هنوز سانسور و فشار و سختی معيشت هست، مصاحبه خبرنگار شبکه الجزيره با آيت الله منتظری به مناسبت سی امين سالگرد انقلاب
بسمه تعالی
مصاحبه خبرنگار شبکه الجزيره با آيت الله العظمی منتظری
به مناسبت سی امين سالگرد پيروزی انقلاب اسلامی
در تاريخ ۱۳۸۷/۸/۱۹
بسمه تعالی
حضرت مستطاب آيت الله العظمی حسينعلی منتظری
شبکه الجزيره به زبان انگليسی قصد دارد تا به مناسبت سی امين سالگرد انقلاب اسلامی ايران برنامه ای مستند در چند قسمت و در مورد چگونگی و دلايل به ثمر رسيدن انقلاب اسلامی تهيه و توليد نمايد و سپس در ادامه به بيان تاريخ سياسی دوران بعد از انقلاب بپردازد.
ما با چند تن از رهبران انقلاب و همچنين رهبران مذهبی و سياسی وقت در رابطه با آن وقايع و تاءثيراتی که آنها بر ايران و جهان داشتند گفتگو میکنيم .
خوشحاليم به سبب پذيرش انجام اين مصاحبه ، شما به عنوان يکی از رهبران نخبه مذهبی و يکی از رهبران با دانش و بينش و بی همتای انقلاب اسلامی ايران کمک بسيار سودمندی برای پروژه ما هستيد.
با تشکر از وقت و توجه شما.
مدير بخش برنامه های مستند شبکه الجزيره
سوال ۱: فعاليت مبارزاتی شما عليه رژيم پهلوی بر چه اساس و دلايلی بود، و اساسا اين فعاليت ها و مبارزات بر چه اصول و مبانی متمرکز بود؟
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و تحيت و تقدير از شما که به تحقيق درباره انقلاب و امور مربوط به آن پرداخته ايد.
جواب : اساس و دلايل مبارزات اينجانب و ديگر مبارزين ، ظلم و بی عدالتی رژيم شاه و نبودن آزادی و وابستگی آنان به بيگانگان بود. در آن رژيم عده ای خود را با تملق و چاپلوسی به دربار که قدرت مطلقه داشت نزديک کرده بودند و به مراکز اصلی قدرت دست پيدا کرده و هرکاری میخواستند میکردند و کسی جرأت انتقاد عليه آنان يا شاه که در رأس حکومت مطلقه بود را نداشت .
بديهی است با چنين وضعيتی ، يک اقليت از تمام مزايای کشور در حداکثر بهره مند شده و اکثريت مردم از حقوق خود محروم میشدند و هرکسی کوچک ترين انتقاد را به اين وضعيت مینمود سرنوشت آن ، زندان و محاکمه و محکوميت های سنگين بود. از طرف ديگر بيگانگان و بخصوص امريکا مصونيت سياسی داشتند و در مراکز اصلی قدرت نفوذ کامل پيدا کرده بودند و قهرا جريان امور در جهت تأمين منافع و مصالح آنان بود. در چنين شرايطی بود که ما براساس تکليف دينی يعنی امر به معروف و نهی از منکر و دفاع از اکثريت مردم محروم کشورمان مبارزه با رژيم را شروع کرديم و تمام عواقب تلخ و سخت آن را نيز پذيرفتيم .
سوال ۲: مهمترين وقايعی که سبب ساز بروز انقلاب اسلامی شد و باعث شد تا توده مردم مبارزين را ياری کنند با ذکر توضيحات بيان فرمائيد.
جواب : رهبری های قاطع و شجاعانه رهبر فقيد انقلاب مرحوم آيت الله خمينی و نيز تداوم مظالم رژيم شاه و برخوردهای خشن با مبارزين و سرکوب آنان و پر کردن زندانهااز افراد سياسی و مبارز و مقاومت مبارزين و مردم در حمايت از آنان از عوامل و اسبابی بود که سبب ساز انقلاب اسلامی شد.
