گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
26 اسفند» پنجاه سال خبررسانی در آلمان درباره ايران، با استناد به مجله اشپيگل (بخش هشتم و پايانی)، الاهه بقراط24 اسفند» هزاران و سی سال، الاهه بقراط، کيهان لندن 16 اسفند» راه سوم و ضرورت تغيير و رضا پهلوی، الاهه بقراط، کيهان لندن 10 اسفند» از آب و آتش، الاهه بقراط، کيهان لندن 2 اسفند» آيا میدانستيد؟ الاهه بقراط، کيهان لندن
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! دو تفسیر درباره پیام نوروزی اوباما و واکنش جمهوری اسلامی در روزنامه های آلمانی، برگردان از الاهه بقراطژورناليستها معتقدند برای انتشار پيام اوباما و پيام اسراييل، هماهنگیهای لازم صورت گرفته است. رابرت گيبس، سخنگوی اوباما میگويد ايالات متحده آمريکا پيش از انتشار پيام ويدئويی رييس جمهور آمريکا، کشور دوست اسراييل را از اين اقدام مطلع کرده بود ولی نمیداند که آيا اسراييل نيز از پيام خود آمريکا را با خبر کرده بود يا نه. شيمون پرز در پيام خود، احمدی نژاد و ديگر انکارکنندگان هولوکاست را "يک مشت متعصب مذهبی" ناميد
کريستف فون مارشال پس از پيام شادباش نوروزی اوباما به مناسبت سال نو در ايران که برای اولين بار در آن «رهبری» جمهوری اسلامی مورد خطاب قرار گرفت، رسانهها به تفاسير مختلف و واکنشهای احتمالی جمهوری اسلامی پرداختند. در اينجا دو گزارش میخوانيد: لحن مکالمه بين آمريکا و ايران تغيير میکند. اما يک تغيير سياسی واقعی همچنان دور از چشمانداز است. کنفرانس افغانستان میتواند برای آزمون اين تغيير سياست به کار گرفته شود. سال ۲۰۰۹ سال تغيير در سياست آمريکا در رابطه با ايران خواهد بود. اما اينکه آيا اين تغيير در جهت نزديکی روابط و يا تشديد خصومت سير خواهد کرد، همچنان نامعلوم است. رسانههای آمريکا پيام شادباش ويدئويی باراک اوباما را به مناسبت جشن نوروز و آغاز سال جديد در ايران، لحنی کاملا متفاوت از جرج دبليو بوش ارزيابی میکنند. همزمان اما با استفاده از مشاوره کارشناسان در امور سياسی و امنيتی، بر اين نکته تأکيد مینمايند که تهران نيز بايد به زودی با همين تغيير لحن واکنش نشان دهد، در غير اين صورت اوباما پيام خود را ناکام ارزيابی کرده و به تدابير شديدتر عليه ايران روی خواهد آورد. با آغاز اين روند، روزنه زمان در پايان سال جاری با توجه به هشدارهای اسراييل بسته خواهد شد چرا که اسراييل اجازه نخواهد داد ايران صاحب بمب اتمی شود. ايران در نخستين واکنشها، پيشنهاد اوباما را کافی ندانست. آمريکاييان اما اين واکنش را هنوز چندان جدی نمیگيرند. به نظر آنها کاملا طبيعی است که که رهبری مذهبی و سياسی جمهوری اسلامی چندين روز نياز داشته باشد تا بتواند به صورت هماهنگ پاسخ دهد. زمامداران جمهوری اسلامی با اين پيام دچار انشقاق شده و به فراکسيونهای مختلف تقسيم میشوند. در ماه ژوئن قرار است انتخابات رياست جمهوری برگذار شود و همين نيز بيشتر سبب دشوار شدن اتخاذ يک موضع واحد میشود. رسانههای آمريکا بر روی پنج نکته از پيام سه دقيقهای اوباما که از راديو و تلويزيونهای بينالمللی و هم چنين اينترنت به زبانهای فارسی و انگليسی از جمله در ايران پخش شد، تأکيد میکنند. نخست، اوباما به آيتالله خامنهای، بالاترين مقام رهبری در ايران، پيشنهاد يک گفتگوی مستقيم کرد. دو، وی اعلام کرد ممنوعيت رابطه ديپلماتهای آمريکايی را با ايران لغو خواهد نمود. سه، به کار بستن تحريمهای جديد را که بايد بر اساس آنها ايران مجبور به توقف برنامههای اتمی خود شود، برای چند ماه به تعويق خواهد انداخت. چهار، او بر خلاف بوش که همواره مردم را خطاب قرار میداد، رهبری ايران را نيز مورد خطاب قرار داد. پنج، و آخرين نکته اينکه اوباما از عنوان «جمهوری اسلامی» استفاده کرد که به معنای به رسميت شناختن اين حکومت است. برای به آزمون گذاشتن نوع جديدی از مراوده، میتوان از دو کنفرانس افغانستان که قرار است به زودی برگذار شوند، بهره گرفت: يکی همايش منطقهای در روز جمعه که ايران در آن به عنوان ناظر شرکت خواهد داشت و ديگری کنفرانس افغانستان در ۳۱ ماه