بني ادم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوي بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار ...
حتما اين شعر معروف سعدي شيراز را بارها شنيده ويا خوانده ايد.
اساسا با توجه به روحيه عميقا عاطفي اقوام و ملل ايراني با اطمينان مي توان گفت كه اين ابيات عموما در مناسبتهاي مختلف مورد استفاده وعاظ و سخنرانان قرار مي گيرد. در كتابهاي درسي مدارس و دانشگاهها و همچنين در بسياري از كتب ادبي و فرهنگي مي توان رد اين ابيات شيخ شيراز را براحتي پيدا كرد.
اما اين ابيات پرمحتواي سعدي كه در حافظه بسياري از مردم از پيرو جوان وزن و مرد جاي گرفته است بلافاصله پس از بيان، معمولا ياد اور يك حكايت بسيار رايج و مشهور نيز است.اين حكايت تقريبا به اندازه خود اين ابيات در افواه عامه ساري و جاري است. تقريبا همه متفق القولند كه اين ابيات سعدي به زبانهاي مختلف (و حتي مطابق گفته مجري برنامه زنده شبكه يك ويژه زلزله بم به يازده زبان)ترجمه شده و بر سر در سازمان ملل متحد در نيويورك همراه با متن فارسي آن نصب شده است.
طبعا براي همه ايرانيان بويژه مردم فارس زبان وجود چنين الواح الواني بر سردر چنان سازمان بي مانندي سبب تفاخرعظيم است.
بعد از وقوع زلزله غم انگيز و مهلك بم اين شعر سعدي بعنوان مانيفست نوعدوستي و كمك رساني اقوام و ملل ايران در قبال بازماندگان اين فاجعه دهشتناك ، صدها وبلكه هزاران بار در رسانه هاي گروهي اعم از تصويري،صوتي و مكتوب منتشر شد.در اين ميان تلويزيونهاي فارس گرايان افراطي در لس آنجلس پس از حادثه بم گوي سبقت را از داخليها نيز ربودند و در اين خصوص بدون ارايه هرگونه سندي نه تنها به نصب اين الواح بر سر در سازمان ملل اشاره ها كردند بلكه همبند آن براي نشان دادن قوت و قدرت انچه كه آنها تحت عنوان تمدن درخشان پارسي نقل مي كنند پيوسته به وجود غرور آفرين كتيبه اي استوانه اي شكل در تالار اصلي سازمان ملل اشاره مي كردند كه منسوب به پادشاهي بنام كوروش هخامنشي است. در واقع فارس گرايان افراطي با ارايه يك سنگ نوشته استوانه اي شكل و همچنين متني بعنوان ترجمه ان مدعي هستند كه اين استوانه اولين منشور حقوق بشر جهان است و بلافاصله پس از عبوراز درب اصلي سازمان ملل در نيويورك ومشاهده الواح ياد شده بر سر در آن، در تالار اصلي اين سازمان قرار گرفته و بوضوح نظر هر بيننده اي را بخود جلب مي كند!
نگارنده اين سطور نيز به دليل اينكه اين دو خبر و به ويژه خبر نخست را متواليا شنيده بودم طبعا هرگز بخود جرات ترديد در خصوص صحت يا سقم چنين اخبار متواتري را نمي دادم.اما در تاريخ 29 دي 1382هنگاميكه ضميمه دوچرخه روزنامه همشهري را گشودم اتفاقا بار ديگر اين خبر را مطالعه كردم.عنوان مطلب اين بود : نگرشي پيرامون محتواي شعر سعدي در تهران امروز : بني آدم اعضاي يكديگرند
اين مطلب در صفحه 13 دوچرخه ويا اصطلاحا در بخشي بعنوان طهران به قلم سركار خانم افسانه بهرامي نوشته شده بود.در بخشي از اين نوشته آمده بود:
«از زمان تدوين منشور ملل متحد حقوق بشر بخش جدايي ناپذير سازمان ملل متحد بوده است و در واقع اين شعر سعدي كه بالاي سردر سازمان ملل متحد در - ژنو - گذاشته شده است همواره تقديري از ارزشها،بردباري و برابري ميان مردم تمام ملتها را عنوان تا چشمم به كلمه ژنو افتاد با خود گفتم كه اين بانوي نويسنده حتما دچار لغزش قلم شده و اشتباها نيويورك را ژنو نوشته است! دست بكار شدم وبلافاصله به محل كار وي زنگ زدم. متاسفانه در محل كارشان حضور نداشتند.موضوع را به همكار محترمشان گفتم و شماره تلفني را نيز دادم.نيم ساعت بعد اين بانوي محترم با من تماس گرفتند و درجواب ترديد من گفتند: اين اطلاعات در مصاحبه اي كه با يكي از اعضاي دفتر سازمان ملل در تهران انجام شده به دست آمده است.