کسانی که در رأس قدرت بودند با روحيه تکبر و خودبزرگ بينی که داشتند فکر میکردند هرچه بگويند و بنويسند مردم جرأت مخالفت ندارند و اگر هم عده ای مخالفت کنند مورد سرکوب کامل قرار میگيرند تا ديگران نيز عبرت بگيرند. لذا به يکی از نويسندگان گوش به فرمان خود به نام رشيدی مطلق دستور دادند مقاله ای در روزنامه اطلاعات بنويسد و به امام خمينی توهين نمايد. از طرفی مرجعيت و روحانيت در آن زمان از محبوبيت خاصی در بين مردم برخوردار بود; لذا انتشار چنين مقاله توهين آميزی باعث حرکت ها و تظاهراتی در قم شد که اين شروع حرکت مردم عليه رژيم شاه در اين برهه به حساب میآيد.
حکومت که از نظر داشتن اسلحه و مهمات و نيز ساواک مخوف و گسترده بر خود میباليد و بسيار مغرور شده بود، برخورد مهربانانه با مردم نداشت و به جای مجازات متجاوزين به حقوق مردم ، همواره مظلومين را مجازات میکرد و اين باعث عصبانيت توده های مردم شده بود. در همين قضيه اهانت روزنامه اطلاعات به امام خمينی ، مردم که اعتراض کردند و طلبه ای در قم به نام شهيد انصاری کشته شد، اگر رژيم برخورد بی طرفانه میکرد و قاتل يا قاتلين را مجازات مینمود مردم آرام میشدند; اما به جای اين کار به معترضين و مبارزين اتهام ارتباط با بيگانه زد و روزنامه های وابسته نوشتند که : تظاهرکنندگان از خارج مرزها دستور میگيرند. اين باعث عصبانيت مردم شد و در چهلم شهادت آن طلبه شهيد مردم تبريز قيام کردند و در مقابله با نيروهای رژيم چند نفر به شهادت رسيدند. باز هم رژيم عليه مردم صف آرايی کرد و در چهلم شهدای تبريز مردم يزد مورد حمله و کشتار قرار گرفتند و همين امر تداوم پيدا کرد تا جايی که بسيار دير شده بود و پشيمانی و عذرخواهی شاه در راديو و تلويزيون هم نتوانست مردم را آرام کند.
شاه اعلام کرد که من پيام شما ملت ايران را شنيدم . اولين سوالی که پيش میآمد اين بود که چرا پيام را اين قدر دير شنيدی ؟ اين همه مأمور ساواک و حقوق بگيران فراوان که داشتی چرا تو را مطلع نکردند؟ و حال که شنيدی برای جبران خسارات چه اقدام مناسبی نمودی ؟
اين سوالات و هزاران سوال ديگر که مطرح بود مردم را به اين نتيجه رساند که شاه و حکومت او لياقت اداره کردن اين مملکت را ندارند و با رهبری های امام خمينی و جان بازی های مردم شريف ايران اين انقلاب به پيروزی رسيد.
سوال ۳: برخورد و مقابله رژيم پهلوی با مبارزين چگونه بود؟ حضرتعالی به چه دليل و به چه مدت در زندانهای آن رژيم بوديد؟
جواب : برخورد رژيم پهلوی با مبارزين و منتقدان سياسی ، بدنام کردن مبارزين و جعل عناوين خلاف واقع و دروغ برای آنان جهت محروميت های گوناگون و سرانجام بازداشت و زندانی و محاکمه آنان بود. دلايل برخورد رژيم با من و زندانی کردن و محاکمه اينجانب نيز همان انتقاد از مظالم رژيم و کارهای خلاف آن و سلب آزادی های قانونی از مردم و نيز حمايت قاطع از مرجعيت و رهبری مرحوم آيت الله خمينی بود. اينجانب چندين مرتبه بازداشت و زندانی شدم که عمده آنها در سال ۱۳۴۵ به دنبال دستگيری فرزندم شهيدمحمد و عده ای از طلاب قم بود، و ديگری در سال ۱۳۴۶ در بازگشت از عراق و ملاقات با مراجع نجف و بخصوص مرحوم آيت الله حکيم در جهت مطلع نمودن آنان از فجايع و مظالم رژيم شاه بود. اين دفعه به يک سال و نيم زندان محکوم شدم .
