاريخى ۵ بار گلزنى كرده. البته هاشمى نسب
۴ بار دروازه استقلال را با پيراهن پرسپوليس گشود و تنها يك بار براى استقلال مقابل پرسپوليس در دربى گلزن بود.
از بين قديمى ها نيز سعيد مراغه چيان از استقلال كه هيچ گاه بازيكن مطرحى نبود مقابل پرسپوليس درخشيد و موفق به گشودن دروازه رقيب شد. ايرج سليمانى از جمع سرخپوشان نيز مقابل استقلال عملكرد فوق العاده اى داشت و در پيروزى تاريخى صفر - ۶ سال ۱۳۵۲ دو گل از ۶ گل پرسپوليس را به ثمر رساند.
در مقابل اين بازيكنان گمنام كه در دربى چهره اى ويژه ارايه كردند بازيكنان شاخص و بعضا ستاره هاى بزرگى مثل على دايى در اين ديدار حساس همواره خاموش بوده و عملكردى ضعيف داشتند. على دايى ۶ بار با پيراهن پرسپوليس مقابل استقلال حاضر شد اما هيچ گاه در حد نامش نبود. جواد كاظميان نيز كه از خوب هاى سرخ ها در فصول اخير بود با وجود آنكه با پيراهن سايپا مقابل استقلال گلزنى كرده بود اما در دربى پايتخت در اين راه ناموفق بود.
سهراب انتظارى هم كه با سر و صداى زيادى به جمع پرسپوليسى ها پيوست تنها يك بار در اين ديدار گلزنى كرد و در اكثر دقايق حضورش در دربى كار خاصى انجام نداد.
advertisement@gooya.com |
|
در جمع بازيكنان شاخص استقلال هم چهره هايى بوده اند كه در دربى تهران ناكام مانده اند. فرهاد مجيدى ۵ بار با پيراهن استقلال مقابل پرسپوليس ايستاده اما هرگز دروازه رقيب را فتح نكرده است. جالب اينكه فرهاد ۴ بار ديگر با پيراهن بهمن نيز رودرروى پرسپوليس ايستاده و در اين ۴ بازى هم موفق به زدن گل نشده است. در مورد احمد مومن زاده و سياوش اكبرپور ديگر مهاجمان استقلال طى سال هاى اخير نيز چنين نكته اى مصداق دارد.
مومن زاده با ۷ و اكبرپور با ۶ بار حضور در دربى پايتخت دقايق زيادى را مقابل پرسپوليس به ميدان رفته اند اما همواره ناكام بوده و موفق به گشودن دروازه رقيب نشده اند.
<<<
اينها نمونه هاى عينى از نكته اى بود كه لابلاى ناگفته هاى دربى پايتخت پنهان مانده است. در بيشتر دربى هاى گذشته هميشه بوده اند بازيكنان متوسطى كه به يكباره در حد ستاره ظاهر شده اند در سوى مقابل نيز ستاره هايى به مصاف رقيب ديرينه رفته اند كه نشانى از ستاره بودن نداشته اند. بايد ديد اين نكته در دربى
شصت و سوم نيز مصداق عينى پيدا خواهد كرد يا همه چيز طبق پيش بينى ها اتفاق مى افتد.