خانم بهرامي هم كاملا معتقد بودند كه الواح سعدي بر سردر سازمان ملل حال يا در ژنو ويا در نيويورك نصب شده است.
با دفتر سازمان ملل در تهران تماس گرفته شدو اتفاقا همان آقايي كه در مصاحبه شركت كرده بود با من هم صحبت شد.وي كه يك كارمند فارس زبان و البته از نوع پان اريانيست آن بود! موكدا بر وجود اين الواح اصرار كرد و گفت كه مطابق اطلاعات دقيق وي اين نوشته ها در شعبه ژنو است.جهت رسيدن به يقين تقاضاي عكس،تصوير و يا دست كم يك ادرس اينترنتي كردم.
وي در كمال تعجب گفت اگرچه هيچ سندي در خصوص اثبات عيني اين خبر در اختيار ندارد اما مطمئن مي باشد كه اين الواح در جايگاه ياد شده وجود دارند!سپس به من پيشنهاد كرد تا براي دسترسي به اسناد با دفتر يونيك اين سازمان مرتبط شوم.كارمند فارس زبان اين دفتر نيز از ارايه هر گونه سندي عاجز ماند. البته وي احتمال داد كه شايد دفتر يونسكو در تهران از اين امر مطلع باشد!
اينبار با دفتر يونسكو تماس گرفته شد.
بارديگر خانم فارس زباني گوشي را برداشت و از اينكه ترديد من را در اين خصوص شنيد براشفت و با طعنه گفت: اساسا اثبات نبودن اين الواح براي شما چه سودي دارد؟!مگر شما ايراني نيستيد؟!
با تعجب به او گفتم طبعا من يك ايراني هستم اما اين سئوال چه ربطي به پرسش من دارد؟!رسيدن به حقيقت يك امر ، چه به ضرر من باشد ويا چه به نفع من ، بي شك نشان از حقيقت جويي انسان دارد و همين جستجوگري بخودي خود در ميان اهل انديشه يك فضيلت است.بهرحال ايشان نيز همان گفته ها را تكرار كرد و احتمال بودن اين الواح را يا در دفتر سازمان ملل در نيويورك و ژنو ويا در دفتر يونسكو در پاريس خاطرنشان نمود.
تا اينجا نه تنها جوابي به سئوال من داده نشد بلكه متغيرهاي مورد بحث نيز افزايش يافت!
از روي ناچاري به سفارت سوئيس در تهران زنگ زدم. كارمند تلفنخانه پس از شنيدن توضيحات من يكي از خانمهاي صاحب نظر ديپلمات را به بنده مرتبط نمود.وي فارسي را بسيار روان صحبت مي كرد.سئوالم را پرسيدم ،خنده كوتاهي كرد و گفت:منهم در تهران اين خبر را در مورد شيخ شيراز شنيده ام ولي من خود كه اهل ژنو هستم هرگز چنين الواحي را در سردر سازمان ملل شعبه اين شهر نديده ام!
وي براي اينكه مطمئنتر جواب بگويد به زبان الماني از شخص كنسول نيز همين سئوال را پرسيد.كنسول نيز گفت هرگز چنين متني را بر سر در سازمان ملل در ژنو ويا حتي در راهروهاي ان نيز نديده است!
براي اينكه مطمئنتر شوم به ميز ژنودر وزارت خارجه نيز مراجعه كردم.آنان نيز وجود چنين الواحي را در اين شهر تاييد نكردندو گفتند مشغله فكري و كاري انها در سفرهاي خارجي آنقدر زياد است كه براي اثبات اين ادعاها اهميتي قائل نشوند.
با دفتر سازمانهاي تخصصي اين وازرت خانه نيز صحبت كردم اساسا آنها وجود چنين الواحي را درشعبه نيويورك نيز تكذيب نمودند!
