خودکشی يک دانشجوی دختر در حمام خوابگاه دانشجويی، ايسکانيوز
ايسکانيوز : دختری که گفته می شود از مشکلات خانوادگی رنج می برد در حمام خوابگاه يکی از دانشکده های شرق کشور به استقبال مرگ رفت.
به گزارش گروه حوادث ايسکانيوز : ديروز تلفن همراه بازپرس کشيک دادسرای زابل - از توابع سيستان و بلوچستان - به صدا درامد و خبر رسيد پيکر دختری در حمام خوابگاه يک دانشکده پيدا شده است.سپس اين مقام قضايی و افسران اداره آگاهی به ساختمان مورد نظر رفتند و جنازه دختر دانشجو برای آزمايش های سم شناسی و ... به پزشکی قانونی سپرده شد.
معاون اجتماعی فرماندهی پليس سيستان و بلوچستان درباره اين رخداد تلخ گفت : از دانشجوی جوان مرگ ، دست نوشته ای موجود است که نشان می دهد پيش از خودکشی مشکلات شخصی و خانوادگی داشته است.
سرهنگ «محمد عرب» ادامه داد : دختر افسرده که اهل يکی ديگر از استانها بود پيش از مرگ خود خواسته ، مشکلات شخصی اش را برای برخی از دوستان خود بازگو کرده بود و تحقيق جامع تر کارآگاهان ادامه دارد.
خودکشی ، جنايت در مرداب سياه گناه
به عقيده صاحبنظران ، خودکشی محصول ضعف ايمان ، اراده، پوچ گرايی ، ياس و فقر فرهنگی است.
نگرش سطحی به پديدههای عالم خلقت و مقدرات الهی نيز انسانهای مستعد خطر را دچار نوعی بیاعتقادی و ناباوری میکند که باعث میشود احساس پوچی کنند.گزارش ايسکانيوز می افزايد ، انسان های پوچ گرا و بیايمان با ياس و نوميدی گام در مسير قهقرايی مینهند که حاصل آن جز پيله انزوا نيست.نمونه چنين انسانهايی در جوامع قرن بيست و يکم در تمامی جهان کم نيستند؛ اما دل دغدغه ما اين است چرا در جامعهای که والدين ، نخستين درس اميد به زندگی را با بهرهگيری از فرامين اسلام به فرزندان خود میآموزند بايد شاهد آمار نگران کننده خودکشی ، به ويژه در زنان و جوانان باشيم.
براساس آمارهای جهانی ، طی هر ثانيه يک نفر در دنيا دست به خودکشی میزند و هر ۴۰ ثانيه يک نفر به همين دليل می ميرد.
هرچند در کشور ما نمیتوان آمار دقيقی از ميزان خودکشی ارائه کرد اما همين مقدار نيز بيانگر وجود فراوانی جغرافيای اين معضل و کاهش سن استقبال کنندگان از مرگ خودخواسته است.
اين ارقام ما را به تعمق درباره تغيير روش های تربيتی وامیدارد.يک تحقيق درباره خودکشی نشان میدهد در شش استان ، شاخص اين پديده دارای رشد است.در اين ميان ، ايلام با دارا بودن ۷۰ درصد خودکشی موفق و کرمانشاه با ۲۳ درصد در صدر قرار داشتند.براساس آمار ديگری که سال ۱۳۸۰ جمع آوری شده از سه هزار خودکشی موفق، ۶۵ درصد مربوط به مردان و ۳۵ درصد مربوط به زنان بوده است.
جامعه شناسان نيز از افرايش ميزان خودکشی در ميان قشر تحصيل کرده به ويژه دانشجويان خبر میدهند.براساس يافته های آنان ، عامل اصلی بروز اين آفت در ميان دانشجويان ، افسردگی است.در اين بين ، زندگی بدون تنوع و شادی دانشجويان شهرستانی نيز زنگ خطری برای پيوستن به گروه دلزدگان است.
همچنين انتخاب روش خودکشی زنان به ويژه در استانهای ياد شده با ميزان فقر فرهنگی و خشونت مردان عليه آنان مرتبط است ؛ در ايلام زنان به دليل شدت انزجار دست به خودسوزی زده و می زنند.
در باورهای غلط برخی فرهنگهای ايلامی ، زن بايد در برابر شکنجههای روانی و ضرب و شتم مرد ، متانت و بردباری به خرج دهد و شکوهای بر زبان نياورد که نتيجه ترويج چنين صبر نامعقولی چيزی جز خودکشی نيست.
در کلانشهر تهران اما بروز خودکشی تابع عوامل گوناگونی است.در پايتخت ، برخی خودکشی ها تحت تاثير فيلمها و برنامههای ماهوارهای ، اعتياد ، قرصهای روانگردان ، پايبند نبودن به اصول مذهبی ، سرگردانی و درگيریهای درونی است.بديهی است با اندکی تامل و تعمق در رفتار چين جوانانی ، رد پای والدين پرخاشگر به خوبی ديده میشود.
بروز عشقهای زودگذر همراه با شکست ناتوانی در بروز محبت و عاطفه و توجه نکردن والدين به نوجوانان درونگرا نيز ازعواملی است که تجميع آن ، جوان را به باروتی برای گريز از واقعيات تبديل میکند.
اين درحالی است که انزوای خطرناک ، افسردگی و سرباز زدن از مشارکت در فعاليت های اجتماعی وخانوادگی را نبايد با غم های زودگذر دوران نوجوانی اشتباه گرفت.پدران ومادران دلسوز و آشنا با روحيات فرزندان ، البته دچار چنين اشتباهی نمیشوند زيرا پيش از هر چيز، گفت وگو و ايجاد رابطه مستقيمی با آنان را تجربه کردهاند.
تداوم صميمت والدين با فرزند ، هنگامی که با آموزش و تربيت درست در مدرسه همراه شود از وی انسانی با اراده میسازد که مقابل هر لغزشی ، دچار هراس نمیشود. بايد به خاطر داشت تنها راه کاهش ميزان خودکشی جوانان ، مقابله با نااميدی و ضعف ايمان است.اکنون با اعتقاد به اين که ميزان خودکشی در جامعه ما به نقطه خطر نزديک می شود بايد کمر همت بست و با تقويت روحيه پويايی و رفع موانع فرهنگی در نقاط آسيب پذير ، با چنين معضلی مقابله کرد.
باور داشته باشيم آگاهی بخشی به جوانان و رهانيدن آنان از مردابهای سياه ذهنی، نيازمند آب جاری و زلالی است که جز با تمسک به آموزه های دينی و استخراج راهکارهای علمی و عملی از لابه لای مفاهيم قرآنی و سيره نبوی ، ميسر نخواهد بود.