advertisement@gooya.com |
|
jafarifarhad@yahoo.com
http://farhadjafari.blogfa.com
1- واقعا نمي دانم اين جمله از شخصيت اصلي داستان بلند «عقايد يك دلقك » نوشته ي «هاينريش بل» _ كه خودمانيم ، براي خودش شاهكاري ست _ چه ارتباطي مي تواند داشته باشد به آنچه اين نوشته مي خواهد آنرا بيان كند .
اما بد نيست بدانيد كه او در جايي از داستان مي گويد : يك دلقك مست، زودتر از يك شيرواني ساز مست سقوط مي كند!
2- همانقدر كه راه رفتن روي لبه ها دشوار و طاقت فرساست ، حكمراني در آن بزنگاه هايي از تاريخ كه همه ي اوضاع و احوال از آن حكايت مي كند كه «دارد روي يك پاشنه اش مي چرخد و با خود خيلي از چيزها را هم مي چرخاند» ؛ براي كسي كه به شيوه هاي كهنه و دمده شده ي حكمراني عادت كرده و نمي خواهد آنرا كنار بگذارد _ يا مي ترسد كه اين كار را بكند _ جزو دشوارترين امور و البته «بد اقبالي ترحم آور»ي ست .
3- آن چيزي كه ديرپا ترين نخبه ي حاكم بر حزب بعث سوريه در پاريس منفجر كرده است ، آنطور كه روزنامه ي عربستاني تعبير كرده، فقط تركيدن بمبي در پيش چشم «آقاي اسد» نيست و فقط بنيان هاي كاخ او در دمشق را نخواهد لرزاند .
بلكه موج اين انفجار سياسي حيرت انگيز و بهت آور _ كه دست كمي از كودتاي سه روزه ي سرخ ها عليه «گورباچف» و سپس بالا رفتن «يلتسين » از تانك هايي كه مسكو را تسخير كرده بودند ندارد _ تمام منطقه را در بر خواهد گرفت و نقشه ي سياسي ي آن را پاك زير و رو خواهد كرد .
واقعا چه كسي نمونه ي مشابهي را در اين اواخر به ياد مي آورد كه : مردي كه 55 سال تمام «شماره ي دوي » كشورش _ و صد البته جزو بازيگران برجشته ي منطقه _ بوده است ، ناگهان تصميم بگيرد تا همه ي گذشته اش را با «وطن» اش تاخت بزند؟!
خودش كه اينطور مي گويد : بايد بين «نظام » و آينده ي «وطن » ام، يكي را بر مي گزيدم و من «وطن » ام را انتخاب كردم .
4- كار سرويس هاي امنيتي منطقه دوچندان شده است و از اين پس نه فقط «نخبگان محكوم » كه «نخبگان حاكم » را نيز بايد بپايند و پيوسته رفتار ، مواضع ، اظهار نظر ها و موقعيت تك به تك خانواده ي آنها را نيز رصد كنند . و خب اين ، كلي به دردسرهاي بيشمار آنان اضافه مي كند و سطح بي اعتمادي ميان آنها را بيش از پيش افزايش مي دهد .
پيش از آن اما، اين اختلاف بروز خواهد كرد كه «چه كسي، بايد چه كسي را بپايد ؟!»
5- با اين حال يك چيز روشن است : بايد با آقاي اسد خداحافظي و اين نتيجه گيري را تاييد كرد كه :« باز هم يك حقوقدان بود كه سرنوشت كشورش را تغيير داد! »
6- بهار چهار سال پيش به تماشاي يك غار ديدني در زنجان رفته بوديم .غاري كه دهها بار ديدني تر از «غار عليصدر» همدان است و «كتله خور» ناميده مي شود.
درميانه هاي غار ، راهنما سوراخي را نشان مان داد كه مي گفت كارشناسان مي گويند اين حفره در اثر تحولات زمين شناختي «به ناگهان» ايجاد شده و همه ي آب موجود در غار را بلعيده و در خود فرو كشيده است . شكل قيف مانند و مارپيچي حفره هم اين مطلب را تاييد مي كرد.
گفتگوي العربيه و «خدام» را كه مي خواندم به ياد آن حفره در «غار كتله خور» افتادم و اينكه از اين پس، نظام سوريه جزيي از تاريخ اين كشور است كه تنها در كتاب هاي درسي ، رد و اثري از آن ديده خواهد شد .
و البته عكسي از خدام با اين زير نويس :
«چه كسي تصورش را مي كرد. پس از 55 سال ، او به ناگهان همه ي محتواي بعث سوريه را بلعيد و در خود فرو كشيد !»