براي اطمينان بيشتر به تمام سازمانها و نهادهايي كه احتمالا در اين خصوص مي توانستند كمكي كنند مراجعه كردم:
بنياد ايران شناسي،خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران،موسسه لغت نامه دهخدا،بيناد فارس شناسي، دانشنامه زبان فارسي،سازمان ميراث فرهنگي، دانشكده زبان وادبيات دانشگاه تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسي، بنياد افشار، بنياد نيشابور... و حتي قريب به ده استاد بويژه سه سعدي شناس اماكن و افرادي بودند كه براي كشف حقيقت الواح سعدي مورد رجوع قرار گفتند.
غير ازآقاي دكتر ستوده در موسسه لغت نامه دهخدا واقاي دكتر كمالي ، سعدي شناس معروف در شيراز تمام اساتيد در موسسات ياد شده بدون ارايه هرگونه سندي بر وجود قطعي اين الواح بر سر در سازمان ملل تاكيد مي كردند و انرا به دليل شدت تواتر خبر بديهي مي دانستند!
در اين ميان دكتر ستوده با دريغ و افسوس به صراحت بر عدم وجود چنين الواحي تاكيد كرد و گفت احتمالا در يكي از راهروهاي دفتر يونسكو در پاريس متني از يك نويسنده خارجي ماخوذ از محتواي شعر سعدي وجود دارد.وي گفت يكبار در گذشته فردي از نويسندگان داخلي يا خارجي گفته بود كه شعر ياد شده سعدي لايق نصب بر سر در سازمان ملل است.فقط همين!
دكتر كمالي نيز با دروغ خواندن تمامي اين ادعا ها حتي وجود چنين محتواي ماخوذي را به احتمال قوي در پاريس نيز تكذيب كرد و گفت: نزديك به 30 متن از نويسندگان شهير جهان در راهروهاي يونسكو در پاريس نصب شده است كه شعر مذكور سعدي به احتمال قريب به يقين در بين انان نيست و حتي به فرض بودن نيز موضوع فوق العاده اي نخواهد بود!!!
وي همچنين وجودكتيبه استوانه اي شكل موسوم به منشور حقوق بشر كوروش را در سازمان ملل بطريق اولي كذب محض خواند!
به دنبال معرفي يكي از كارشناسان ارشد سازمان ميراث فرهنگي با مورخي دگر انديش بنام اقاي پور پيرار نيز تماس گرفتم.وي كه خود فارس زبان مي باشد با اطمينان تمام وجود چنين الواح الواني و نيز چنان كتيبه استوانه اي شكل را دروغ محض خواند و خبر داد كه كتاب ساسانيان وي به دليل تلاش براي افشاي دروغ بافيهاي اين افراطيون تخيل گرا توسط وزارت ارشاد ممنوع النشر شده است!
اينجانب به دليل شدت و سطح دريافت دو خبر ياد شده هنوز نيز قادر به باور كردن پوچي اين دو خبر نشده و به تلاشهاي خود براي يافتن سر نخي هرچند بسيار كم ارزش ادامه مي دهم!!!
اما تكذيب شدن چنين اخبار بشدت متواتر و معروفي درميان مردم، اعم از عادي و تحصيلكرده مرا از يكسو ياد حاكميت بي چون و چراي فيزيك ارسطويي به مدت نزديك به دو هزار سال در جهان علم انداخت و از سوي ديگر اهميت فلسفه دكارت را با شعار من شك مي كنم پس هستم ياد آور شد.
واقعا گاليله و دكارت بسيار شجاع بودند كه توانستند برخلاف ادعاي ارسطو و كتاب مقدس مسحيان ونيز افكار لايتغير مشاهير زمان خود ثابت كنند كه زمين مركز جهان نيست و يا ترديد در بديهيات زمانه نيز امري ضروري است !
واقعيت ان است كه در حال حاضر حاكميت افكار بي پايه باستانگرايان و فارس گرايان افراطي در كشور بحدي است كه براي نترسيدن از عواقب جاني و مالي و حيثيتي مخالفت با نگرشها و پندارهاي غير علمي و هوچيگرايانه انان، ا فراد شجاعي همانند گاليله و دكارت لازم است!!!
ف.ص.اردبيلي
advertisement@gooya.com |
|