خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - ادبيات
عصر ديروز، همزمان با ششمين سالروز درگذشت بيژن جلالي، جمعي از اهالي ادب با حضور در مراسم اهداي جايزه اين شاعر معاصر، از يدالله مفتون اميني و محمود مشرف تهراني (م. آزاد) تقدير كردند.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ابتداي مراسم، احمد جليلي - دبير جايزه - با اشاره به تاريخچه برگزاري اين جايزه، به درگذشت «دو تن از عزيزان بيژن و ما»، ياد منوچهر آتشي را گرامي داشت كه دو دوره جزو داوران اين جايزه بوده و همچنين از انس و الفت ديرينه مرتضي مميز با بيژن جلالي ياد كرد.
بهاءالدين خرمشاهي با اشاره به روز برفي تهران گفت كه اينروز هر چند ميتواند زيبا باشد، اما باعث نيامدن بعضي، ازجمله داريوش شايگان شده است.
او همچنين يادآورشد با آنكه هنر اصلي ما شعر است، اما جايزهي شعر كم داريم و خواستار آن شد تا چندين و چند جايزه شعر فعال باشند. خرمشاهي يك رباعي درباره بيژن جلالي و بيانيه هيات داوران را خواند.
در اين بيانيه آمده بود كه "جايزه فرهنگي بيژن جلالي - هنرمند سادهزيست، سادهسرا و ژرفانديش معاصر - به دو تن از برجستهترين استادان شعر امروز ايران اهدا ميشود و در معرفي اين دو چهره، هيات داوران (سيمين بهبهاني، صفدر تقيزاده، دكتر احمد جليلي، بهاءالدين خرمشاهي، كاميار عابدي، احمد غلامي، كامران فاني، جواد مجابي، علي ميرزايي) نوشته بودند: اما استادان برنده جايزه امسال، دو تن از گرانمايه و گرانپايهترين شاعران امروز، آقايان يدالله مفتون اميني و محمود مشرف آزاد تهراني معروف به م. آزاد از نسل بلافاصله بعد از نيما هستند و هر يك كارنامهاي پر برگ و بار از شعر ماندگار با خود دارند و شعر و شخصيت هر دو شناختهتر از آن است كه نياز به معرفي داشته باشند. با پذيرفتن و استقبال اين بزرگان است كه پايگاه اين جايزه هر سال رفيعتر از پيش ميشود و خود به نهادي فرهنگي تبديل شده است.
مفتون اميني - شاعر تبريزي ٧٩ ساله - جايزه خود را از سيمين بهبهاني گرفت و خطابهاي را براي حاضران خواند. در بخشي از خطابهي مفتون اميني آمده بود: «خوشا / كه تو در آفاق سفرها راه خود را رفتهاي / و رسيده به تالار هنرها / ساز خود را زدهاي / و باز خوشا / كه تو هم در شعر زيستهاي / تو خود گفتهاي و باز بگو / كه شعر سايهي ساعتهاست / تقسيمشده بر سطرها / كه شعر نه شبخواني و نه چاووشي / كه شعر نه قنوت عشق است / نه تشهد عشق است / شعر خود عشق است»
اما م. آزاد - شاعر ٧٢ ساله - بهخاطر كسالت جسماني كه مدتي است گريبانگير اوست، نتوانسته بود در مراسم حاضر شود و گويا حالش از قبل هم بدتر است. پسرش به نمايندگي از او جايزهاش را گرفت و در سخناني گفت: چنين جلساتي خيلي خاصيتي ندارند، چون مسوولان خيلي به فكر هنرمندان نيستند.
او شعري هم از بيژن جلالي خواند.
صفدر تقيزاده - ديگر سخنران مراسم - هم با ارايه زندگينامهاي از اين شاعر پيشكسوت گفت كه آزاد بهنحوي غريزي شاعر است و ازجمله شاعراني است كه شيوه زندگياش با آنچه ما از شاعري سراغ داريم، ميخواند. آزاد شاعري وارسته، بياعتنا به زرق و برق زندگي و عاشق شعر و ادبيات است.
