efatmahbas@hotmail.com
قرن هاست که منادیان عفاف
ندا سرمیدهند
جلف و جلفند
این رنگها
این سرخ و زرد و بنفش
این نارنجی و سرخ آبی و
صورتی و آن سبز چمنی،
سنگ سار شان کنید
و چنان کردند
در هر کلام و هر کتاب
و منادیان نجابت
جلف را همزاد من نمودندو سپس
سنگسارم نمودند
که بنفش را چون بنفشه با سپیدی بر تن ، آمیختم
و سبز سرخ، طبیعت را در تن وجانم رها کردم
و منادیان رسالت بشری و
روشنگری نیز
به همراه منادیان عفاف و نجابت
در هر کوچه پس کوچه این دیار
در هر کنایه و هر کتاب
در هر روز و شب
در هر آغاز و پایان، قرن
نو به نو
رنگها را در من و بامن سنگسار کردند
و منادیان،نجابت را
در طوسی و سیاه و در بیرنگی و کور رنگی و……
بر شمردند
و قرنهای مدیدی ،است که ما
بر سیاه جامگی بر بیرنگی و کم رنگی
بر طوسی و ، طوسی بر در نجابت می کوبیم
واما امروز
سرخ پوشیم و آبی تند و نارنجی چون خورشید
همچون آن زن سرخ پوش میدان فردوسی!
و نجابت چندی است رنگ باخته
در طوسی و بیرنگی
جلف و جلفی همچون آن زنی که سنگسار شد
معنای دیگریافته
من امروزدر میدانهای شهر، با کفش سرخ
پیراهن بنفش
و کت نارنجی ،
و به فروش نجابت می نشینم
و نجابت را به گردن
رسالت گران عفاف و روشنگری می اندازم
شاید این بار نیز،
در میدان فردوسی به سنگ
و صلابه بندندندم
همانگونه که در کتاب و کلام
سنگسار شده ام
و من امروز جلفم
من بنفشم، نارنجی ام
فردا سرخ و زرد
و چون همه هستی
چون همه طبیعت
عفت ماهباز
یونی
06.06.04
advertisement@gooya.com |
|