و پس از آزادی و ادامه مبارزه و فعاليت های سياسی مجددا بازداشت و به طبس تبعيد شدم و پس از يک سال از آنجا به خلخال و پس از مدتی به سقز و از آنجا به دنبال تظاهرات طلاب در قم و تحصن در مدرسه فيضيه و رسيدن گزارشاتی به ساواک مبنی بر نقش من و بعضی از شاگردان و منسوبين به من در آن جريان ، بازداشت و به اوين منتقل شدم .
پس از شش ماه ماندن در سلول و تحمل شکنجه های روحی و غيره محاکمه و در دادرسی ارتش به ده سال زندان محکوم شدم و در تجديد نظر نيز ده سال تأييد شد و پس از تحمل حدود سه سال و نيم زندان که مبارزات مردم به اوج رسيده و شاه که تحت فشار داخل و خارج قرار گرفته بود و مجبور به آزاد کردن زندانيان سياسی شد، آزاد شدم . يادآوری میکنم مشروح مبارزات و زندانها و تبعيدهای خود را در جلد اول خاطرات نوشته ام .
سوال ۴: در زندانها چگونه با حضرتعالی و مبارزين برخورد میشد؟
جواب : رژيم با مبارزين سياسی خيلی خشن و تند برخورد مینمود. سيلی و شلاق و ساير انواع شکنجه ها از قبيل دست بند قپانی و به تخت بستن و احيانا سوزاندن مواضعی از بدن معمول بود. و با اين که ساواک در مورد افراد مسن و معروف تا حدودی ملاحظاتی میکرد با اين حال در مورد من از شلاق و سيلی و دست بند قپانی استفاده شد که هنوز آثار سيلی بازجو در گوشم باقی مانده است .
سوال ۵: با توجه به مطالعاتی که داشتيم ، حضرتعالی از شاگردان برجسته امام خمينی بوديد. نقش ايشان در به ثمر رسيدن انقلاب را بيان بفرماييد.
جواب : بلی من و مرحوم شهيدمطهری از شاگردان اوليه آيت الله خمينی بوديم و در تثبيت موقعيت آيت الله خمينی در حوزه قم و معرفی مقام علمی ايشان به ديگران و ترويج ايشان نقش زيادی داشتيم . اگر رهبری های مرحوم آيت الله خمينی نبود معلوم نبود مبارزات به ثمر و پيروزی برسد.
سوال ۶: فعّاليت مبارزاتی شما عليه رژيم پهلوی چگونه بود و با امام خمينی چگونه در اين مبارزات همکاری میکرديد؟
جواب : مبارزات من در چند محور بود:
اول : تحکيم رهبری و مرجعيت دينی آيت الله خمينی . رژيم شاه فوق العاده تلاش میکرد که مرجعيت ايشان تثبيت نشود و مردم ايشان را به عنوان مرجع تقليد نشناسند. لذا سعی ما متقابلا بر اين بود که مقام علمی و صلاحيت های ايشان را برای مرجعيت به مردم معرفی نمائيم .
دوم : رساندن پيام ها و منويات آيت الله خمينی به مردم . در آن شرايط خفقان ، رساندن پيام های ايشان و ترويج از مرجعيت و رهبری معظم له مواجه با زندان و شکنجه و محروميت های زيادی بود. تلاش ما اين بود که از نظر مالی و روحی افرادی که آماده مبارزه و فداکاری بودند را کمک نمائيم تا پيام ها به اطلاع مردم برسد و ترس از محروميت های سياسی و اقتصادی مانع انجام وظيفه مبارزين نشود.