او دو شعر «بي تو خاكسترم، بي تو اي دوست» و « گل باغ آشنايي» سرودهي آزاد را از بهترين نمونههاي شعر غنايي دانست كه ورد زبان جوانان شده است.
تقيزاده با يادآوري جملهاي از آزاد كه «بيعدالتي خشن است و ناآگاهي هم»، توجه او را به سرنوشت انسان و مفاهيم والاي انساني يادآور شد و به حس اجتماعي در شعر آزاد با بيان غنايي او اشاره كرد.
تقيزاده همچنين گفت كه شعر آزاد، جنگ، ماجراي سينما ركس آبادان و مصدق را هم دربر ميگيرد.
در ادامه، كاميار عابدي نيز از شعر مفتون اميني گفت. به گفتهي اين منتقد، از نظر شعري، آثار مفتون همراه با نسل دوم نيمايي و شاعراني مثل آزاد، آتشي، رويايي، تميمي و سپانلو منتشر شد، اما از نظر تجربه اجتماعي، او با اخوان ثالث، شاملو، كسرايي و رحماني قرار ميگيرد.
عابدي علت اين موضوع را حضور نامستمر اين شاعر در پايتخت و طول كشيدن علاقه او به سنتگرايي و نوسنتگرايي نسبت به همنسلانش دانست. او به تاثير شهريار بر مفتون، بهويژه در مجموعه شعر «كولاك»، اشاره كرد و گفت كه بالاخره در اوايل دهه ٤٠ از نفوذ معنوي شهريار بر او كم شد.
وي شعر مفتون را به دورههاي حماسي، انتقادي - اشراقي و اخلاقي - حكمي تقسيم كرد و گفت: در دوره اول آزادي و وطن كه شاعران مشروطه را بهخود مشغول كرده بود، در شعر مفتون هم كاملا استمرار پيدا كرد.
او شعرهاي دهههاي ٤٠ و ٥٠ مفتون را داراي وجه توصيفي قدرتمند دانست كه نشان از زبانورزي او دارد. از شعر «سهند»ش هم ياد كرد كه در ميان مردم نفوذ كرد.
به گفتهي عابدي، شعرهاي انتقادي - اشراقي مفتون، شعرهايي كوتاهتر، با فضايي خاكستريتر، غيرحماسي و نوعي بازنگري و بازخواني است.
او شعرهاي دوره سوم مفتون را از «يك تاكستان احتمال» به بعد دانست كه به نوعي شعر اخلاقي - حكمي ميرسد؛ حضور آرام رنگها، فصلها، طبيعتگرايي و در عين حال عشق و فردگرايي سنجيده در اين شعر آشكار است. نظام فكري شاعر عقلانيتر است، اما عشق فراموش نميشود. جدال عشق و عقل در دورهي اول با نگاه حماسي بهكلي كنار گذاشته ميشود.
در دورهي دوم در ميانه نگاه انتقادي - اشراقي، اين جدال تا حدي بلاتكليف ميماند، اما در دوره سوم اين كفه ظاهرا به طرف عقل سنگيني ميكند و مفتون به نوعي شعر ميرسد كه به شعر سعدي نزديكتر است.
او حالت داستاني - روايي و وجود گزارهاي حكمي را در شعر اين دوره مفتون يادآور شد و همچنين از نظر كوتاهي شعرها، ايجاز و كم بودن كلمات حاشيهيي، آنها را داراي نوعي همساني با شعر بيژن جلالي دانست.
پس از خوانده شدن چند شعر بيژن جلالي توسط علياكبر گودرزي طائمه، سيمين بهبهاني با يادي از منوچهر آتشي، همچنين گفت كه آزاد هيچگاه از كسي كمكي نگرفته و دست ياري به طرف مقامي دراز نكرده است.
