گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
23 بهمن» معاون امنيت دادسرای تهران: پرونده ۷ تن از متهمان تشکيلات غيرقانونی بهاييت هفته آينده به دادگاه ارسال میشود، ايسنا22 بهمن» بدا شيراز و ظلم بی حسابش، شينتو 18 بهمن» پايان نامه های فرمايشی سفارشی، جنگل های بی زمين، شينتو 16 بهمن» ما شرمگينيم! يک و نيم قرن سرکوب و سکوت کافيست! نامۀ سرگشاده گروهی از دانشگاهيان، هنرمندان و روزنامه نگاران ايرانی، به جامعه بهايی 8 بهمن» يورش به منازل بهائيان در شهر مشهد و بازداشت دو تن، مجموعه فعالان حقوق بشر
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! چالش جديد رژيم: برخورد با غير مسلمانان، آنتی وارجامعه امروز ايران علی رغم تمام کاستی ها و نواقص موجود آن ، جامعه ای پويا و فعال است . ملت ايران ، در طول تاريخ ، همواره ملتی صلح جو وطرفدار آزادی بوده اند . يکی از ارکان هر حکومتی ، جدای از وضعيت معيشت ، کار ، تحصيل ، بهداشت و ... آزادی و فضای باز جامعه است . بفرموده رسول اکرم مملکت با کفر باقی می ماند ولی با ظلم هرگز . اگر ظلم را در برابر آزادی قرار دهيم ، مملکتی که دولت مردانش آزادی شهروندان را تهديد کنند ، از مملکتی که حاکمانش کافر باشند ، بمراتب بدتر است .
آقای نواب بر اين عقيده هستند ، که در ابتدا که پايه های حکومت اسلامی شکل نگرفته بود و احتمالا بيم جان تازه ايمانان می رفت ، بنای رفتار با غير مسلمانان بر رعايت ادب و اخلاق استوار بوده . اما به تدريج با محکم شدن پايه های اسلام و تشکيل حکومت اسلامی ، قوانينی جامع و صريح طبق نص قران جاری گشته است . ايشان استدلال می فرمايند که طيق نص قران ، به آنهايی که شما را نمیکشند و از ديارتان بيرون نمیکنند، بايد خوبی کرد . ايشان به نکته خوبی اشاره می کنند ، که طبق نص قران ، اين کسان مورد بحث ، شامل اقليت های موجود در قانون اساسی فعلی ايران نمی شوند ، و اين حکم در برگيرنده حقوق تمام اقليت هاست حال بايد از ايشان پرسيد ، چرا هنگامی که در مورد حقوق اقليتها در مجامع بين المللی صحبت می شود ، و رژيم ايران را برای زير پا گذاشتن حقوق آنان مورد مواخذه قرار می دهند ، نمايندگان ايران ، به قانون اساسی تمسک جسته و فلذا بهائيان را صاحب حق نمی دانند . آيا اين برخلاف نص صريح قران نيست ؟ برطبق نظر ايشان ، فقط مقابله با کسانی که قصد تعدی به مسلمانان را داشته باشند جايز است . پس چرا بعد از گذشت سی سال از حکومت دينی در ايران هنوز با بهائيان اين چنين برخورد می شود ؟ جناب آقای نواب ، در رابطه با تحمل پذيری مسلمانان نسبت به رفتار های ديگران صحبت کرده بوديد . اشاره داشته ايد که در تاريخ هيچگاه شاهد حمله مسلمانان به کليسا و يا کنيسه ای نبوده ايم . خيلی هم خوب است و بايد اين همه صعه صدر را به شما تبريک گفت ، اما می شود در رابطه با تخريب مسجد سنی های سيستان و بوچستان ، که هنوز در لابلای صفحات قطور تاريخ گم نشده نيز توضيحاتی ايراد نماييد ؟ فرض بر اينکه آنان قصد محاربه با شما و براندازی داشته اند ، آيا بهتر نبود برای رسوا کردن آنان ، با دليل و مدرک ، دردادگاهی صالح آنان را رسوا می کرديد ، تا تمام جهانيان پی به اهداف شوم آنان ببرند ؟ تخريب مسجد ، جايی که خانه خدا و محل عبادت است ، نمی تواند دليل موجه ای برای مبارزه با تروريست ( به گفته شما ) باشد . آقای نواب ! شما چگونه مدعی می شويد که بهايیها را نمی کشند ، دستگير نمیشوند ، اخراج نمیشوند ؟ در مورد کشتن ، به مدد جامعه جهانی و نظارت آنها بر شما ، آمار آن بسيار پائين آمده ، اما يادمان هست که در سالهای اوليه انقلاب چطور بهائی کشی می کرديد . اما در مورد دستگيری و اخراج ، چطور می توانيد مدعی چنين چيزی شويد؟ درست در زمانی که شما مشغول نگاشتن مقاله تان بوديد ، هفت نفر از مديران جامعه بهائی در زندان بسر می بردند . اما اين تمام ماجرا نيست ، در شيراز ، در يزد ، در ياسوج و ... تعدادی از بهائيان در زندان بسر می برند و جرمشان برخلاف چيزی که شما تصور می کنيد جاسوسی نيست بلکه اعتقاداتشان است و بس . اخراج و داستان نقض پرونده در کنکور که ديگر اظهر من الشمس است . از آن گذشته اخراج دانش آموزان بهائی ، توهين به مقدسات بهائيان از بلندگوی مدرسه در زنگ تفريح بچه ها ، تحقير کودکان دبستانی بهائی در سر کلاس و به گريه انداختن آنان و ... از ديگر اعمال زشتی است که هنوز جريان دارد . آيا از آنها بی خبريد ؟ همان القاعده مورد نظر شما و هم فکارنشان ، در معتبرترين دانشگاههای انگليس و آمريکا تحصل کرده اند و همگی دارای مدارک معتبرعلمی هستند ، اما شما با وجود همه ادعاهايی که در ابتدای مقاله تان ذکر کرده ايد حاضر نيستيد بهائيان را که در تمام اين سالها حتی يک حرکت خشونت آميز از آنها سر نزده به دانشگاه راه دهيد . به اميد صلح و آزادی Copyright: gooya.com 2016
|