خبرگزاري دانشجويان ايران - اصفهان
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات
در آخرين روز برگزاري هفتهي فرهنگي آلمان و فرانسه در اصفهان، گفتوگوي ادبي دو نويسنده:
شهريار مندنيپور از ايران و نويد كرماني از آلمان، در موزهي هنرهاي معاصر اصفهان برگزار شد.
نويد كرماني، نويسندهي آلماني كه خانوادهي او از اصفهان هستند، داراي مدارج علمي در اسلامشناسي، فلسفه و تئاتر است و تاكنون نه كتاب با عناوين انقلاب كودكان، خدا زيباست، شرح شجاع نو، 40 زندگي، نبايد، آيدا، خرس و خرگوش و كتابي نيز دربارهي عطار نيشابوري به رشتهي تحرير در آورده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نشست نويد كرماني درخصوص داستانهاي ايراني ترجمه شده به آلماني گفت: استقبال مردم آلمان از رمانهايي مانند بامداد خمار به دليل آن است كه اين داستانها خواننده را با فضاي شرق مثل بيابانها و سنتهاي مختلف شرقي پيوند ميدهد. خوانندهي آلماني تلاش ميكند تا با خواندن چنين كتابهايي تصوري را كه از ايران در ذهن خود دارد تاييد كند و لذا آلمانيها از طريق نوشتههايي كه دقيقا فضاي ناب شرقي را به تصوير ميكشند ميتوانند با فرهنگ ايران ارتباط برقرار كنند؛ در حاليكه نوشتههاي به سبك مدرن ايرانيان براي خوانندگان آنان به مراتب مشكلتر است.
وي در رابطه با ادبيات حال حاضر آلمان اظهار داشت: امروزه در آلمان، ادبيات مرتبط با شعر به تدريج مخاطب خود را از دست ميدهد. به اين ترتيب تعداد شعراي آلماني كمتر ميشود و در مقابل شاعران خارجي مقيم آلمان مخاطبان بيشتري دارند. رمان مورد توجه بسياري از مردم آلمان است و شبكهاي از ارتباط مستقيم ميان نويسنده، ناشر و... برقرار است و انتظار ادبي درخوري از داستان، در آلمان مطرح است. اما مطمئنا ادبيات آلمان مخاطبان جهاني خود را از دست داده و من اين احساس را دارم كه در آيندهي نزديك نسل قوي ديگري در آرايش ادبي آلماني به ظهور خواهند رسيد؛ اما مهمترين اصل اين است كه در آلمان در هر شهر مجامع هنري زيادي وجود دارد كه ارتباط تنگاتنگ مردم با ادبيات را ميسر ميكند.
advertisement@gooya.com |
|
كرماني افزود: با آغاز ارتباط ادبي و فرهنگي نويسندگان آلماني و نويسندگان مشرق زمين، ادبيات آلمان ديگر منحصر به آلمان خواهد بود؛ بلكه ريشههاي فرهنگي و ادبي مهاجران مقيم آلمان در آثار نويسندگان آنها به چشم ميخورد.
در اين مراسم شهريار مندنيپور هم به آغاز برنامهي تحت عنوان ديوان شرقي - غربي به همت مرحوم هوشنگ گلشيري اشاره كرد و گفت: طي اين دوره يك نويسندهي آلماني به مشرق زمين سفر ميكند، مدتي در آنجا اقامت ميكند و با يك نويسندهي شرقي آميخته ميشود و با او زندگي ميكند و در مقابل يك نويسنده از شرق به آلمان ميرود، به اين ترتيب امكان نزديكي و آشنايي دو نويسنده با فرهنگ دو ملت فراهم ميشود.