مارس که در لاهه برگذار خواهد شد و هيلاری کلينتون وزير امور خارجه آمريکا نيز در آن شرکت خواهد داشت. دستگاه وزارت کلينتون روی اين حساب میکند که از سوی ايران يک هيئت بلندپايه در اين کنفرانس شرکت خواهد کرد. بنا به گزارش رسانههای آمريکا، هيلاری کلينتون به تلاش اوباما در رابطه با ايران، به ديده ترديد مینگرد. از سوی ديگر، پيام شادباش سال نو از سوی اسراييل به ايران سبب مجادله ناظران شده است. ژورناليستها معتقدند برای انتشار پيام اوباما و پيام اسراييل، هماهنگیهای لازم صورت گرفته است. رابرت گيبس، سخنگوی اوباما میگويد ايالات متحده آمريکا پيش از انتشار پيام ويدئويی رييس جمهور آمريکا، کشور دوست اسراييل را از اين اقدام مطلع کرده بود ولی نمیداند که آيا اسراييل نيز از پيام خود آمريکا را با خبر کرده بود يا نه. پيام اسراييل از سوی رييس جمهوری اسراييل، شيمون پرز، به زبان فارسی از راديو پخش شد. پرز در اين پيام تنها مردم ايران را خطاب قرار داد و رييس جمهوری آن، احمدی نژاد و ديگر انکارکنندگان هولوکاست را «يک مشت متعصب مذهبی» ناميد. سياستمدارها اين پيام پرز را چوب لای چرخ ارزيابی کردند. احمدی نژاد پيروزی اوباما را در انتخابات رياست جمهوری آمريکا تبريک گفته بود. اين نخستين پيام تبريک يک سياستمدار ايرانی به يک رييس جمهوری آمريکا از زمان پيروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ بود. بنا به عقيده کارشناسان، سال ۲۰۰۹ «میتواند» با توافقهای فراگير همراه باشد: ايران برنامههای اتمی خود را تماما در اختيار بازرسیهای بينالمللی قرار دهد، از پشتيبانی گروههای تروريستی دست بردارد و در حل مشکلات منطقه مانند مسائل افغانستان، همکاری نمايد. در عوض، ايالات متحده آمريکا ساختار حکومت مذهبی را در ايران و نقش اين کشور را به عنوان يک قدرت منطقهای به رسميت خواهد شناخت و به برنامه سرنگونی در تهران پايان خواهد داد. اما اگر اين نزديکی با اين ويژگیها به شکست بيانجامد، آنگاه بايد با آغاز سال ۲۰۱۰ روی اتخاذ تدابير شديدتر توسط اوباما و همچنين عمليات يکجانبه اسراييل عليه برنامه اتمی ايران حساب کرد.
هلهله در مورد از سرگيری روابط ايران و آمريکا تا کنون کم نبوده است. به يکی از اين موارد کريستيانه هوفمن خبرنگار روزنامه آلمانی «فرانکفورتر آلگماينه» (۲۱ مارس) اشاره میکند که از قرار معلوم هنوز هم مانند برخی ژورناليستها و سياستمداران به نقش خاتمی اميدی داشت در حالی که خودش مینويسد نبايد درباره نقش رييس جمهوری در ايران مبالغه کرد. باراک اوباما اين اشتباه را در پيام ويدئويی خود به مناسبت آغاز سال جديد در ايران تکرار نکرد و شهامت نخستين گام را در يک سياست جديد در رابطه با ايران به خرج داد. او به روشنی مردم و رهبری، هر دو، را مورد خطاب قرار داد و از «جمهوری اسلامی ايران» و جای آن در جامعه ملل سخن گفت. اين پيام به روشنی به اين معنی است: سياست تغيير رژيم مرده است. اين يک تغيير کاملا پرمعناست، اگرچه نکتههای مشخصتری را نمیتوان در سخنان اوباما يافت. سردرگمی در ايران رهبری ايران اما حالا انتظار دارد که اين لحن زيبا با عمل همراه شود. واکنش خونسردانه تهران نشان میدهد که در آنجا هنوز کسی نمیداند چگونه بايد به اين آغوش باز شفاهی که به سوی آنها گشوده شده است، واکنش نشان داد. فرصتهای آمريکايی، ايران را که نزديکی روابط را همان اندازه آرزو دارد که از آن وحشت دارد، دچار سردرگمی کرده است. بخشی از اين سردرگمی را میتوان درک کرد چرا که درست همين هفته پيش اوباما تحريمهای عليه ايران را تمديد کرد. اينک عاقلانه آن است که اوباما با گامی که برداشته است تا انتخابات رياست جمهوری در ايران که در ماه ژوئن برگذار میشود، صبر نکند. غرب مرتب تمايل دارد که در مورد تفاوت سياست رهبری در ايران و تأثير رييس جمهوری بر سياست خارجی، مبالغه کند. حالا هم که خاتمی همواره مردّد، نامزدی خود را پس گرفته است، تنها نمايندهای که میتوانست تأثيری داشته باشد، از ميدان خارج شده است. انتظار يک تغيير سريع در سياست ايران کاملا بيهوده است. Copyright: gooya.com 2016
|