این هوای جهنمی
ستاره ها
دود می شوند
و رزمندگان نور
آتش افروخته
بر سیمای سیاه شب، نمیرا
بدرود می شوند
زبانْ سوخته به سرب مذاب وُ
لبانْ دوخته بر زخم فریاد
دل از شب گذشته
و باران قیام جوانان نشسته
قطره ها
قطره
قطره
قسم رود می شوند
زمان ایستاده بار دیگر
روی در روی
این آب وُ خاک
و خون در تماس ستیزان پولاد
شهامت هوس می کند،
نفس ها
لحظه
لحظه
محدود می شوند.
سام واثقی يكشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۵
www.vaseghi.de
advertisement@gooya.com |
|