او گفت كه هر اهل قلمي، بايد از وضع او آگاه باشد و در عين حال افزود كه اين بنيادها براي حفظ صلح جهان برقرار ميشوند.
به گزارش ايسنا، جواد مجابي سخنرانياش را به بررسي چهار حالت شعري در ايران اختصاص داد.
به گفتهي او، حالت اول تعلق شعر به قدرت است كه در قديم شاعري يك شغل بوده و چنين شاعري بايد مدح، هجو، قصيده و تغزل را خوب بشناسد.
دوره دوم دوره تعليق شعر است. از قرن ششم، كسي مثل سنايي متوجه سخيف بودن اين شغل ميشود، و فكر ميكند ممدوح ديگري پيدا كند و بهاين ترتيب در خانقاه مينشيند. اينجا روي خطاب در عين حال كه به سلطان زمانه است، اما شاخه ديگري هم دارد كه شعر گفتن براي مردم است، اما خواص.
مجابي حالت سوم را از مشروطيت به بعد دانست كه شعر كه همواره مدح، عنصر اصلياش بوده، با نيما مدح را كنارميگذارد و با سرشت و سرنوشت انساني درگير ميشود. در دهههاي ٤٠ و ٥٠ طيف وسيعي از تنوع فكري وجود دارد و انواع جريانها پديد ميآيد كه بخشي از آن تقليد از موجهاي ادبي غرب است، به صورتيكه در دو دهه اخير هيچ نمونه شعري نداريم كه در دهههاي ٤٠ و ٥٠ شروع نشده باشد.
advertisement@gooya.com |
|
مجابي حالت چهارم را از دهه ٦٠ به بعد دانست كه سيطره كميت يا دموكراتيزم كاذب است. گريز از آرمانگرايي، سياستزدگي، نوعي تفرد و گريز به درون، محور اصلي اين شعر است.
به اعتقاد او، جوانان شاعر از فردگرايي فقط انزوا را آموختهاند و به درونگرايي افراطي رسيدهاند.
در ادامه مراسم، محمد حقوقي با بيان خاطرهاي از بيژن جلالي، همچنين گفت كه م. آزاد شايد تنها شاعري باشد كه او بعضي شعرهايش را با غزلهاي شمس تبريزي مقايسه كرده است.
محمدعلي سپانلو به بودنش در بين «رفقاي خوب» اشاره كرد و به يك غايب، كه منوچهر آتشي است.
او گفت كه مفتون شايد نداند ١٠ سال پيش شعري را به او تقديم كرده است. به نقد م. آزاد بر اولين كتابش در ٢٢ سالگي اشاره كرد كه در مجله فردوسي چاپ شد و او آنرا در پادگان سربازي ميخواند. از دوستياش با حقوقي هم در اصفهان ياد كرد و مقاله تند او عليه مجموعه شعر «خاك» كه دعوا كردهاند، اما تا آخر رفيق ماندهاند.
سپانلو به مجابي و مهرجويي هم كه در جمع حاضر بودند اشاره كرد و گفت اين پيوندها خيلي عميقتر از اين حرفهاست.
او همچنين گفت كه اينها گنجهاي ذهني ما هستند كه بايد قدرشان دانسته شود؛ به گفتهي فاكنر، بعضي ارزشها مثل رفاقت، خوشقولي و... هميشه ميمانند.
سپانلو حرفهايش را با خواندن شعر «به وضع غلاميات»، بهپايان برد و سيدعلي صالحي كه وقتي از او خواسته شد بيايد حرف بزند، ابتدا گفت نميخواهد فضاي شادي را كه سپانلو ايجاد كرده به هم بزند، آمد و شعري را كه گفت قرار بوده در خرمآباد بخواند، براي حاضران خواند.
در اين مراسم كه بيش از دو ساعت طول كشيد، محمود دولتآبادي، محمد بهارلو، هيوا مسيح و كامران فاني هم حضور داشتند.
پيش از اين، نام محمد شمس لنگرودي نيز جزو داوران امسال اعلام شده بود.