سوم : حمايت از خانواده های زندانيان سياسی بود. در آن مقطع يکی از اسباب ضعيف شدن مبارزات ، نگرانی افراد مبارز برای خانواده های خود بود; و لذا ما با کمک به خانواده های زندانيان سياسی نگرانی آنان را از اين جهت برطرف میکرديم تا آنان به مبارزات خود ادامه دهند.
چهارم :آگاه نمودن مردم و طلاب حوزه ها نسبت به مظالم رژيم توسط اعلاميه ها و پيامهای ديگر و احيانا سخنرانی .
سوال ۷: پس از گذشت سی سال از انقلاب اسلامی ايران بفرمائيد که اين انقلاب به چه اهدافی دست پيدا کرده و در چه زمينه هايی موفق نبوده است .
جواب : از جمله اهداف انقلاب ، استقلال حاکميت و عدم دخالت بيگانگان در مقدرات کشور بود. اين هدف تحقق يافته و اکنون حاکميت کشورمان مستقل است ، ولی به ساير اهداف مهم نظير آزادی و عدالت و عدم تبعيض هنوز به طور کامل دست نيافته ايم . هرچند شعار آزادی و عدالت زياد است ، ولی هنوز احزاب و رسانه های داخلی تحت فشار و سانسور قرار دارند و تعداد زيادی از روزنامه ها و روزنامه نگاران و افراد منتقد و گروههای علاقه مند به اسلام و انقلاب و مصالح کشور مواجه با مشکلات و محدوديت های زيادی از طرف حاکميت میباشند و هرکدام با اتهامات واهی و عناوينی ساختگی و خلاف واقع تحت پيگرد قرار میگيرند.
خود من به خاطر يک سخنرانی انتقادآميز پس از حمله به بيت و دفتر و اشغال حسينيه جنب آن ، پنج سال حبس خانگی را متحمل شدم . و اکنون گرچه به حسب ظاهر آزاد شده ام ، ولی حسينيه و دفاتر من در اصفهان و مشهد در توقيف میباشند. صحبت های من با افراد و مردم در رسانه ها سانسور میشود و هرکدام آن را منتشر کنند مواجه با پيگرد و محروميت هايی میشوند. اخيرا مسئول اطلاع رسانی دفتر را بازداشت کرده اند و منزل او و يکی از دامادهای مرا تفتيش و چيزهای زيادی که هيچ منع شرعی و قانونی نداشته است را با خود برده اند.
مردم ما بعد از گذشت سی سال از انقلاب هنوز برای معيشت خود مواجه با سختی های زيادی هستند; و جز يک اقليت بانفوذ در مراکز قدرت و اقتصاد، اکثريت مردم از گرانی و تورم بدون مهار رنج میبرند. و مديريت کشور نتوانسته است اين قشر عظيم که سرمايه کشور و انقلاب بوده و هستند را راضی کند. در بعد خارجی به شکلی عمل شده است که تمام کشورها را نسبت به کشورمان حساس و بدبين کرده ايم و همگی ما را به چشم دشمن خطرناک خود میبينند و از تعامل اقتصادی مفيد با کشورمان پرهيز میکنند.
اميدوارم هرچه زودتر مسئولين کشور متوجه عواقب اين گونه برخوردها و اين وضعيت بشوند و فاصله مردم و حاکميت را بيشتر نکنند و برای اقشار ضعيف و محروم که با تورم و گرانی دست و پنجه نرم میکنند يک فکر اساسی بکنند و کشور را از ورطه سقوط نجات دهند.
ان شاءالله موفق باشيد.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته .
دفتر آيت الله العظمی منتظری
۱۳۸۷/۱۱/۲۲